گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ محمد امیدبخش؛ در سالگرد شهادت پر افتخار سردار حاج قاسم سلیمانی و در آستانه چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی میدانیم که با شخصیتهای بزرگ تاریخمان که برای مقابله با استکبار و حفاظت از قلمرو فرهنگی و سیاسی اسلام جهاد کردهاند، چه کردهایم؟ هر چند بسیار مغتنم است که با شناسایی این بزرگمردان در زمان حیاتشان آنان را یاری کنیم اما پس از فقدان ایشان لازم است که رویکردی را برای پایدار ساختن درخت مقاومت و استکبارستیزی اتخاذ کنیم!
پس از گذشت دههها از مبارزات عظیم جبهه اسلام در برابر نفوذ و استعمار غرب، باید بپرسیم که آیا کسی در دورترین کشورهای شرق آسیا یا سرزمینهای پر فرصت قاره آفریقا نام «شیخ فضلالله نوری» یا «میرزا کوچک خان جنگلی» را شنیده است؟! حال آنکه نام چریک مبارز کمونیست، «چگوارا» در دورترین سرزمینها از محل زندگی این فرد بر زبانهاست!
آیا کودکان ما چهرههای محبوب خود را از شخصیتهای بزرگ سرزمین خود انتخاب میکنند یا چهره محبوب آنها شخصیتهای تخیلی هستند که محل تولدشان قرنهای گذشته و محل تولیدشان کشوری در قاره آمریکاست؟! دیگر موضوع این نیست که آیا ما برای شناساندن شخصیتهای موثر، مصلح، حق جو تلاشی میکنیم یا خیر، سوال این است که آیا استانداردهای لازم برای جهانی کردن این بزرگان را رعایت کردهایم؟!
در جامعه جهانی و شبکه متصل اطلاعاتی که بیدفاع و منفعل در آن فرو رفتهایم دیگر نمیتوان برخی آثار کم کیفیت داستانی دفاع مقدس را با نشر ویژه و تبلیغ و... در سیر مطالعات نوجوان امروز گنجاند! تجربه ما در شبکه گرفتار فساد اطلاعات این بوده است یک اثر کم اهمیت اما زیبا شده و موفق از جهت هنری بیشتر از یک اثر پرمحتوا و مصلح دیده شده است!
تاکنون چند اثر از میان صدها اثر دفاع مقدس دارای عناصری بوده است که تبدیل به برند جهانی بشود؟ تاکنون چند داستان از آثار دفاع مقدس و مبین روح استکبارستیز انقلاب اسلامی در جهان موثر بوده است؟ گرچه جریان سینما و ادبیات انقلاب اسلامی رو به جلوست اما امری که ظاهرا کمتر کسی به آن توجه میکند جهانی فکر کردن است؛ چراکه دیگر نمیتوان جهانی کار نکرد! در حوزه فرهنگ و ادبیات، تلاش برای حصارکشی و حفاظت از فکر نسل جوان بیهوده است و باید پیش از هجوم دشمن فضا را از اندیشه و هنر ناب و انقلابی ایمن کرد! ما اگر در شناساندن چهرههای ایرانی مبارز به نسل جوان خود جهانی و فراملی عمل نکنیم، در میدان داخلی هم شکست خوردهایم!
لذا لازم است دوگانه آثار «ارزشی» و «هنری» شکسته شود و در ارزش هنری یک اثر انقلابی ایرادی وارد نباشد! البته نباید فراموش کرد توصیه به هنری و قاعده مند بودن یک اثر فرهنگی به معنای توصیه به تکنیک زدگی-همچون سینمای هند- نیست! اثر تصویریِ پر زرق و برق و پنهان شده زیر حجم رنگ و موسیقی و جلوههای ویژه مطلوب ما نیست، چون ماندگار نیست. اثر ادبی خمیده زیر انبوهِ واژگان تصنعی و عبارات و داستانهای بی منطق مطلوب نیست، چون صادق نیست! برای رسیدن به یک رویکرد ضابطه مند برای جهانی کردن فعالیتهای فرهنگی باید به وحدت رویه رسید و حول آن رویکرد گفتمان سازی کرد!
این رویکرد در خصوص «شخصیت تمدنی» شهید سلیمانی اهمیتی دوچندان مییابد؛ زیرا حقیقت این شخصیت، علت شهادت او و جهاد و خیزش عظیم او، همه برای تحقق «امت اسلام» در سطح جهانی بود. تلاش برای جهانی کردن شخصیت شهید سلیمانی از جنس تلاش غربیان برای بزک کردن نمادهای خیالی و بی اساس بومی و اسطوره ای نیست! چهره شهید سلیمانی در برخورد با استعمارگران، تعاملات با احزاب در ایران، ارتباط با مردم و رهبری نظام دارای عناصری است که میتواند «چهره پرفروغ جهان اسلام» باشد.
انتهای پیام/ 151