گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پس از دوران رنسانس و اروپا آغاز روشنگری نظام‌های سیاسی در غرب دچار دگرگونی و تحول عمده‌ای شدند، انقلاب‌ها و جنگ‌های فراوانی برای این تغییر و تحولات بوقوع پیوست. جنگ‌های داخلی آمریکا و انگلیس بین قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی نظام‌های جمهوری و پارلمانی را در این کشور‌ها و به‌صورت دومینووار در اروپا حاکم کرد؛ تاجایی که یکی از دلایل مداخلات غرب در ممالک شرقی و منطقه خاورمیانه اصلاح نظام‌های سیاسی و حاکم کردن روح دموکراسی در این مناطق بود که غالبا آمریکا، انگلیس و فرانسه در اجرای آن ناموفق بودند و با مقاومت ملت‌های مسلمان منطقه مواجه می‌شدند، اما این تغییرات سیاسی در قالب و چارچوب حقوق بشر همواره مانند شمشیر دموکلس بالای سر حکومت‌های اسلامی در منطقه غرب آسیا برای تغییرات اساسی بوده است.
حتی یکی از دلایل مداخله نظامی آمریکا در عراق و افغانستان در بین سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ دفاع از دموکراسی بوده است، دموکراسی که ایالات متحده آمریکا مدافع آن در جهان بوده است و این دموکراسی همراه با هژمونی سیاسی، اقتصادی و نظامی بر جهان تحمیل شده بود. حتی مقامات واشنگتن با انتقاد از برگزاری انتخابات در کشورهایی نظیر روسیه، ایران، ونزوئلا، کوبا. دموکراسی آمریکاِیی را نمونه یک الگوی کامل تز یک نظام سیاسی آزاد و قانونمند معرفی می‌کردند.
اما در آستانه ورود به دهه سوم قرن بیست و یکم دونالد ترامپ رئیس جمهور جمهوری‌خواه و ناهنجار آمریکا بعد از چهار سال حضور در اریکه قدرت در کاخ سفید جهت انتخاب مجدد وارد کارزار رقابت با جوبایدن دموکرات شد و از سپتامبر ۲۰۲۰ این رقابت را تا سوم نوامبر روز رای‌گیری نهائی و تائید رای الکترال ادامه داد، اما در طول این چند ماه ترامپ با اظهارات بی‌سابقه و عمکردش در رقابت با جوبایدن الگوی دموکراسی و جمهوری در جهان را زیر سوال برد و با اتهام تقلب توسط رقیبش بایدن نوع ساختار وسیستم انتخاباتی را زیر سوال برد و اصطلاحاتی، چون سرقت آراء، دیکتاتوری سرمایه داری، سلامت انتخابات را زیر سوال برد.
این روند تا آستانه واگذاری قدرت به رقیب دموکراتش شیب تندتری به خود پیدا کرد و ترامپ سعی کرد واقعیت دموکراسی آمریکا را زیر سوال ببرد. ادعای دزدیده شدن آراء او تا آستانه واگذاری قدرت در کاخ سفید، آسیب جدی را به اعتبار انتخاباتی آمریکا وارد کرد و این اصرار و پافشاری وی که پس از شمارش آراء و رای الکترال که به نفع بایدن صادر شد، شدت بیشتری پیدا کرد و این بحران در آستانه واگذاری قدرت از ترامپ به بایدن به اوج خود رسید.
ترامپ نیز تلاش کرد تا برای ماندن در کاخ سفید از تمامی ارزش‌ها و اصول دموکراسی عدول کند تا به خواسته خود برسد؛ لذا پیاده نظام‌های هودار ترامپ که با فراخوانی ششم ژانویه به خیابان‌های واشنگتن ریخته بودند، خطر هرج و مرج و شورش را در پایتخت آمریکا را بیشتر کردند و با پیروزی نمایندگان سنا دموکرات در ایالت جورجیا در دور دوم، درگیری‌ها بین طرفداران ترامپ با نیروهای پلیس بالا گرفت، به‌طوریکه جمعیت خشمگین و مسلح ساختمان کنگره را در اشغال خود درآوردند و برای اولین بار در تاریخ آمریکا، درنیم قرن اخیر در جریان انتخابات ریاست جمهوری، طرفداران یک شخص از یک حزب شکست خورده، امنیت ملی آمریکا را برای ماندن در قدرت به خطر انداخته و ساختمان کنگره را برای برهم زدن جلسه تائید سلامت انتخابات وانتخاب شخص پیروز، اشغال کردند و این اتفاق در ششم ژانویه ۲۰۲۱ با تحریک دونالد ترامپ و حمله طرفدارانش رقم خورد. بعد از این اتفاق بود که بسیاری از مقامات آمریکایی و اروپایی با اظهاراتی مشابه این حمله را محکوم کردند.
وزیر خارجه کانادا در اظهار نظری ضمن محکوم کردن این عمل انتقال صلح آمیز قدرت بنیادی‌ترین اصل دموکراسی است. وزیر خارجه فرانسه این واقعه را حمله جدی به دموکراسی خواند.
بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا نیز حمله به کنگره را شرم آور توصیف کرد و اظهار داشت که ایالات متحده جلودار دموکراسی است و مهم است که اکنون در صلح و نظم فرآیند انتقال قدرت را پی بگیرد. وزیر خارجه آلمان نیز ترامپ رابه پایمال کردن دموکراسی متهم کرد. مایک پنس نیز معاون ترامپ این اقدام طرفداران رئیس جمهور را محکوم کرد و پیروزی بایدن را در انتخابات تائید کرد.
جوروج دبلیو بوش رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا حمایت از انتقال صلح آمیز قدرت از اصلی‌ترین رکن دموکراسی در آمریکا است و اقدام طرفداران ترامپ یک اقدام ضد دموکراتیک است. فرماندار جمهوری خواه ایالت ایلی نوی نیز در بیانیه‌ای تلاش‌های ترامپ برای تشویق به کودتا را خیانت بزرگی دانست و خواستار استیضاح و برکناری وی از قدرت شد.
«برنی سندرز» سناتور دموکرات نیز ترامپ را خطرناک‌ترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا نامید.
«باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق دموکرات آمریکا نیز خشونت‌های ساختمان کنگره را محصول دروغ گویی‌ها‌ی رئیس جمهور فعلی یعنی دونالد ترامپ نامید و خیل دیگری از مقامات آمریکا از جمله «جیمز متیس» معاون اسبق ترامپ «بیل کلینتون» رئیس جمهور اسبق آمریکا این اقدام ناهنجارانه ترامپ و طرفدارانش را محکوم و مغایر با اصول دموکراسی دانستند.
شوروش ششم ژانویه ضربه بزرگی برحیثیت دموکراسی آمریکا که از سال ۱۷۷۶ تا کنون سردمدارقدیمی‌ترین آن بوده است، وارد کرد که مدعیان حقوق بشر در آمریکا و اروپا، از آن اظهار شرمساری کردند.
یکی از کارائی‌های دموکراسی این است که مانع از رسیدن قدرت یک دیکتاتور می‌شود. افول دموکراسی آمریکا از زمان به قدرت رسیدن ترامپ آغاز شد و در شورش ششم ژانویه به اوج خود رسید که می‌توان عبارت مرگ دموکراسی را برآن نهاد، به نقل از «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا دوران پساترامپ همان دوران افول آمریکا وافول دموکراسی است.
ترامپ با له کردن اصول دموکراسی زیر پای خود لطمه شدیدی به قدیمی‌ترین دموکراسی غربی درجهان وارد کرد. کسی که در طول چهارسال حضورخود درکاخ سفید نه تنها قوانین داخلی، بلکه با بی احترامی به حقوق بین‌الملل و نقض قوانین بین‌المللی چهره قانون شکنی را درجهان از آمریکا باقی گذاشت. آمریکائی که در دوران اوبامای دموکرات خود را پایبند برجام می‌دانست، ولی پس از روی کارآمدن دونالد ترامپ از برجام که یک توافقنامه بین‌المللی بود، خارج شد.
ترامپ با ایجاد ناهنجاری و قانون شکنی در روز ششم ژانویه در معرض استیضاح مجدد قرار دارد، رئیس جمهوری که در طول این چهار سال دوبار مورد استیضاح قرار می‌گیرد استیضاحی که حتی هم حزبی‌های وی به دلیل حوادث ششم ژانویه در کنگره، موافق طرح بازخواست وی می‌باشند و جامعه سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیده است که ترامپ بدلیل هزینه‌های فراوانی که بر سیاست داخلی و خارجی آمریکا تحمیل کرده باید از صحنه سیاست حذف شود.
گزارش از رضا مهر عطا
انتهای پیام/ 411
