«ماشاءالله شاهمرادیزاده» هنرمند و رزمنده دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد، با اشاره به فیلمهای سینمایی «به کبودی یاس» و «شور شیرین» درباره میزان توجه به سرداران شهید خراسان در قاب هنری سینما و تلویزیون اظهار داشت: به نظرم در بین مجموعه آثار ساخته شده در تاریخ سینمای دفاع مقدس؛ این دو فیلم اگر جز آثار شاخص سینمای دفاع مقدس نباشند؛ قطعاً از بهترینها هستند. این دو اثر، که به کارگردانی جواد اردکانی بود، درباره زندگی و سیره سرداران شهید خراسانی؛ عبدالحسین برونسی و محمود کاوه است که من هم در آنها حضور داشته و کار کردم. حال ممکن است هم مردم و هم برخی مسئولان مرتبط گلایهمند باشند و بگویند یا کاری اصلاً صورت نگرفته و یا کارهای انجام شده کار ضعیفی بوده؛ در اینجا ما هنرمندان هم این سئوال را میپرسیم: بر روی این پروژههایی از این دست تا به حال چقدر هزینه شده است و یا افراد مسئول چقدر حاضرند برای ساخت یک فیلم جنگی هزینه کنند؟!
شاهمرادیزاده با بیان اینکه به نظر من متأسفانه در کشور نهاد یا سازمان خاصی به طور مشخص متصدی ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس نیست اشاره کرد: فیلم به کبودی یاس وقتی ساخته شد که رهبر معظم انقلاب در جلسهای با هنرمندان ضمن گلایه از آنها، با نام بردن از سردار شهید برونسی؛ درخواست مستقیم ساخت فیلمی با محوریت این شهید را مطرح کردند که در آن جلسه هم اردکانی و هم وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشتند. در آنجا اردکانی پذیرفت و وزیر هم همکاری خود را در این باره اعلام کرد.
وی در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: بعد از این اتفاق نزدیک به یک سال و نیم روی فیلمنامه به کبودی یاس کار شد. این فیلم بحمدالله خوب درآمد و من معتقدم که از هر زاویه که نگاه کنید هنوز در سینمای جنگ فیلمی به زیبایی به کبودی یاس ساخته نشده است. برای مثال در پلانی که سردار شهید برونسی در خانهاش وقتی میهمانانش را بلند و فرش زیر پایش را جمع میکند و آنها را روی زیلو مینشاند و میگوید: «این فرش برای من نیست و برای بیت المال است!»؛ همین یک پلان به اندازه صدها فیلم سینمایی حرف برای گفتن دارد. در کنار این پلان؛ صحنههای جنگی فیلم را هم که خودم طراحش بودم؛ به قدری گیرا درآمده بود که تا دو ماه نیروهای وقت لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) تهران میآمدند سر آن صحنه و گریه میکردند چراکه برای آنان یادآور صحنههای عملیات بدر و خیبر بود!
این هنرمند دفاع مقدس با انتقاد از اینکه متأسفانه پس از ساخت کارهایی از این قبیل؛ آن طور که باید به جامعه منعکس و معرفی نمیشوند، گفت: زمان اکران کار به کبودی یاس بر روی پردههای سینما؛ حتی در خود شهر مشهد بر روی تابلوهای مهم تبلیغاتی شهر، آن طور که باید به درستی برای مردم مشهد تبلیغ و معرفی نشد. به یاد دارم در آن زمان به معاونت فرهنگی شهرداری مشهد مراجعه داشته و از این مسئله انتقاد کردیم و خواستیم که این کار حداقل در شهر مشهد و در بین خانوادههای شهیدان و رزمندگان مشهدی مهجور نباشد.
وی با بیان این مطلب که معتقدم شهدا نمیگذارند فیلمی با پولهای آلوده در خصوص شهیدان تولید شود، گفت: برای نمونه وقتی که جواد اردکانی میخواست فیلم به کبودی یاس را برای شهید برونسی بسازد نزدیک به یک سال مینوشت و پاره میکرد. بعد از یک سال به او گفتم: حاضری از خود شهید برونسی اجازه و کمک بگیریم تا کمک ما کند؟ او موافقت کرد. من بدون اینکه اردکانی را در جریان بگذارم به سر مزار سردار برونسی رفتم و دیدم که او هم در حال رسیدن به مزار این شهید است. در کمال ناباوری دیدم که از طرف دیگر خانواده شهید هم دارند به سمت مزار این فرمانده خراسانی میآیند! وقتی که رسیدیم من خطاب به شهید گفتم: میدانم که تو به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی داشتی من هم الان روضه ایشان را برایت میخوانم منتهی اگر نمیخواهی فیلمت ساخته شود به ما بگو، چراکه ما در این کار ماندهایم! بعد از خواندن روضه و ملاقات با خانواده شهید برونسی کمتر از یک هفته بعد از این ماجرا فیلمنامه به کبودی یاس توسط اردکانی نوشته شد.
شاهمرادیزاده در ادامه صحبتهای خود ضمن اشاره به سختیهای کار فیلم شورشیرین، که پیرامون سیره سردار شهید کاوه است، ابراز داشت: در این فیلم فضای کردستان، بخصوص شهر سقز، را طوری طراحی کردیم که برای مخاطب حس و حال سالهای ابتدایی غائلههای آن خطه از استان کردستان یعنی ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ را روایت کند و برایش باورپذیر باشد که این کار، سخت و تقریباً غیرممکن بود.
وی همچنین درباره مشکلات تأمین ادوات تهاجمی مثل بالگرد برای ساخت یک فیلم جنگی گفت: وقتی که عوامل فیلم شور شیرین به مسئولان دستاندرکار سینمای دفاع مقدس مراجعه داشته و برای برخی صحنهها درخواست بالگرد داشتند؛ گفتند باید پول بنزین آن را حساب کنید! علی رغم اینکه ما در آن جا تأکید شد که موضوع این فیلم سردار شهید کاوه است؛ آنها قبول نکردند. آن زمان گفته شد ۱۲۰ میلیون تومان! پول بنزین است که باید در همان جا حساب کنید و این مبلغ غیر از آن سکههایی است که باید به خلبانها بدهید! این در حالیست که آن زمان کل بودجهای که برای ساخت این پروژه سینمایی درنظر گرفته بودند ۶۰۰ میلیون تومان بود و طبق آنچه که گفته شد برای دو دقیقه از صحنه فیلم که در آن بالگرد داشت باید نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان هزینه میشد! به همین خاطر صحنههای مرتبط با بالگرد حذف شد و مخاطب اگر فیلم شورشیرین را نظاره کند خواهد دید که در آن خبری از بالگرد نیست.
این هنرمند سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه وقتی که کاری با محوریت شهدا و دفاع مقدس شروع شود مدعی و صاحبنظران فراوانی هم پیدا میکند، اضافه کرد: در فیلم شورشیرین به شخصیت سپهبد شهید علی صیادشیرازی در حد ۵ تا ۱۰ سکانس نیز اشاره شده بود که در صحنههایی با شهید کاوه ملاقات و برنامهریزی میکرد اما متأسفانه مسئولان ارتشی و مرتبط آن زمان خیلی محکم مانع شده و نگذاشتند در این فیلم به شهید صیادشیرازی اشاره شود چراکه آن زمان میگفتند میخواهیم یک سریال تلویزیونی مفصل درباره این شهید کار کنیم و شما با این کار باعث نابودی شخصیت واقعی ایشان میشوید. علیرغم میل باطنی؛ سکانسهای مرتبط با این شهید حذف شد و قصه حضور ارتش در کردستان را طور دیگری روایت کردیم اما الآن من از مجموعه دستاندرکار ارتشی میپرسم با توجه به ممانعتی که داشتید و با گذشت نزدیک به ۱۰ سال از ساخت فیلم شورشیرین چرا هنوز سریالی برای شهید صیادشیرازی ساخته نشده؟!
وی در تکمیل این بخش از صحبتهای خود یادآور شد: اگر مخاطب بدون هیچ ذهنیتی به فیلم شورشیرین نگاه بیاندازد خواهد دید که لحظهبهلحظه آن مستند است و هیچ مطلبی را از خودمان کم یا زیاد نکردیم؛ فقط یک قصه به آن دادیم. اگر بگوییم این کار و کارهایی از این دست که در زمان
خودش؛ گام نخست در این عرصه بودند در گام بعدی کارهای جدید باید قویتر از گذشته باشند و در اینجا متصدی مربوط به فیلم جنگ باید بیایید هزینهای بیشتر از قبل در اختیار فیلمسازان جنگی قرار دهد و به عنوان نمونه سفارش فیلم زندگینامه سردار شهید ولیالله چراغچی را بدهد. از عمر این دو کار نزدیک به ۱۰ سال است که گذشته، اما چه کسی حمایت کرد تا کارهای بعدی در این عرصه ساخته شود؟ بعد از ساخت این دو فیلم بیشتر عوامل آنها خانهنشین شدهاند.
شاهمرادیزاده با بیان اینکه نزدیک به ۲۰ سال است که فیلمنامه سریالی را به نام «دخترم سارا» نوشتهام یادآور شد: در این سریال به تمامی شهدای شاخص خراسانی به طور مستقیم و غیرمستقیم اشاره شده است و حتی شبکه تلویزیونی استان خراسان رضوی؛ هم هزینه فیلمنامه آن را به من پرداخته است و هم ساخت آن، مصوب شده و علاوه بر این شبکه؛ شبکه دو سیما هم آن را تأیید و تصویب کرده است و مثل مشهد هزینه فیلمنامه آن را هم به من داده. علاوه بر این در سطح کشور نیز به عنوان بهترین فیلمنامه مقام آورد و ده سکه برای این کار به من اهدا شد؛ اما به رغم اینها با اینکه بارها تا مرحله پیش تولید این کار رفتهام ولی جلویاش را گرفتند و تعطیل شده است. این ماجرا فقط برای شبکههای خراسان رضوی و دوم سیما نیست بلکه متأسفانه برای شبکههای یک و پنج سیما هم تکرار شد.
وی در تکمیل صحبتهای خود گفت: بعد از مدتی برای پیگیری سریال «دخترم سارا» نزد «علیرضا برازش»؛ مدیر وقت شبکه یک سیما رفتم و وقتی که در جریان محتوای کار قرار گرفت جلوی خودم! دستور ساخت این فیلم را داد. به دنبال دستور برازش حسین صابری مجری طرح و محمود غلامی مدیر تولید این کار تعریف شدند که هر دوی این افراد در همین سمتها در فیلم مختارنامه هم حضور داشتند. به دنبال این اقدام برازش، من دفتر کاریای تدارک دیدم تا انتخاب بازیگر داشته باشم منتهی به دو روز نرسید که صابری با من تماس گرفت و گفت: دستور دادهاند که کار ادامه پیدا نکند و تعطیل شود.
این هنرمند سینما و تلویزیون با بیان اینکه بار دیگر قرار شد طرح سریال «دخترم سارا» از شبکه پنج سیما یعنی زمان مدیریت مجید رجبی معمار دنبال شود، افزود: مجدداً برای این فیلمنامه تا مرحله انتخاب بازیگر پیش رفتم و قرار بر این شد تا شادمهر راستین متن فیلمنامه را مورد بازنویسی قرار دهد. من سه ماه منتظر ماندم اما او کاری نکرد؛ از طرف دیگر هم تهیه کننده و هم شبکه پنج از ما تقاضای کار داشت. با این اوصاف به رغم نرسیدن فیلمنامه توسط راستین با عوامل کار به دنبال انتخاب لوکیشن و بازیگر رفتیم؛ که بعد از یک هفته تماس گرفتند و گفتند: دستور رسیده است که کار متوقف شود. بعد از گذشت ۲۰ سال برای خود من علت این همه توقف هنوز مبهم است اما هرچه که هست عدهای نمیخواهند کاری برای شهدا ساخته شود چرا که اصلاً در اینجا مسئله بودجه در میان نیست.
وی ضمن اشاره به مجموعه تلویزیونی روزهای ابدی که از شبکه یک سیما در حال پخش است عنوان کرد: وقتی که بخواهیم کاری برای دوران انقلاب اسلامی بسازیم حتی ۱۰۰ متر هم جا برای ساختنش پیدا نمیکنیم چراکه بافت شهرها و سبک زندگیها تغییر کرده است؛ برای مثال شما الآن در خیابانها میتوانید ماشینهایی چون ژیان، فولکس را پیدا کنید؟! این در حالیست که پیدا کردن این وسایل نقلیه یک طرف کار است اما به محض این که یک ماشینی مثل پراید در کار پیدا شود آن قسمت برای پخش با مشکل مواجه میشود. برای اینکه آن دوران بهتر برای مخاطب ملموس شود از وسایلی چون استکان و نعلبکی داخل یک اتاق گرفته تا چراغ والور، تلفن، تلویزیون و سایر وسایل آن دوره باید در کار باشد اما متأسفانه یا این وسایل پیدا نمیشوند و یا اگر هم یافت شوند دیگر سالم نیستند؛ مجموعه تلویزیونی روزهای ابدی با چنین وضعیتی ساخته شده است.
بازیگردان مجموعه تلویزیونی روزهای ابدی با بیان اینکه این فیلم لحظه به لحظهاش مستند محض است گفت: تا پیش از این فیلم هیچ کس از وجود پایگاه آمریکاییها در منطقه کپکان خراسان خبر نداشت آنها از این منطقه دنیا را زیر نظر داشتند و این بچههای سپاه اسلام بودند که آمریکاییها را از این منطقه بیرون رانده و آواره کردند. کسی تا به حال بابت این سوژه نه از عوامل فیلم قدردانی کرده و نه مخاطبان را به دیدن آن ترغیب کرده است. این مجموعه به خاطر نبود بودجههای لازم سه تا چهار مرتبه تعطیل شد اما به رغم این اتفاق باز راه افتاد و من به عنوان بازیگردان و بازیگر این مجموعه هنوز حقوقم از این فیلم را دریافت نکردم.
شاهمردایزاده در پایان به نگارش فیلمی با محوریت حضرت رضا (ع) و داعش اشاره کرد و یادآور شد: در دوره قبلی شهرداری مشهد؛ به معاونت فرهنگی و اجتماعی فیلمنامهای را با محوریت امام رضا (ع) و داعش ارائه کردم که در آن سه کشور ایران، سوریه و فرانسه دخیل بودند این فیلمنامه به قدری برای شورای شهر وقت مشهد جذاب بود که وقتی من آن را خواندم برایش گریه کردند! آن زمان که این فیلمنامه را ارائه دادم پیشنهادم این بود؛ وقتی که مشهد در سال ۱۳۹۵ شمسی یا ۲۰۱۷ میلادی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی میشود؛ این فیلم هم آن زمان پخش شود؛ اما الآن چهار سال است که از آن اتفاق گذشته و پرسشم از مسئولان وقت این است که آن فیلمنامه سرانجامش چه شد؟
مصاحبه: سیدشهاب ابراهیمی
انتهای پیام/