گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـــ رسول حسنی؛ استعمار واژهای دردآور برای کشورهای غرب آسیا و بخصوص ایران است، واژهای که مفاهیمی چون خیانت، دودستگی، غربزدگی، قحطی و بیماری و... را در ذهن زنده میکند.
متأسفانه تجربه حضور بیگانگان در ایران بخصوص دو صده اخیر ــ تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ــ سبب شده نوعی احساس حقارت در ما نهادینه شود و اگر انقلاب اسلامی روی نمیداد چه بسا آن تهمانده حمیت ایرانی ما نیز به یغما میرفت. تلخترین حضور بیگانگان در کشور مربوط به حضور استعمار پیر و مکار انگلیس است که جز تاراج و تجزیه ایران ثمری نداشت.
نمایش «بیداری به وقت خون» که در سیونهمین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت انعکاسی از مبارزه مردم اصفهان علیه استعمار انگلیس است. در این نمایش میبینیم که انگلیسیها با زیر سلطه گرفتن «خاتون» زن متمول یکی از روستاهای اصفهان، عملا مالک آب و زمینی شدهاند که متعلق به همه مردم است، مردم روستا یا باید تن به بردگی انگلیس بدهند و یا علیه استعمار قیام کنند، آنها به رهبری مردی به نام میرزا محمود دست به اعتراض میزنند.
اما این اعتراض با تفرقهافکنی انگلیس میان مردم و شهادت میرزا محمود شکست میخورد و ظاهرا همه چیز به نفع دولت انگلیس تمام میشود اما بیداری حاصل از خون قیام مردم اصفهان این نوید را میدهد که در آینده جوانانی از راه میرسند که پایههای استعمار را برای همیشه از بین ببرند.
«بیداری به وقت خون» که «احسان جانمی» نویسندگی و کارگردانی آن را به عهده داشته داستان پرتکرار و آشنایی دارد اما کلیشه شده نیست، چرا که زخم استعمار التیام ناپذیر است.
هزاران داستان ناگفته وجود دارد که هنوز در صفحات کتابهای تاریخ محبوس مانده و نیازمند آن است که در قالبهای هنری مختلف عرضه شود. هر چقدر شاهد تولید آثاری مانند «بیداری به وقت خون» باشیم درک ما از شرایط امروز بهتر خواهد بود.
خاتون این نمایش نمونهای از هزاران ایرانی روشنفکرمآبی است که نسبت به غرب خوشبین است و گمان میکنند زیر پرچم استعمار بهتر میتوانند زندگی کنند و برای رسیدن به هدف شوم خود تن به هر ذلت و سازشی میدهند و دائما با آنها در حال مذاکره هستند تا در خاک خود اجازه کشت و زرع داشته باشند.
«بیداری به وقت خون» اثر قابل اعتنایی است که باید بارها دیده شود و شرایط برای تولید این گونه آثار مهیا شود چرا که ما به شدت نیازمند خوانش تاریخ برای امروز خود هستیم.
انتهای پیام/ 161