گروه استانهای دفاعپرس - سرهنگ خلبان «محمد باستانی»، بر همان اساس که انقلاب اسلامی، انقلابی مبتنی بر محوریتهای فرهنگی و ایدئولوژیک بود و مبارزات مسلحانه و ترور توسط بنیانگذار کبیر انقلاب، مبارزهای مردود و مطرود بود، جمهوری اسلامی هم اساساً یک نظام میلیتاریست و رزم محور نیست؛ در بارزترین شاهد مثال، از ابتدای انقلاب تاکنون درصد تخصیص بودجه دفاعی به نسبت بودجه کل کشور حتی قابل مقایسه با کشورهای میلیتاریست دنیا نظیر ایالات متحده هم نبوده است ولذا علت این توان بازدارندگی بالا را باید در مؤلفههای دیگری جستجو کرد.
بغض و کینه کشورهای جبهه استکبار و بالأخص ایالاتمتحده آمریکا از نهضت حضرت امام خمینی (ره) و ولایتمداری ملت ایران به حدی است که چه آمریکاییها و چه اذناب آنها، از هر روزنه و فرصتی برای ضربه زدن به ایران اسلامی استفاده میکنند و اگر امکان هجمه نظامی فراهم باشد، یک لحظه آن را به تأخیر نخواهند انداخت خصوصاً در شرایط کنونی که آوازه توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی در سطح بینالملل در حال گسترش است و درهم شکستن این تأثیرگذاری و خدشهدار کردن چهره مقتدر ایران در منطقه، تبدیل به سودای هر شب و هر روز مقامات کاخ سفید شده است. بااینحال این پرسش بهحق مطرح میشود که چرا ایالاتمتحده برای هجمه نظامی علیه جمهوری اسلامی پیشقدم نمیشود؟ چرا در طول این ۴۲ سال، همواره یاوهگوییهای پرکینه واشنگتن بهمحض اعلام آمادگی فرماندهان نیروهای مسلح و یا برگزاری یک رزمایش به سکوتی مرگبار برای آمریکاییها ختم شده است؟ راز توانمندی دفاعی جمهوری اسلامی چیست؟
تاریخ جنگها در قرن گذشته تأییدکننده این ادعاست که در کارنامه رزم هوایی ارتش آمریکا علیرغم تبلیغات فراوانی که در رسانههای خبری نظیر خبرگزاریها و حتی رسانههای غیر خبری نظیر هالیوود گفته میشود، تنها موارد متعددی از شکست و ناکارآمدی به چشم میخورد. ایالاتمتحده در تمام طول تاریخ خود یا همچون جنگ جهانی دوم از عرصه رزم هوایی به دور بوده است و یا پرندگان خود را در تهاجم علیه کشورهایی همچون افغانستان به کار گرفته که اساساً از توان هوایی قابلتوجهی برخوردار نبودهاند لذا بدون تعارف این توانمندیهای هوایی، خوشرنگ و لعاباند اما امتحان خود را پس ندادهاند. رزمنگاران تنها مورد کاربری رسمی از ناوگان هوایی اصطلاحاً مدرن ایالاتمتحده را در نبرد ویتنام مشاهده کردند که نتیجه ذلتبار آنهم برای همیشه ثبت شده است و آثار خسارت عظیمی که به خاطر اسقاط جنگندههای لوکس آمریکایی توسط هواپیماهای میگ ویتنام بهجا ماند، هنوز هم در بدهی بودجه نظامی ایالاتمتحده قابلردیابی است.
بهصورت تئوریک، بودجه نظامی و تسلیحاتی ارتش آمریکا، توان رزمی این کشور را به حد قابلتوجهی بالابرده است اما نکته قابلتوجه این است که تسلیحات و نفرات تنها عوامل تعیینکننده سرنوشت یک جنگ نیستند و موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای توپولوژیک یک منطقه درگیری بهقدری حائز اهمیت است که در موارد خاص میتواند تعیینکننده نتیجه درگیری باشد. بهطور صریح، آمریکاییها به این واقعیت آگاه هستند که نیروهای مسلح ایران گرچه از بودجه نظامی بهمراتب کمتری نسبت به آنها برخوردار هستند اما تجربیات ارزشمند از دفاع مقدس و شناخت شرایط جغرافیایی مرزها از یکسو و ارتقای هدفمند و جهتدار توان دفاعی جمهوری اسلامی با درنظرگرفتن ویژگیهای جنگ محتمل، از نیروهای مسلح ایران قدرتی ترسناک برای دشمنان ساخته است؛ بهطور مثال، تلفیق توان موشکی با توان پهپادی در کنار یک پوشش راداری مناسب، قدرت نفوذ و رزم هوایی را از هر جنگندهای در دنیا سلب میکند و البته ساقط شدن یک جنگنده فوق مدرن و چند صد میلیون دلاری آمریکا توسط یک پهپاد انتحاری چند ده میلیون تومانی، علاوه بر برد رسانهای ویرانگر تبعات اقتصادی مهلکی هم در پی دارد.
مشابه این موضوع در نیروی دریایی آمریکاییها هم وجود دارد؛ ناوگروههای لوکس و گرانقیمتی که تنها از جنبههای تسلیحاتی تقویتشده و متخصصان نظامی در این تجهیز و تسلیح، ناگزیر به افزایش چشمگیر ابعاد و اندازهها بودهاند،. این توان رزم دریایی گرچه زیبا و چشمنواز است اما در خلیجفارس با اندازه جغرافیایی محدود خود در مقایسه با دریاهای آزاد بهشدت در موضع ضعف قرار میگیرد؛ آنچنانی که در شرایط کنونی حضور ناوگروههای آمریکایی متشکل از ناوهای هواپیمابر، ناو، ناوشکن و زیردریایی تحت کنترل و رصد لحظهای مقامات پنتاگون است تا باوجود توان ضربتی نیروهای واکنش سریع نداجا و قایقهای تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در صورت بروز درگیری، خسارات ارتش آمریکا منجر به فروپاشی زودرس نیروی دریایی این کشور نشود. با این تفاسیر، جمهوری اسلامی توانسته است تا با بهکارگیری قایقهای تندرو و ارتقای توان موشکی خود در کلاس ساحل به دریا، توان بازدارندگی خود را متناسب با جغرافیا و توپولوژی خود افزایش دهد و منطقه پیرامونی خود را برای دشمنان بهگونهای ناامن کند که عرصهای برای جولان کشتیهای غولآسا اما کند باقی نماند.
معاندان خارجی و منافقان داخلی باور بکنند یا نه، حقیقت آن است که علاوه بر قدرت نرم جمهوری اسلامی، قدرت سخت ما هم دشمن را به وحشت انداخته است و از بهمن ۱۳۵۷ تاکنون که مقامات کاخ سفید از مسیر پیشرفت ملت ایران کنار زدهشدهاند، تاکنون فقط به شکست انجامیدن خدعههای خود را به نظاره نشستهاند. موفقیتهای امروز در امتداد همان «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»هایی است که ۴۲ سال پیش آن را فریاد میزدیم و همه توفیقات در سایه منطق و ایدئولوژی امام مقتدر این ملت است که تاریخ توسعه و تعالی این ملت را از مبدأ بهمن ۱۳۵۷ بازنویسی کرد و تا امروز، در سایه تدابیر داهیانه نائب برحق او، امام خامنهای، این موفقیتها باقدرت ادامه داشته است.
انتهای پیام/