به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ یادآور تبلور وحدت ملی و دینی مردم ایران است، در این روز مردم غیور تبریز در اربعین شهدای فاجعه قم به خیابانها آمدند و به خونخواهی هموطنان خود، استبداد پهلوی را محکوم کردند.
روز ۲۹ بـهـمـن ۱۳۵۶، راس ساعت ۱۰ صبح مردم در مسجد قزللى (میرزا آقا یوسف مجتهد) به دعوت از آیهالله قاضى طباطبایى گرد هم آمدند سـرگـرد مـقـصـود حقشناس، رئیس کلانترى بازار به همراه عدهاى مامور سر رسیدند و به مردم اعلام کردند تا متفرق شوند، اما مردم توجهى به اخـطـارهاى او نکردند.
جوانى به نام محمد تجلا در مقام اعتراض به حقشناس گلاویز مى شود. حق شناس با اسلحه کمرىاش این جوان ۲۲ ساله را به شهادت مىرساند.
مـردم خشمگین جنازه خونآلود تجلا را بـرداشته و به طرف خیابانها بـه راه مى افتند. کمکم در طول راه مردم معترض شهر به صف راهپیمایان مىپیوندند و بدین ترتیب قیام مردم تبریز آغاز مىشود. یحیى لیقوانى رئیس ساواک تبریز که متوجه عادى نبودن اوضاع شهر شده بلافاصله با تهران تماس مىگیرد و کسب تکلیف مىکند.
شاه بعد از شنیدن خبر قیام مردم تبریز دستور شدید مردم را مىدهد. شوراى امنیتى استان تـشکیل جلسه مىدهد و تصمیم مىگیرند از نیروهاى ارتش و ژاندارمرى استفاده کنند و براى اینکه نشان بدهند در سرکوب جدیت دارند دستور استقرار دو دستگاه تانک چیفتن، دو دستگاه نفربر و یک دستگاه تانک اسکورپین را در سطح شهر مىدهند. در شهر جمعیت خشمگین، ساختمان حزب رستاخیز تـبـریـز را تـصـرف مىکنند و خودروها و ساختمانهاى دولتى را به آتش مىکشند دانشجویان دانشگاه نیز به همراه مردم در این قیام حضور پیدا مىکنند.
تـبـریـز در چـهـلم شـهـداى قـم بـه صـورت شهر جنگ زده در آمد. خیابانها از خون جوانان، بازاریان، دانشجویان و مردان و زنان رنگین شد و بدین ترتیب پس از فاجعه خونین قم، جنایت دیگرى بر جنایتهاى رژیم افزوده شد. سرانجام ساعت ۵ بعدازظهر، نیروهاى نظامى بر شهر مسلط شدند.
در جریان این سرکوب ۵۸۱ نفر دستگیـر، ۹ نفر کشته، ۱۱۸ نفر زخمى، ۳ دستگـاه تانـک، ۲ سینما، یـک هتل، کاخ جوانان و تعدادى اتومبیل شخصى و دولتى به آتش کشیده شدند. چند روز بـعد تـعداد کشته شدگان تبریز بـه ۱۳ نفر رسید.
حضرت امام خمینی (ره) در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۵۶ برای شهدای قیام تبریز پیامی صادر کردند که به غمنامه معروف شد. شرح پیام امام راحل را بیش از چهار دهه از آن میگذرد در ادامه میخوانید:
قیام ملت، رسوا کننده رژیم یاوه گوى شاه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر اهالى شجاع و متدین آذربایجان عزیز، درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز. درود بر مردانى که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوى قیام کردند و با فریاد (مرگ بر شاه) خط بطلان بر گزافه گویى هاى او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود، مشت محکم بر دهان یاوهگویانى زدند که با بوقهاى تبلیغاتى، انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است، انقلاب سفید شاه و ملت مىنامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمرین را نجاتدهنده ملت مىشمارند.
مردى نجاتدهنده کشور است که مخازن بزرگ ثروت این ملت مظلوم را دو دستى تقدیم اجانب نموده و آن پول ناچیز را که مىگیرد تقدیم مىکند و در مقابل آهنپارههایى مىگیرد که هیچ دردى از ملت دوا نمىکند؟!
آن شخصى نجات دهنده است که با مصونیت دادن اتباع اجانب، کشور را از حیثیت ساقط و به شکل مستعمره عقب افتاده در آورده است؟! مردکى حافظ آزادى ملت است که در سرتاسر کشوراحدى را حق یک کلمه حقگویى و انتقاد نمىدهد و پلیس ننگیش بر سر این ملت مظلوم سایه افکنده؟! شاهى عدالت گستر است که در هر چند گاهى با قتل عام، ملتى را به عزا مىنشاند؟!
من نمىدانم با چه زبانى به اهالى محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم، با چه بیان این قتلعامهاى پىدرپى را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولى از بوق هاى تبلیغاتى معلوم مىشود که جنایتها بیش از تصور ماست. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل عام به دلخواه او دست نزدهاند به محاکمه مىخواهد بکشد.
خاطره بسیار اسف انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمى را رنج داد و ما را به سوگ نشاند. من به شما اهالى محترم آذربایجان نوید مىدهم، نوید پیروزى نهایى. شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت براى کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خود کامگى و خودسرى سلاطین جور به پا خاستید و فداکارى کردید.
استبداد محمدرضا خان پهلوى و پدر روسیاهش روى سلاطین مستبد را سفید کرد. تاریخ ایران به یاد ندارد این چنین سفاکى و قتل عام پى در پى را که به دست این یاغى سفاک انجام مىگیرد. تاریخ مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالى محترم متدین آذربایجان را مشتى اوباش و بى دین معرفى کند، از مجلسى که دست نشانده شاه است بیش از این توقع نیست.
اکنون بعد از آنهمه کشتار و جنایات تبریز و آنهمه خونخوارى هاى شاه، مشتى سازمانى را با کارگران مجبور با سرنیزه در گوشه و کنار کشور به راهانداخته و با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت، تظاهرات به راهانداختن، مىخواهند لکه هاى ننگ را از سرو صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند، غافل از آنکه با آب زمزم و کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنج هاى ملت و ستمکارى و جنایات این پدر و پسر را ضبط کرده و در فرصتى منتشر خواهد کرد.
من اکنون که مشغول نوشتن این (غمنامه) هستم، نمىدانم که به برادران عزیز تبریزى ما چه مىگذرد. آیا شاه به جنایات خود ولو موقتاً خاتمه داده است یا نه؟ و یا مىخواهد پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سرکوبى کند که نفسها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شدهملت ایران راه خود را یافته و از پاى نمىنشیند تا جنایتکاران را به جاى خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد.
با خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صداهاى ضد شاهى و ضد رژیمى بلند است و بلندتر خواهد شد و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند براى انتقام از این ضحاک زمان به اهتزاز خواهد در آمد و ملت اسلام یکدل و یک جهت به پاس از مکتب حیاتبخش قرآن، اثار این رژیم ضد اسلامى و مروج زردشتى را محو خواهد کرد. (الیس الصبح بقریب).
اهالى معظم و عزیز آذربایجان ایدهم الله تعالى بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادى طلبى و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند، شهرهاى بزرگ، چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق سلام الله علیه و تهران بزرگ با آنها همصدا و هم مقصد و همه و همه در بیزارى از دودمان پلید پهلوى شریک شمایند.
امروز شعارها در کوچه و برزن هر شهر و هر ده (مرگ برشاه) است و هر چه عمال کثیف کوشش مىکنند که جنایات را از مرکز اصلى که شاه است منحرف و به دولت یا ماموران متوجه کنند، کسى نیست که باور کند. عجب آنکه از قرار مسموع هیاتى از دستگاه به آذربایجان آمده است که بیخبرى شاه را از این جنایات اعلام کند و آن کس که احتمال آن را بدهد، کیست جز سازمانها و اعضاء مجلسین که آنها هم احتمال نمىدهند و تظاهر به خلاف مىکنند. از خداوند تعالى اصلاح امور مسلمین و رفع شر اشرار و محو آثار این دودمان را خواهانم.
والسلام علیکم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمینى
انتهای پیام/ 161