به گزارش خبرنگار دفاعپرس از آذربایجانشرقی، شهید «اسماعیل رسولیان هروی» در اول بهمنماه 1339 در تبریز چشم به جهان گشود. وی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز چجنگ تحمیلی راهی جبهههای نور شد و پس از مجاهدتهای فراوان در راه اسلام، سرانجام در 28 مهرماه سال 1361 در گیلانغرب به جمع همرزمان شهیدش پیوست.
وصیتنامه شهید:
انالله و اناالیه راجعون
از طرف خدا هستیم و به طرف او بازخواهیم گشت. با عرض سلام و درود به شهدای اسلام و با درود و سلام به رهبر کبیرمان امام خمینی که انسانها را از پستیها و ذلالتها به سوی الهی شدن کشید و با سلام به امت قهرمان ایران که به راستی ملتی الهی شده است و نشانههای الهی شدن ملت در جبهههای نبر حق علیه باطل مشهود است.
خانواده گرامیام غرض از نوشتن این وصیتنامه این بود که یک وظیفه شرعی است که انسان مسلمان وصیتنامهای داشته باشد. در اینجا میخواهم پدرم از شما که زحمات بیشتری در راه من و دیگر فرزندان خود کشیدهای، طلب حلالیت بکنم.
اگر من به شما اذیتی یا بیادبی نمودهام، مرا ببخشید و اما مادرم با آن همه زحمت و قبول زحمات شبانهروزی مرا بزرگ کرد و در مقابل من به ایشان اذیت نمودم. از ایشان میخواهم مرا حلال بکند. همچنین پدر و مادرم امیدوارم بعد از شهادتم مرا دعا کنید و از خدا برایم شفاعت بگیرید چون میگویند شفاعت پدر و مادر زود مستجاب میشود.
خواهران عزیزم «شهین و شهناز» امیدوارم در زندگیتان موفق باشید و از خدای متعال برای شما آرزوی کامیابی میکنم و از شوهران خود مواظب باشید و سعی کنید همیشه مانند یک غمخوار در کنارشان باشید اما برادران عزیزم محمود، رضا، شاهپور، ابراهیم که ذرههای وجودم پر از عشق و محبت شماست.
از مادران و پدران میخواهم که سعی کنند فرزندانی متعهد و مکتبی به جامعه اسلامی تحویل دهند تا جای این جوانهای متعهدی که در جبههها به دست دشمنان کافر به شهادت رسیدند، پر نمایند. چون ما مدیون این جوانها هستیم و از ملت شریف ایران که ما مدیون این ملت بزرگ هستیم میخواهم که برای تمامی شهدا شفاعت بخواهند.
همچنین از پیر جماران این مرد الهی خواهش میکنم که دعا کند که شهدا با شهدای کربلا محشور شوند اگر ما لایق بودیم ما را هم دعا کنند. در پایان باز از پدر و مادرم که مرا بزرگ کردند میخواهم که مرا حلال کنند و برایم دعا کنند.
انتهای پیام/