به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سریال «دادستان» به کارگردانی مسعود دهنمکی و تهیهکنندگی محمد خزاعی محصول جدید مرکز سیمافیلم است که این شبها از شبکه سه سیما روی آنتن رفته است. این سریال پرمخاطب که موجب گفتمانسازی پیرامون موضوع عدالتخواهی و فسادستیزی در جامعه شده، در همین روزهای ابتدایی پخش نقدهای زیادی درخصوص آن منتشر شده است.
این اثر موضوعی اجتماعی مبتنی بر وقایع روز را دستمایه خود قرار داده و با لحنی صریح به نقد وضعیت موجود می پردازد. اما این اثر از چشم منتقدان دور نمانده و در رابطه با این سریال، «محمدتقی فهیم» منتقد پیشکسوت سینما و تلویزیون راجع به این سریال گفت که سال هایی که در کیهان بودم، صبح ها وقت اضافی داشتم. معمولا یک ساعتی را در کتابخانه می گذراندم. دستپخت های ده نمکی معمولا روی میزها بود. مسئول کتابخانه هنوز جمع اش نکرده بود، یکی می آمد و پهنش می کرد.
آن نشریات از منظر گرافیکی و نظم تیترها به هیچ صراط صفحه بندی حرفه ای (لیات) پای بند نبود، اما چیزی بود که مثل بقیه نبود. تیترهای درشت و کلمات تند. بی جای معین ولی توی چشم. ستون ها ثابت نبودند اما قابل ردیابی. یک پاراگراف بی پیام نبود. هیچ ستونی بیهوده پر نشده بود. از همه مطالب فریاد داد ستانی و عدالت بیرون می زدند. نتیجه آن همه را دوری از سازش طبقاتی رقم می زد. همه اش اعتراض، همه اش افشاگری، همه ش به یک جایی گیر دادن ... البته همه اش از درون و نه برای عملگی براندازان.
هرچه بود، بی مخاطب نبود. مخالف زیاد داشت ولی مخاطب هم کم نداشت. نفوذ می کرد میان طیفی از مخاطبان، مورد توجه نخبگان قرار می گرفت، اهالی جدی سیاست از کنارش به راحتی عبور نمی کردند تا سر از دادگاه درآورد. تا رسید به سینما. تا اخراجی ها شد نقل و نبات خانواده ها. ده نمکی در سینما پدیده شد. از مسیر ژورنالیسم غریزی به پهنه مخاطب توده ای سینما و زوم شده در هدف انتلکتوئل ها، دست یافت.
ده نمکی همه چیز را به هم کوبید تا راه میان فیلمفارسی و به اصطلاح موج نویی ها و هنرتجربه ای ها را پیدا و طی کند. پس از اخراجی ها فرو نشست ولی از پای ننشست. ده نمکی حالا با یک سریال بلندپروازانه ی جنایی سیاسی سربلند کرده است. بعد از مدار صفر درجه، سریال بدردبخور و قابل بحثی در تلویزیون ظهور نکرده است. در گونه سیاسی، گاندو و حالا دادستان.آنهایی که از قدیم می شناسندم و فقط نود و دو میزنقد در برنامه هفت جدید که حضور داشته ام حتی بعضی هایش را دیده اند ، طبعا با سلیقه ام آشنایند. منظورم چیه ؟ اینکه دوربین ده نمکی پاشنه آشیل دادستان است. چرخش دوربین روی بدن ادم ها یعنی چی؟ اینکه برای چندمین بار پاهای زندانی تل خور را توی چشم مخاطب فرو کنیم دیگه چیه؟ دوربین دائم پشت چیزی می لرزد و نصفه نیمه صورت آدم روبرو را قاب می گیرد و ... ده نمکی سخت ترین دکوپاژ را تجربه کرده، فضاهای متنوع، ریتم، این اصلی ترین مؤلفه سینما را درآورده ، ولی دوربین روی دستش با لرزش های فاجعه و قاب های درهم شکسته، آفت این بلندپروازی جدیدش شده است.
همین نقد باعث شد تا با محمدتقی فهیم گفت و گو کنیم که در ادامه می خوانید:
آقای فهیم این شب ها سریال دادستان با نقدهای متفاوتی روبرو است، نظر شما درباره این سریال چیست؟
-متاسفانه درباره آثار دهنمکی قبل از اثر یک پیش فرض وجود دارد و منتقدان به سراغ خود آقای دهنمکی میروند و با او برخورد میکنند که این اشکال عمده و اساسی است که به نقد و تحلیل وارد است و همین مانع نقد درست درباره اثر میشود.اما نکته قابل تامل این که، شخص ده نمکی پدیده سینمای بعد از انقلاب است که ساختن اثر توسط ایشان موجی می آفریند و بحث درمیگیرد و کارکرد اثر همین است که بحثی در بیندازد و گفتمانی رواج بدهد.
و به همین دلیل است که واکنش ها به سریال ایشان بیشتر است؟
-در همین سالهای گذشته سریال های زیادی تولید و پخش شده که نه کسی متوجه آن شده و نه دیده شده است. چراکه سازندگان آثار اساسا با مسایل روز جامعه و مشکلات مردم بیگانه بودند و به نوعی سریال ها آنتن پرکن بودند. این ویژگی سریال «دادستان» است که از ویژگی حاکم بر تلویزیون (آنتن پر کن) فاصله دارد و به منظور رساندن یک پیام و درگیر کردن یک گفتمانی متفاوت تولید شده است. گفتمانی که در زیرلایه های جامعه جریان دارد. گفتمانی که میان افراد دانشگاهی، آکادمیک، روشنفکران و حتی مردم در تاکسی شکل می گیرد و کمتر از طریق رسانه (به مفهوم تصویر) منتقل و بحث برانگیز شده است، این مهم را نباید دست کم بگیریم.
نظرتان درباره موضوعی که آقای ده نمکی انتخاب کرده، چیست؟
-از ویژگی های سریال موضوع مهم و مبتلا به جامعه است که آن را ده نمکی انتخاب کرده و به نظر من بعد از «اخراجی ها» این سریال به لحاظ دربرگیری و گستره مخاطب، به لحاظ اهمیت موضوعی شاخص ترین کار است. ساخت چند کار قبلی (رسوایی و..) یک جور تمرین بوده که خودش را پیدا کند و بتواند با لحن دیگری و موضوع مهمتری وارد میدان بشود و با این نگاه «دادستان» یک کار ویژه تری ارزیابی می شود.
روایت و طرح این موضوع کار هر کسی نیست، طبعا نیاز به تسلط بر موضوع و اطلاعات جامع و اشراف بر فضای زیست این افراد دارد این که بتواند در این زمینه ها صاحب نظر باشد یعنی سلوک زندگی آدم ها را بشناسد، گفتمان افراد، سبک و سیاق زندگی، رفتار با خانواده، پوشش و... را بشناسد این موارد کم نیست. به هرحال در این کار موضوع پیرامون نماینده مجلس، وزیر و فضای سیاسی می چرخد به لحاظ ژانرکار سیاسی است اما در بستر سیاست ملتهب دور می زند و تسلط و اشراف در کار بسیار مهم است.
برخی می گویند که سریال شعاری است و موضوع آن هم از شعارزدگی رنج می برد؟
-بله.برخی منتقد به این هستند که کار شعاری است اما موضوع، موضوع شعار است قصه در بطن دانشگاه روایت می شود، شعار جزء لاینفک این موضوع است. فضای دانشگاهی، دانشجویان و بده بستان ها و تعامل این قشر از فعلان روشنفکری اساسا شور، هیجان، جنجال، شعار و جمله پراکنی به جای متن سرایی موجود است این شیوه بیان، شیوه ای است که تسلط بر این فضا دارد و درست انتخاب شده است.
نکته حایز اهمیت دیگر وجود انطباق جدیتری بر فضای حاکم بر خانواده های سیاسی است. چند سال گذشته فیلم های سینمایی ساخته شد با رویکرد و در گونه جاسوسی سیاسی که هرشخصیتی را که درکار می دیدیم تفاوتی با نمونه هالیوودی به لحاظ طراحی لباس، فیزیک افراد و ظاهرشان ندارد. برخی از پلیس ها و جاسوس ها و ماموران امنیتی به نظر میآید باید رئیس سازمان سیا باشند تا مامور امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران. سریال «دادستان» انطباق بیشتری با فضای جامعه و خانواده و محیط مورد نظر سریال دارد که درباره اش قصه می گوید.
جایگاه سریال را در بین آثار دیگر تلویزیون چگونه ارزیابی می کنید؟
-این نکته را باید بگویم که امروزه جهان سریالسازی به خصوص در دنیای غالب هالیوود یا در کشورهای چین، آلمان یا کرهجنوبی اصلی ترین مولفه ریتم است. ریتم در سریالها اصلیترین شاخص و نقطه توفیق این نمونه ها است؛ برخلاف سریال سازی در کشور ما که متاسفانه در دهه ۶۰ درجا می زدند و از نوع ارتباطات کهنه برخوردار است، «دادستان» این توفیق را داشته تا ریتم مناسب موضوع خودش که موضوع مبارزات جنبش دانشجویی و بحث عدالتخواهی در بستر جنایی پلیسی است، برگزیند. این سوژه، موضوعات و رویکردها ریتم خودش را می طلبد. در سالهای گذشته تلویزیون در این حوزه توفیق کمتری داشته است. و این اهمیت کمی نیست که امروز «دادستان» به آن پیدا کرده است.
در کنار نکات مثبتی که در سریال آقای ده نمکی وجود دارد، به نظر شما نقطه ضعف سریال دادستان در چیست؟ و از چه چیزی رنج می برد؟
-یکی از نکاتی که اگر ده نمکی توجه می کرد یا دقت بیشتری به خرج می داد سریال آسیب نمی دید، انتخاب قاب و دوربین است. این مورد به سریال آسیب وارد کرده است. تکنیک دوربین روی دست الزاما مناسب همه روایتها نیست. سریالی که قرار است در باب عدالتخواهی، تبلیغ و ترویج و حتی چالش فضای جامعهای که با آن دست به گریبان هستیم، صحبت کند حتما کارکرد حس را نباید نادیده بگیرد. هیچ وقت فیلم هایی که دوربین روی دست است ایجاد حس نمی کنند زیرا مخاطب فرصتی را پیدا نمی کند که با چهره کاراکتر ارتباط برقرار و همذات پنداری کند. این قدر دوربین حرکت می کند و جابجا می شود که باعث لطمه به ایجاد حس می کند. اگر بشود ضعفی برای سریال «دادستان» برشمرد این انتخاب تکنیک دوربین روی دست برای روایت قصه است. در بیشتر موارد باید دوربین روی پایه قرار می گرفت و ثابت می بود. در برخی جاها که نیاز حس می شد باید دوربین روی دست استفاده می شد. فیلم «موصل» که اخیرا درباره عراق ساخته شده تنها در جایی که ضرورت ایجاب می کند و اجتناب ناپذیر است از تکنیک دوربین روی دست استفاده شده است.
آیا پرداخت سریال به موضوعات روز درست در سریال شکل گرفته است؟
-ما در حال حاضر با سریالی روبرو هستیم که از همه نظر در این سالهای اخیر کاری است که میشود یک «اتفاق» قلمداد کرد. جسارت، تحلیل از شرایط و این که مفاسدی که جاری و حاکم است و مردم با آن دست به گریبان هستند و مردم را اذیت می کند (از جمله لابی گری ها و خرید و فروش ها و... را به نمایش می گذارد) با اهمیت است. مساله دیگر این که بالاخره مسئولین باید بتوانند با طیف دانشجو با سعه صدر برخورد کنند و تاکید مقام معظم رهبری که بر ایجاد کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه دارند عملیاتی و اجرایی شود. این تاکیدات متاسفانه از سوی مسئولین در این سالها نادیده گرفته شده و این فرصت ها محدود شده است؛ اما سریال «دادستان» وارد این عرصه شده و برای دانشجوها حقی قائل است که نفس دانشجو بودن ایجاب میکند که اهل چالش سیاسی اجتماعی باشند و مسئولین را به چالش بکشند. سریال وارد این فضاها شده و به درست هم نقبی به دل جریانات کلان تر جامعه می زند.
بهنظر شما اصلا ضرورتی دارد که تلویزیون وقت و هزینه خود را صرف سریال هایی از این دست کند یا فقط پرداختن به ملودرام های ساده و معمولی کافی است؟
-من به شخصه انتقاد جدی داشتم که ما باید در سریال سازی و فیلمسازی به سمت سوژه های جدی تر از جمله سیاسی، تاریخی برویم. فردی مثل ده نمکی یا قبلتر سریال گاندو وارد این حوزه شدند و اخیرا سریال «خانه امن» با این رویکرد ساخته شد. این موارد اتفاقاتی است که نباید دست کم گرفت و باید از آن استقبال کرد برای این که در این زمینهها بتوان بیشتر کار کرد و این مسائل را از طریق تلویزیون بین مردم برد و مردم را مطالبه گر کرد. مردمی که از سوی برخی جریانات با ارائه اطلاعات ناسالم و یاس آور به انزوا برده و افسرده می شوند. این دست سریالها میتوانند به مردم نوید بدهد که میتوان مطالبه گر بود و از عدالتخواهی صحبت کرد و آتش به اختیار ورود کرد و این گفتمان درون حکومتی است. طبیعی است که ده نمکی در مقام اپوزیسیون برانداز نیست و درون این نظام صحبت می کند اما رادیکال حرف می زند؛ به این مفهوم که به مردم می گوید باید مطالبه گر باشید، برای عدالت بجنگید و بایستید؛ همانطور که از تمامیت ارزی کشور دفاع کردیم. باید در خصوص عدالتخواهی نیز شجاعانه وارد میدان باشیم.
نکته پایانی باقی نمانده است؟
-شاید برخی بگویند این ها در حد حرف و کلام است اما بالاخره سریال کار خودش را می کند و تا این حد همه رسانه ها را درگیر کرده است؛ این یعنی اتفاق. به نظرم در بخش هنری اگر نسبت بین دوربین ثابت و دوربین متحرک تعادلی برقرار می شد می توانست سریال یک کار پرستاره قلمداد شود اما در حال حاضر دوربین لرزان ده نمکی آتو به دست کسانی داده که به دنبال زدن خود ده نمکی هستند تا نقد درباره سریال.
محمد کاسبی، سیدجواد هاشمی، هومن برقنورد، برزو ارجمند و علی سلیمانی، بهنوش بختیاری، سحر قریشی، علیرضا استادی، کاوه سماکباشی، اصغر نقیزاده، هلیا امامی، رضا توکلی، محمود مقامی، نگار فروزنده، نیما شاهرخشاهی، مجید شهریاری، شیوا خسرومهر، فریبا ترکاشوند، فرجاللّه گلسفیدی، ابراهیم کوهخایی، حمید متقی، مختار ثائقی، مریم وانشانی، یاسمن ترابی، مجید قادری و... در سریال «دادستان» بازی میکنند.
منبع فارس
انتهای پیام/ 121