مروری کوتاه بر زندگی شهید «محسن مشهدی‌علی‌بابا»

«محسن مشهدی‌علی‌بابا»، یازدهم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ با سمت فرمانده در پاسگاه زید عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و اول تیر ماه سال ۱۳۷۸ پس از تفحص در حسینیه روح افزای زادگاهش به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۴۳۷۱۶
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۳ - 19February 2021
مروری کوتاه بر زندگی شهید «محسن مشهدی‌علی‌بابا»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تهران، شهید «محسن مشهدی‌علی‌بابا»، یادگار «حسینعلی» دوازدهم دی ماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان دماوند چشم به جهان گشود. وی تا سوم متوسطه در رشته آمار درس خواند. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد و سپس به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت.
 
این شهید گرانقدر یازدهم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ با سمت فرمانده در پاسگاه زید عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و یکم تیر ماه سال ۱۳۷۸ پس از تفحص در حسینیه روح افزای زادگاهش به خاک سپرده شد.
 
خاطرات برادر شهید

مقید به نماز اول وقت بود و بسیار در نماز، دقت داشت و مصداق «ويقيمون الصلوة» بود. می‌گفت: «نماز، موجب تقویت روحی و معنوی انسان است» و مخصوصأ عاشق نماز شب بود بعید میدانم تهجدی از او ترک شده باشد. بسیار صادق و درستکار بود که از نشانه های ایمان، صدق است و از نام خداوند، صادق الوعد است و به هیچ عنوان خلف وعده نمی‌کرد و حتی به شوخی، اهل دروغ نبود. اگر کاری از نمی‌توانست، وعده نمی‌کرد.

با اعضای خانواده و ارحام خود بسیار مهربان و خوش اخلاق بود. احترامش به برادر و خواهر، مثال زدنی بود. به والدین که در حد اعلا احترام می‌گذاشت و مصداق «قلا تقل لئما أفيه [اسراء /۲۳]» بود و به همین دلیل، او در دل همه جای داشت و همه، او را دوست داشتند.

در انجام سایر فرامین دینی به ویژه تبعیت از ولایت فقیه و امام خمینی پیشتار بود. به مال دنیا بی رغبت بود و می‌گفت : «حضرت امیر (ع) به دنیا بی رغبت بود نباید اسیر مال دنیا شد. دنیا مانند دریا است، هر کسی واردش شد غرق می‌شود» و شاهد این مدعا در کل زندگی اش این است که فقط یک موتور سیکلت داشت که بیشتر مأموریت‌های سپاه را با آن انجام می‌داد.

یکی از همرزمانش می‌گفت: «یک روز از او خواستم تا دماوند با هم برویم و مرا برساند گفت اجازه بده بروم بنزین بزنم و بیام. گفتم تو که بنزین داری! گفت مال بیت المال است باید به اندازه رفت و برگشت دماوند از جیب خودم بنزین بزنم! الله اکبر از این همه اهمیت به بیت المال».

یکی از دغدغه‌های فکری محسن، سربلندی و پیروزی اسلام در برابر متجاوزان بود و در این راه هم به شهادت رسید. فرزندش شش ماهه بود که خبر شهادت او را آوردند و بعد از سه ماه از شهادتش، دختر عزیزش به دنیا آمد و التیام زخم پدر و مادر و همه بستگان شد. در مجموع این سه سال بعد از ازدواج، شاید کمتر از شش ماه با خانواده بود و بقیه عمرش را در جبهه‌ها سپری کرده بود.

یکی دیگر از نکته های مهم زندگی محسن این است که در تمام نامه‌ها و وصیت‌های خود، تأکید به اهمیت نماز مخصوصا اول وقت، نماز جمعه و جماعت و صله ارحام داشتند و همیشه از خانواده می‌خواست کنار هم و با هم صمیمی باشند.

خاطراتی از همرزم شهید

اولین ویژگی شهید که در یاد و خاطره ها ماندگار شده احترام عجیب و بسیار خوب شهید نسبت به والدین خود بود. او هم مثل سایر شهدا، اهل رعایت محرمات و انجام واجبات بود و بسیار در امر تهجد و نماز شب مقید بود. خلق خوش بود و لبخند دائمی بر لب داشت با دوستان و همکاران و اهالی محل و چقدر این اخلاق موجب جذب افراد می‌شد.

مصداق بارز این مطلب بود: وقتی که به دنیا می آیی جمعی به تو خندان و تو گریان باشی، کاری بنما که که وقت جان دادن، جمعی به تو گریان و تو خندان باشی.

او با لبخند همیشگی‌اش ملائکه مقرب خدا را ملاقات کرد و در فراقش، مردم مثل ابر بهار گریستند. بسیار باهوش، منظم و منضبط بود. در پوشش اونیفرم سپاه، بسیار تمیز و شیک بود و حقیقتا لباس سبز سپاه بر اندام رعنایش چه آراسته بود. به دلیل همان خلق و خوی مثال زدنی فردی، محل مراجعه مردم برای مشکلات و راهنمایی و کارهای عام‌المنفعه بود. در پاسداری از ارزش‌های ویژه مانند ولایت پذیری، رهبری، دفاع از انقلاب و حمایت از محرومین جامعه در بین همسالانش جلودار بود.

وصیت نامه شهید

سلام بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و خانواده عزیزم

ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین

بار پروردگارا ای رب العالمین ای غیاث المستضعفین و این حبیب قلوب رب العالمین ترا شکر که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسان را به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و گناه کار خود عنایت داشتی، نعمت خدا پسند خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راهت یافتم.

و چه زیباست که من با زبان کوچکترین وسیله خود اعداترین و ارزشمندترین ارزش‌ها را گرفتم و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش و شما ای برادران و خواهرانم می‌دانم که شما در نماز جمعه مجالس عمومی مذهبی شرکت کنید و خواهش می‌کنم که بیشتر در این نوع مجالس شرکت کنید و امام بزرگوار مسلمین جهان را دعاگو باشید و دست منافقین را از کشور اسلامی با همکاری مردم کوتاه کنید. 

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار