گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ سال 1399، سالی سخت و دشوار برای ملت ایران بود. از یکسو با اوج بیماری منحوس و همهگیر کرونا مواجه بودیم و از سوی دیگر افزایش تحریمها و سختی معیشت سبب شد تا مردم بیشتر در تنگنا قرار بگیرند. از دیگر سو تلاش دشمنان برای هجمه فرهنگی اوج گرفت و در همان حال آتشافروزیهای معاندان نهتنها فروکش نکرد که با ترور دانشمند هستهای «محسن فخریزاده» بار دیگر به اثبات رسید.
در همه این موارد رهنمودهای داهیانه امام خامنهای و ترسیم راه توسط ایشان، تحمل سختیها را آسان کرد و بار دیگر نقشه راهی که پیش از این توسط امام خمینی (ره) ایجاد شده بود، با لحن لین و مبین رهبر معظم انقلاب اسلامی بار دیگر تبیین شد. معظمله در خلال آن مطالباتی را مطرح کردند که باید توسط همه بخشها اعم از حوزه دفاعی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی مطمح نظر قرار بگیرد.
در متن پیش رو با عنوان «مطالبات فرهنگی امام خامنهای» تنها به بخش فرهگی آن توجه شده که قسمت دوم آن را در ادامه میخوانید:
موقعیت ممتاز ایران در منطقه
«اینکه ما اصرار داریم که با جوانها حرف بزنیم و بحث کنیم و از آنها بشنویم و چیزی به آنها عرض بکنیم، متأثر از یک پیشفرض قطعی است و آن پیشفرض این است که آینده در اختیار جوانها و متعلق به این جوانها است. شکی نیست که در آینده میانمدت، بعضا در آینده کوتاهمدت، مسئولیت بسیاری از [کارها] متوجه مجموعه جوانهایی که امروز مخاطب این حرفها هستند خواهد شد و مدیریتها در اختیار آنها قرار خواهد گرفت و اداره کشور به دست آنها خواهد افتاد؛ در این تردیدی نیست.
بخش دیگر از منطق گفتگو با جوانها هم عبارت است از نگاه به طبیعت جوانی. طبیعت جوان، با امید، ابتکار، صراحت، خطرپذیری و خستگیناپذیری همراه است، اینها برای اداره جامعه عناصر ذیقیمتی هستند؛ بخشی از مشکلات ما ناشی از خطرپذیر نبودن، خسته شدن، عدم وجود ابتکار، عدم صراحت و یا ناامید بودن است؛ اینها در جوانها نیست، لذاست که ما مایلیم با مجموعه جوان بیشتر گفتگو و بحث بشود. البته مسئله در شرایط کنونی کشور ما اهمیت بیشتری دارد و این ناشی از موقعیت کنونی کشور است که به نظر من برای هرگونه تصمیمگیری و اقدام بایستی به [آن] توجه کرد.
جمهوری اسلامی امروز طرف یک مبارزه وسیع و عظیمی در سطح جهانی است که یکطرف آن، نظام جمهوری اسلامی است، یکطرف جبهه کفر و ظلم و استکبار است؛ در این هیچ تردیدی نباید داشت. جبهه مقابل سعی دارد که جمهوری اسلامی را از میدان خارج کند با انواع شیوهها و ترفندها و امکاناتی که در اختیار دارد؛ که اگر چنانچه موفق بشود برای آینده کشور بسیار گران تمام خواهد شد.
از طرف دیگر، مبارزه جبهه کفر و استکبار با جمهوری اسلامی برای این است که یک الگو به وجود نیاید. ما بسیاری از مشکلاتی هم که تا امروز داریم، بهخاطر همین است که آن الگوی جذاب برای ملتها به وجود نیاید. ما از این کارشکنیها نمیتوانیم صرفنظر کنیم، [و آن را] را ندیده بگیریم. بنابراین یکی از زاویههای دید ما نسبت به موقعیت کشور، به این قضیه برمیگردد که بدانیم جمهوری اسلامی درگیر یک چنین نبرد سیاسی، نبرد فکری، نبرد نرم و جنگ نرم و احیانا برخوردهای سخت با جبهه وسیع ظلم و کفر و استکبار است.
[باید] توجه کنیم، ظرفیت کشور برای مقابله بالا است؛ ما برای مقابله با جبهه وسیعی که از قدرتهای ظاهری برخوردار است، از ظرفیتهای بسیار بالایی برخورداریم؛ این را تجربهها به ما نشان میدهد؛ که ظرفیت برخورد و مواجهه و مقابله با این جبهه عظیم را داریم؛ هم تجربه مجاهدت نظامی داریم، هم جهاد علمی که در دنیا اعتراف شد که سرعت حرکت جمهوری اسلامی در زمینه پیشرفت مسائل علمی چندین برابر سرعت متوسط دنیا است که این خیلی موضوع مهمی بود و خوشبختانه هنوز هم ادامه دارد.
یک واقعیت [مسلم] وجود دارد؛ در زمینه هجوم فرهنگی، علیه کشور ما خیلی کار دارد میشود؛ مال امروز هم نیست، حالا امروز هم که فضای مجازی آمده است چند برابر شده، علیرغم همه اینها یک مجموعه عظیم جوان، پایبند به مبانی دینی، اعتقادی و مبانی فرهنگی جمهوری اسلامیاند؛ این نشاندهنده آن است که ما در جهاد فرهنگی از دشمن قویتر هستیم.
تظاهرات دینیای که این سالها دارد انجام میگیرد [مثل] راهپیمایی اربعین، مسئله اعتکاف، مسئله عزاداریهای حسینی، بعد در این اواخر مسئله تشییع عظیم بینظیر شهید عزیزمان، شهید سلیمانی و از این قبیل چیزها نشان دهنده این است که جمهوری اسلامی در نبرد و مبارزه فرهنگی با جبهه استکبار عقبمانده نیست و کارهای بزرگی انجام شده و پیشرفتهای بزرگی صورت گرفته است.
باید اعتراف کنیم و قبول کنیم که ظرفیت کشور برای مواجهه با دشمن چه در زمینه مسائل نظامی، چه در زمینه مسائل علمی، چه در زمینه مسائل اجتماعی، چه در زمینه مسائل فرهنگی و غیره ظرفیت بسیار بالایی است و ما راحت میتوانیم با این جبهه مواجهه و مقابله کنیم و بر آن پیروز شویم؛ یعنی این امید به پیروزی یک امید موهومی نیست، یک امید متکی به واقعیتی روشن است.
نکته بعدی این است که در نقطه مقابل این حالت طرد و رد، یک حالت دیگری هست که آنهم غلط است: بعضیها هستند همه سعیشان این است که در مبانی انقلاب ایجاد تردید کنند و نشانههای پیشرفت کشور را انکار کنند؛ با اینها با قوت و با صراحت حرف بزنید، یعنی مرزتان را با اینها مشخص کنید. من هیچ توصیه نمیکنم با کسی که مبانی انقلاب را قبول ندارد و ایجاد تردید در این مبانی میکند و دشمن را تزئین میکند و راه غلط را در مقابل پای ما میگذارد، با مماشات رفتار کنیم؛ نخیر، آنجا با صراحت رفتار کنید، با قوت رفتار کنید.
این [هم] که تردید ایجاد کنند، این ستون فقرات کار فرهنگی دشمن است؛ این، آن لُب جنگ نرم دشمن است که ایجاد تردید کنند. اگر کسی هم در مجموعه کشور، داخل کشور همین کار دشمن را انجام میدهد، طبعا باید در مقابل آن ایستاد. بالاخره کسانی به دشمن کمک میکنند؛ یعنی تزئین دشمن را میکنند.»[1]
[1] ـ بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی 28 اردیبهشت 1399
انتهای پیام/ 161