سردار «عبدالفتاح اهوازیان» کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد، ضمن جریان شناسی استراتژیک تحولات اخیر منطقه و دخالت صریح نظامی آمریکا در حمله به مواضع حشدالشعبی اظهار داشت: حمله اخیر آمریکا به گذرگاه القائم - بوکمال به دستور صریح بایدن صورت گرفت و این حقیقتی افشاشده و غیرقابل کتمان است اما سؤال اساسی این است که چرا این نقاط توسط سنتکام بهعنوان هدف تعیین شد.
وی افزود: طبق یک کنوانسیون و قرارداد بینالمللی، مقرر بود که کاروان محمولههای ارسالی جمهوری اسلامی ایران به دولت سوریه از گذرگاه القائم - بوکمال عبور کند و از این طریق، عملاً پس از بحران سوریه در سالهای اخیر، این نخستین بار است که امکان دسترسی دوباره جمهوری اسلامی به لبنان، سرزمینهای اشغالی و نوار دریای مدیترانه بهصورت امن فراهم میشود و این بار بدون آنکه باجخواهی کشورهای مزاحمی مثل ترکیه درمیان باشد، جمهوری اسلامی بهصورت قانونی در مدار دسترسی به قبرس، یونان و سپس اروپا قرار میگیرد.
این تحلیلگر مسائل منطقه خاطرنشان کرد: نکته قابلتوجه آن است که عینالاسد هم در این گذرگاه قرار دارد و در حکم درگاه امن ایالاتمتحده برای خارج کردن نفت عراق است و با استقرار تیپ ۴۵ حشدالشعبی بهعنوان قدرتمندترین تیپ این گروه مقاومت اسلامی در گذرگاه القائم - بوکمال، اشراف کاملی برای نیروهای مقاومت بر پایگاه اصلی آمریکاییها فراهم میشود.
وی ادامه داد: موشکباران این گذرگاه توسط آمریکاییها در برابر درهم کوبیده شدن پایگاه عینالاسد با موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک پیام روشن و مشخص برای ایران دارد که عبارت است از تقلای ایالاتمتحده برای حفظ هیبت سلطهگرانه خود در منطقه و تلاش برای بازکردن یک جبهه جدید که جمهوری اسلامی هم بهعنوان یکطرف فعال، بهطور رسمی در آن درگیر باشد.
اهوازیان تصریح کرد: آمریکاییها خودشان هم میدانند که جمهوری اسلامی در وقایع اخیر دخالتی ندارد و برای این موضوع دو استدلال روشن وجود دارد. استدلال اول آنکه ایران هیچگاه از بیان شفاف و علنی تصمیمات منطقهای خود علیه نظام سلطه واهمهای نداشته است. تاریخ نه در حافظه کهن خود بلکه در روایت سالهای نزدیک گواهی میدهد که وقتی تمام دنیا به عراق پشت کردند، فقط جمهوری اسلامی بود که بدون واهمه در حمایت عراقیها وارد میدان شد و حلقههای محاصره را در شرایطی شکست که حتی آب خوردن شهرهای بزرگ عراق به دست تکفیریها قطعشده بود.
وی افزود: استدلال دوم در خصوص مبرا بودن جمهوری اسلامی از اتهام دخالت در حملات اخیر ناظر بر این حقیقت است که اگر جمهوری اسلامی بانی یک حمله به نیروهای آمریکایی باشد، چنان سیلی سختی بر صورت کریه اشغالگران مینوازد که اساساً هیچ بازماندهای برای شانتاژ رسانهای و بهاصطلاح اعمال فشار رسانهای و بینالمللی باقی نماند.
این کارشناس مسائل منطقه ضمن واکاوی پیامدهای برخی از جنایات گروههای تکفیری در کشورهای منطقه ابراز داشت: هنوز هم شهید سلیمانی در ایران ناشناخته است. جلوتر از ما که تنها بهعنوان یک سردار دشمنشکن از این شهید عالیقدر یاد میکنیم، سوریهایی قرار دارند که به چشم خود گردانده شدن ناموسشان در کوچههای رقه و حلب را دیدند و مشاهده کردند که داعش، چگونه قلاده بر گردن این زنان اسیر بسته، آنها را در خیابانها به دنبال خودروهایشان میکشاند و دختران جوان و نوجوان سوری را به قیمتهای کمتر از ۱۰ دلار در بازار بردهفروشی مبادله میکرد.
وی ادامه داد: زمانی که داعش خود را به ۱۳ کیلومتری مرز ایران رساند و ۵۸ درصد از خاک عراق را به تسخیر خود درآورد، ملت عراق شاهد بودند که داعش مردان اسیر را مجبور میکرد که پابرهنه در کوهستان سنگلاخ پا به فرار بگذارند و تکفیریها از روی تفریح، یکیک این اسرای در حال فرار را بهعنوان اهداف متحرک، از پشت مورد اصابت گلوله قرار میداد و برای تکمیل بساط خوشگذرانی خود، سر از بدناین اسرای زخمی جدا میکرد.
اهوازیان در انتها تصریح کرد: از این منظر، سردار سلیمانی برای سوریها و عراقیهای در محاصره داعش در حکم یک فرشته نجات بود و با دانستن این مسائل، میتوان به حقایق اجتماعی پنهانی آگاه شد که ماهیت حملات انتقامجویانه نامنظم امروز را در عراق آشکار میکند.
انتهای پیام/