مادر شهیدان خلیلی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

شهدا معلم خانواده‌های خود بودند

مرضیه جمشیدی گفت: شهدا همان سربازان در گهواره‌ای بودند که در زمان تبعید ظالمانه امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲، امام به آن‌ها دلگرم بودند و بعدها در دوران دفاع مقدس چهل‌چراغ هدایت دیگر اقشار جامعه شدند و معلم خانواده‌های خود بودند.
کد خبر: ۴۴۶۲۷۸
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۱ - 06March 2021

«مرضیه جمشیدی» مادر شهیدان محمدرضا و حمیدرضا خلیلی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد، ضمن بیان خاطراتی از این شهیدان ، شهدا را معلمان خانواده‌های خود دانست و اظهار داشت: در ابتدا به اعزام محمدرضا راضی نشدم و وقتی پسرم با عدم رضایت من مواجه شد، چنین استدلال کرد که بالاخره همه ما از دنیا می‌رویم و چه‌بهتر است که این موت در راه کسب رضای پروردگار و جهاد با دشمنان اسلام و انقلاب باشد.

وی افزود: اگر گفته می‌شود که شهدا معلم خانواده‌های خود بودند، حقیقتی انکارناپذیر است چراکه آن‌ها همان سربازان در گهواره‌ای بودند که در زمان تبعید ظالمانه امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲، امام به آن‌ها دلگرم بود و بعدها در دوران دفاع مقدس نه‌تنها نسلی از برگزیدگان راه ایثار و شهادت را تشکیل دادند بلکه چهل‌چراغ‌هایی برای هدایت دیگر اقشار جامعه هم بودند و در بطن خانواده حتی پدران و مادرانشان هم از رهنمودهای آنان بهره‌مند می‌شدند.

مادر شهیدان خلیلی بابیان اینکه مادران شهدا به خاطر معامله با خدا به شهادت فرزندانشان راضی شدند، خاطرنشان کرد: هرزمان که از تلویزیون تصاویر مربوط به جبهه‌ها پخش می‌شد و نشان می‌داد که رزمندگانی با شرایط سنی بالا یا پایین، عهده‌دار مسئولیت‌های غیر رزمی هستند، اشک از چشمان حمیدرضا جاری می‌شد و چنین اظهار می‌کرد که من از این‌ها کمتر نیستم؛ چرا من باید در خانه بمانم درحالی‌که دیگران در جبهه هستند.

وی ادامه داد: زمانی که حمیدرضا به جبهه رفت تنها ۱۴ سال سن داشت و هنگام اعزام او فقط به این فکر می‌کردم که در کربلا همه فرزندان امام حسین (ع) در راه دین به شهادت رسیدند؛ درحالی‌که ما قبل از حمیدرضا، فقط برادر بزرگ‌تر او را به جبهه‌ها فرستاده بودیم. با این منطق که فرزندان من ارجمندتر از فرزندان اباعبدالله (ع) نیستند رضایت دادم که حمیدرضا که فرزند دومم بود هم به جبهه اعزام شود و همچون همه مادران شهدا با خدا معامله کردم.

جمشیدی تصریح کرد: پس از شهادت پسرانم، پدر خانواده از من رضایت خواست تا در جبهه‌ها حضور پیدا کند و من رضایت خود را مشروط کردم به اینکه مرا هم با خود به جبهه ببرد تا در کنار بانوان دیگر، در پشت جبهه حضور پیدا کنم اما مرحوم خلیلی راضی به این موضوع نشد و بااین‌حال، چون مصمم بودم که در خانه نمانم و من هم در پاسداری از انقلاب نقشی ایفا کنم، بلافاصله به عضویت پایگاه مقاومت بسیج منطقه درآمدم.

وی در انتها ابراز داشت: دل‌تنگ فرزندانم هستم اما باور دارم که آن‌ها جان خود را در راه کسب رضای الهی فدا کردند و این بهترین و والاترین مرگ‌هاست و از خداوند می‌خواهم که مرا هم در قیامت با فرزندانم محشور کند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها