هدیه «میرشکاک» به مناسبت سالروز تولد «مؤدب»

یوسف‌علی میرشکاک از شاعران کشورمان همزمان با سالروز میلاد علی‌محمد مؤدب نوسروده خود را تقدیم این شاعر کرد.
کد خبر: ۴۴۷۲۱۸
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۷:۵۹ - 10March 2021

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «یوسف‌علی میرشکاک» از شاعران کشورمان همزمان با سالروز میلاد علی‌محمد مؤدب نوسروده خود را تقدیم این شاعر کرد.

درخت جوان یاد کردی مرا
جوانیت بالنده باد
واز برگ و باری شگرف
به هرسال و هر ماه آکنده باد
نه تنها به اردیبهشت
به دی ماه نیز
سرت سروسان
دلت چون انار
بمانی برومند و دور از بد روزگار

درین راه دُشخوار
درفشی که بر دوش داری درخشنده باد
فرازت مبیناد رنگ فرود
جهان پیش چشم تو آیینه‌ای باد هربامداد
که خورشید می‌گوید این خاکدان را درود
تنت بی گزند
دلت شادمان
علیرغم بیداد و بد
بماناد این دوستی جاودان
به پیمان مهر خداوند خیبرگشای
جهان را به پیکار با اهرمن رهنمای
به عهدی که با مام آب و نمک بسته‌ایم
که روح جهان است و بالاترین راز پروردگار

بر این بوده‌ایم و بر این بگذریم
که خاک پی حیدریم
همین پایه و مایه دوستی بس
وگرنه درین راه پر خار و خس
خسان بر فرازند و ما در فرود
تو گویی که اندر مغاکیم بی دادرس
دریغا که یاران مست از می مال وجاه
نه از ما که از خویش هم غافلند
نه ترس از خدا و نه پروای کس
شگفتا که ما و همین دیـو درکالبد مردمان
به دعوی نسب از شهیدان حق می‌بریم
ولیکن گر آنان پی سود خویشند ای سدر سبز جـوان
مرا و ترا بس همین مایه از راستی.
همین بس که ما
زیان می‌خریم
جنون می‌فروشیم و خون
سری را که از کربلاست
به سوی همان آزمون می‌بریم
همین کربلایی که مانده ست در چنگ مستان زنگی
نه شرقی نه غربی به گفتار و در دل فرنگی
ازیراک دیگر نه ام‌القری است
که دار دغا و دغل
به لب آیهء انماالمومنون
بت نفس را چون فلان و فلان در بغل
سراپا به کردار دیو
به دعوی پری


رها کردم ای یار! بگذار و بگذر
ترا و مرا و دگر راستان را
خداوند ازین خوان آخر
به حق شهیدان خود وارهاناد
و این دست‌ها را
به دامان زهرا و حیدر رساناد
به مرگی دگر باد و برگی دگر
چکاچاک تیغ و تگرگی دگر
به سنگی سرآهنگی روز تنگی
به یادی دریغی
به اشکی و آهی
وگر درگشوده ست سر باختن را
سوی کربلا تاختن را
به دامان زهرا و حیدر پناهی

درخت جوان!
جوانیت بالنده باد
و از برگ و بار خدا
به هر لحظه آکنده باد

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها