یادداشت/ امیر بشیرنژاد

ورود به قرن و سال جدید و لزوم توجه به اخلاق و انسانیت

باید اذعان داشت که در دنیای مدرن و مجازی همراه با نداشتن مدیریت در وقت و زمان، بسیاری از خصایل و خصائص انسانی کمرنگ و یا از بین رفته است، شاید ورود به سال و قرن نو، قدری تلنگری باشد برای احیای مولفه‌های اخلاقی که با احترام و انسانیت، به روابط اجتماعی و انسانی ما سر و شکل بهتری بدهد.
کد خبر: ۴۴۸۲۴۲
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۵:۲۷ - 17March 2021

ورود به قرن و سال جدید و لزوم توجه به اخلاق و انسانیتگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ امیر بشیرنژاد؛ واپسین روزهای سال قرن چهاردهم را در حالی به پایان می رسانیم که این سده شاید به گواه تاریخ متفاوت‌ترین سده در ایران و جهان بوده است، اتفاقات ریز و درشت از جنگ‌های جهانی اول و دوم گرفته که کشورمان از آن متاثر بود تا وقایع چند دهه اخیر جنگ تحمیلی علیه ایران با کمک ابرقدرت‌ها از سوی رژیم بعثی و جنگ خلیج فارس و اتفاقات عجیب در کشورهای عربی و ظهور داعش و ... همگی کافی بود که کسی که در این صد سال زندگی کرده باشد تا همه را یکجا درک کند. 

مجال پرداختن به وقایع معاصر حتی بصورت خلاصه و تیتر وار نیست. آنچه که جهان و متعاقب آن اکثر جوامع جهان با آن روبرو بوده اند، جنگ و قحطی و گرسنگی و ... بوده است و علیرغم استفاده از ابزار نو دیپلماسی و گفتمان در فرهنگ جامعه جهانی اما چالش ها و تناقض ها همچنان گلوی انسان معاصر را حسابی فشرده است. 

پیشرفت تکنولوژی و به دنبال آن توسعه و تحول در رسانه ها به یمن قدم تکنولوژی‌های نوین؛ بشر را وارد دنیای دیگری کرد. افزایش آگاهی مردم از یکسو و تلاش حاکمان برای دیده شدن و به رخ کشیدن خود با استفاده از فضای خلق شده،  ظرفیت‌های اطلاع رسانی و تاثیر بر افکار عمومی را با چالش های تازه ای روبرو کرد. 

زمان جنگ ویتنام، تصاویر مخابره شده از سوی فرماندهان و سربازان امریکایی به ایالات متحده منتقل می شد که مردم از طریق تلویزیون که تازه آمده بود، اوضاع و احوال نظامیان خود را ببینند و افتخار کنند و لذت ببرند، اما تلاش آمریکایی نتیجه عکس داد و قاطبه مردم از جنگ متنفر و خواهان بازگشت سربازانشان به خانه شدند. حتی «نوام چامسکی» و «محمد علی کلی» و بقیه نخبگان واکنش نشان دادند که ما کسی را که نمی شناسیم را نمی کشیم و به نوعی با سیاست جنگ جویانه کاخ سفید مقابله کردند. 

نکته اینجاست که پس از روزنامه‌ها که قدمت بیشتری دارند در 100 سال اخیر رادیو و تلویزیون، اینترنت و بعدها شبکه های اجتماعی و فضای مجازی بشر را بمباران اطلاعاتی کرد و اکنون به برکت تلاش خود بشر در چند دهه اخیر عملا مرزهای فیزیکی معنا و مغهوم خاصی ندارند. کسب و کارها و بازارهای بین المللی در بستر وب تشکیل شد و توسعه یافت و روز به روز این شرایط متفاوت تر از قبل به راه خود ادامه می دهد و جوامع انسانی را با خود به هرجا که بخواهد می کشاند. 

خاطرم هست حدود 11 سال پیش «آلن پیز» استرالیایی از سخنرانان بزرگ دنیا و استاد «آنتونی رابینز مولف کتاب های بسوی کامیابی» به ایران آمده بود، او از اهمیت زبان بدن در ارتباطات رسمی و غیر رسمی سخن می گفت و عنوان کرد که با همه سیاستمدارهای مطرح دنیا از جمله پوتین، بوش، اوباما و... هرکدام دو ماه و بیشتر، اختصاصی تقریبا مثل یک شاگرد آداب نشستن و برخاستن و غذا خوردن و ... یاد داده ام. چیزی که شاید برای ما تعجب آور باشد این است که چنین افرادی در این سطح چطور همانند یک دانش آموز و دانشجو سر کلاس درس استاد  می نشینند. اما واقعیت این است که همه چیز را همگان دانند و نیاز به آموزش در هر سطح و مرتبه ای یک الزام و نیاز است. 

 در واقع چقدر ما در بحث آموزش و سواد رسانه ای کار کردیم.  موضوعی که سالهاست در بسیاری از کشورها جدی گرفته می‌شود، هنوز ما نتوانستیم برای آن برنامه ای داشته باشیم. اینجا بحث کودکو نوجوان و جوان نیست. همه و همه  که استفاده کننده هستیم چقدر آموزش دیده ایم؟ آیا مصرف کننده صرف بوده ایم؟ 

به همان اندازه که اینترنت، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بسیاری از کارها را تسهیل کرده است به همان اندازه هم قاتل زمان است و ساعت ها وقت مفید انسانها را به یغما می برد. 

اینجا بحث نگارنده این نوشتار تمجید یا نفی شبکه های اجتماعی و  فضای مجازی نیست. بلکه موضوع این است با توجه به شرایط دنیای امروز و جبر زمانه چقدرشرایط موجود ما را با انسانیت و اخلاق مداری آشنا کرده است. 

فردی یک عکس یا تصویری در فضای مجازی منتشر می کند، (خوب یا بد) لشکری میلیونی بدون زمینه ای از قبل تشویق و به اصطلاح لایک می کنند و گروهی هم حمله را ترجیح می دهند، استفاده از الفاظ زشت و رکیک و آلوده شدن فضایی که می‌تواند به بشر در پیشبرد اهداف و برنامه هایش کمک کنند، گویی اکنون بی رحمانه به جان خود بشر افتاده است. 

آنچه بشر امروز در یک دهه اخیر از دست داده، بیشتر از آنچه به دست آورده بوده است. آنقدر خودمان را درحصار فضای مجازی محبوس کردیم که دنیای واقعی را فراموش کردیم و عجیب اینکه حتی بسیاری که می خواهند قدری فاصله بگیرند از این فضا، و گاهی به دامن طبیعت پناه می برند، آنقدر درگیر گرفتن عکس و فیلم و صفحات اینستاگرام و ... هستند که لذت دنیای واقعی را فراموش می کنند. البته هر چیزی حد و اندازه ای دارد و اشکالی به افرادی که دقایق کوتاهی به دوربین و گوشی پناه می برند، وارد نیست. 

باید گفت که شیوع ویروس کرونا در این یک سال و اندی که دنیا را متاثر کرده است، میل و رغبت انسانها را به دلخواه و بهتر بگوییمبالاجبار به سمت خریدهای الکترونیکی و آموزش های مجازی و استفاده بیشتر از شبکه‌های اجتماعی سوق داده است. 

شاید موافق باشید که در همین مدت کوتاه دلمان برای همه چیزهایی که قبل از کرونا داشتیم و شاید قدر نمی دانستیم تنگ شده است. حضور در کلاس‌های درس و دانشگاه، حضور در بازار و مراکز خرید، رفتن به سینماها و مراکز فرهنگی و ... دسترسی های  سهل الوصلی که اینک برایمان خط  قرمز شده اند.

کرونا با آمدنش خیلی چیزها را نابود کرد، از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا ارتباطات اجتماعی و روابط دوستانه و فامیلی، اما  باید قدردانش هم بود که یادآوری کرد که مرگ خیلی به ما نزدیک است و قدر یکدیگر را بشتر باید دانست. 

هرچند کوچ عجیبی از دنیای واقعی در این مدت به فضای مجازی داشته ایم، اما این روزگار نیز خواهد گذشت و با رعایت کردن پروتکل‌های بهداشتی و کمک به کادر درمان روزهای بهتری رقم خواهد خورد که همه امیدواریم در آغاز سال 1400 محقق شود. 

آنچه باید از این سده خورشیدی که آخرین روزها و ساعات خود را سپری می کند باید در سطل زباله بندازیم و با خود به 1400 نیاوریم؛  همه بدی ها، حسادت ها، دشمنی ها، غرور و تکبر، و هر آنچه که ما را از اخلاق و انسانیت دور می کند، را شامل می شود، که سبکبار و سبکبال همانند نوزادی که تازه چشم به دنیا می گشاید وارد سده‌ی تازه شویم. با خود عهد ببندیم خانواده، همکار، دوست و انسان‌های اطرافمان برای این هستند که ما تنها نباشیم و خیرخواه ما هستند. احترام گذاشتن چیزی از ارزش ما کم نخواهد کرد، دوست داشتن ما را حقیر نمی کند. دعوت به آرامش و نرمخویی همچنان لذت بخش خواهد بود، قرن جدید بدون تعارف پایان اکثریت مردمان زنده امروز خواهد بود و  چه خوب که غزل خداحافظی را زیبا بخوانیم. 

و نکته پایانی اینکه اگر در این نوشتار پراکندگی بود، ضمن عذرخواهی از مخاطبان گرامی عنوان کردن دغدغه هایی است که شاید ذهن قریب به اتفاق همه ما را به نوعی مشغول کرده است. در پایان امیدوارم سال جدید و قرن جدید نویدبخش روزهای شیرین برای مردم عزیز کشورمان باشد و روزهای تلخ و تلخکامی‌ها به بوته فراموشی سپرده شوند. 

یا مقلب القلوب و الابصار               یا مدبر اللیل و النهار

یا محول الحول والاحوال             حول حالنا الی احسن الحال

 

انتهای پبام/102

 

نظر شما
پربیننده ها