گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ محمد امیدبخش؛ گنجینه به جا مانده از امام خمینی (ره) از مطالبی پربار است که میتواند به راحتی پاسخ پرسشهای امروز یعنی بیش از سه دهه پس از رحلت ایشان باشد. یکی از ارزشمندترین آثار امام (ره) وصیتنامه سیاسی ایشان است؛ امام خمینی (ره) در وصیتنامه خود ریشههای انقلاب اسلامی و معضلات و نقشه راه آینده آن را تبیین کردهاند و در هر کدام از این موارد به تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی و عقیدتی پرداختهاند. وصیتنامه سیاسی امام راحل منشوری برای چارچوبگذاری (عدم انحراف) و ریلگذاری (عدم گمراهی) است.
در این اثر ارزشمند بیش از ۳۰ بار به تصریح از جوانان سخن رفته است و در توصیههای دیگر نیز به شکل تلویحی جوانان مورد خطاب هستند. در مجموع توصیهها و راهنماییهای گرانبهایی برای جوانان و نوجوانان در وصیتنامه امام (ره) موجود است. در این میان سه توصیه از راهنماییهای امام (ره) از دیگر توصیهها مهمتر به نظر میرسد؛
۱. تبیین اثر تخریبی مراکز تفریحی پهلوی در جوانان
۲. تبیین آثار و آسیبهای دانشگاهها و نقش آن در تربیت مدیران جامعه
۳. تبیین ابتلای جوانان باانگیزه به مکاتب شرقی و غربی
بزرگترین نیرویی که در هر کشور مورد توجه است و نقطه عطف پیشرفت و ضعف هر جامعهای محسوب میشود، «نیروی جوان» است! نیروی جوان نه فقط برای تولید و به راه انداختن چرخ اقتصاد که برای ایجاد تحول و جهش علمی، فرهنگی و نظامی نیاز مبرم هر ملتی است. به همین جهت حفاظت از سرمایه انسانی در برابر آسیبها و جهتدهی نیروی آنها از اولویتهای هر کشوری است؛ در دو توصیه قبل امام خمینی (ره) از دو آسیب مهم که نیروی جوان را به یغما میبرد سخن گفتند و در بیان آسیب سوم نقشه راه نجات از این آسیب را هم مطرح فرمودهاند.
یکی از مواردی که نیروی جوان در سراسر دنیا با آن مواجه دارد و لاجرم موضع خود را در برابرش اعلام میکند، مکاتب و جریانهای فکری، اجتماعی و سیاسی هستند. نوجوان از آن لحظه که پا به سن «مسئولیت» میگذارد، در امور بنیادین هر چیزی اعم از هستی، جامعه، سیاست، تاریخ و دین میاندیشد و حاصل تفکرات خود را در تصمیماتش جریان میدهد. در این میان، اما مکاتب و جریانهای سیاسی منحرف و سردمداران هوسرانشان در پی تسخیر نیروی جوان برای رسیدن به اهداف خود هستند و در پس شعارهای زیبا پنهان شدهاند؛ نه میتوان جوان را از جستجو و کاوش راه برتر برای زندگی منع کرد و نه میتوان راه برتر خود را به آن دیکته کرد! امام (ره)، اما توجه به چند بعد از ابعاد جریان شناسی افراد و مکاتب را راهگشا میدانند؛ «و این جانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهرهبرداری منافقان و منحرفان فرصتطلب و سودجو واقع شدهاند مینمایم که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که میخواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با تودههای محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و میکنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی میکنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید» [۱]راهحل راهگشای امام (ره) در کنار بسترسازی برای تحقق آن این موارد است:
۱. تفکر آزاد و بیطرفانه در قضاوت جریانها؛ نباید گذاشت هیچ امری (شهوات، تعلق نژادی، خشم، فرصت مالی و...) در قضاوت دخیل باشد.
۲. کیفیت تبلیغات جریان و افراد موردنظر برای دستیابی به اهداف خود؛ باید دید که آیا برای رسیدن به هدف از تبلیغات کذب، افترا و خلاف مصلحت استفاده میکنند یا خیر.
۳. نحوه رفتار با مردم مستضعف و محروم جامعه
۴. گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی میکنند!
۵. گروههایی که وابسته به آنها هستند
۶. نوع برخورد و رفتارشان میان خود و طرفداران؛ آیا نوع رفتار آنها هنگام حضور در جمع طرفداران با حضور در جمعهای خصوصی متفاوت است؟!
۷. بررسی تغییر موضعها در پیشامدهای مختلف؛ که بسیار تعیینکننده است و میتواند به راحتی تعلقات فکری و سیاسی یک جریان را روشن کند!
کافی است در هر انتخاب سیاسی، اجتماعی و فکریای این موارد را بررسی کنیم؛ به عنوان مثال تحقیق در خصوص نامزدهای انتخابات در صورتی که بر اساس موارد بالا باشد آیا انتخابهای را دقیقتر نمیکند؟! بر اساس موارد بالا برای تصمیم در خصوص یک جریان سیاسی تنها خواندن مرامنامه آنها کافی نیست بلکه باید تغییر مواضع را در پیشامدهای مختلف دید! همچنین برای شناختن یک جریان فرهنگی و فکری تنها خواندن مطالب انتزاعی آنها در کتب و مقالات کافی نیست بلکه باید دید چه گروههایی از آن حمایت میکنند!
خاطره سیاه به نابودی کشیده شدن جوانان وطن با گرایش به جریانهای بیاساس از مشروطه تا پهلوی و دوران انقلاب و حتی پس از آن، هنوز کام ملت ایران را تلخ میکند؛ روشنفکران غربزده، سرسپردگان پهلوی، مجاهدین خلق، توده، فرقان، حجتیه، شیرازیها، لیبرالها و دهها گروه به ظاهر مسلمان و غیرمسلمان دیگر نیازمند این است که با نگاه تربیت و رشد جوانان بستری برای تفکر «آزاد»، «مسئول» و «تحولخواه» ایجاد شود.
متأسفانه گرایش کثیری از جوانان به «احزاب» نه بر اساس تفکر آزاد که بر مبنای تعلقات و هوسها، نه بر اساس در نظر گرفتن قشر محروم که بر مبنای توسعه و آزادیهای پوچ است! امام خمینی (ره)، امام تحول بود. تحولی که او رقم زد در ریشهها، فرایند و نتایج در تاریخ بینظیر بود! پس بجاست که روشهای تحولخواهی و جریان سازی را از ایشان بیاموزیم.
[۱]. وصیتنامه سیاسی - الهی امام خمینی (ره)، ص ۳۰ و ۳۱
انتهای پیام/ 141