به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تهران، جهادگر شهید «مجتبی اصل جوادیان» در سال ۱۳۳۹ در شهر تهران و در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر نهاد و در حالی که آگاهی، شعور و درایت در تمام وجودش هویدا بود، وارد دبیرستان شد و در این زمان بود که با افکار و اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) آشنا شد.
با شروع قیام سراسری مردم ایران از سال ۱۳۵۶ تلاشهای مجتبی نیز سرعت گرفت و روز به روز بر آن افزوده میشد. او که آرزویی جز پیروزی مردم حق طلب ایران را در دل نداشت در فرخنده بهمن سال ۵۷ به آن رسید و از آن پس به حفظ و حراست از انقلاب اسلامی پرداخت.
در سال ۱۳۶۰ برای خدمت به مردم مسلمان کردستان به این دیار قدم گذاشت و در ستاد پشتیبانی جنگ جهاد استان، کمر همت به خدمت بست و تا سال ۱۳۶۵ بدون وقفه برای خدمت به مردم و دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی، شبانه روز تلاش کرد.
این جهادگر پر تلاش در بیست و چهارم دی ماه سال ۱۳۶۵ عازم خوزستان شد و در عملیات کربلای ۵ در دشت شلمچه، مفقود الاثر شد.
وصیت نامه شهید
با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با درود و با سلام به تمام شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی قبل از هر چیزی می خواستم بگویم که خداوند را شکر می کنم که به بنده حقیرش نعمت داد تا اینکه بتوانم زندگی خوبی داشته باشم و از اینکه در تمامی مراحل زندگانیم کمک او به من بوده است و شکر خدا را میکنم که توانسته ام در راه او قدم بردارم و برای او اگر خداوند مقبول درگاهش قرار بدهد خدمت نمایم.
خدایا من حقیر خیلی ضعیف هستم و آمدنم به جبهه فقط یاری دین تو بوده است و قسم به تمامی شهدا که هدف من جز پیوستن به لقایت چیز دیگری نمی باشد. خدایا من را در این راه هدایت بفرما. خدایا این وظیفه بنده بوده است که حرکت کنم چون دین تو دین حرکت و از جان گذشتن است و برای تو با جان و مالم قیام خواهم کرد و از هیچ کس باکی ندارم جز ترس عذاب تو. خدایا من ضعیف را از عذاب آخرت نجات بده و من را هم با شهدا و مخلصین در راهت محشور بگردان.
اسلام امروز احتیاج به ایثارگر در راه خدا و حق دارد و تا زمانی که جبهههای ما احتیاج به نیرو دارد باید برادران حزب الله آماده مبارزه باشند و در راه اسلام جان فشانی نمایند. تمامی ائمه اطهار (ع) و انبیا برای به پا نمودن احکام قرآن در روی زمین و برقراری نظام اسلام از جان و مال خودشان گذشتند. چرا چون هدف آنها مقدس بود و برای رضای خدای خودشان قدم برمیداشتند و جز رضای او چیز دیگری را نمیطلبیدند.
و حتی از عزیزان خودشان یعنی خانواده شان زن و فرزند خودشان در راه اسلام گذشتند هم اکنون این درس ها و جانبازیهای مقربین راه خدا، برای ما باید الگو باشند و ما باید چون شاگردی که از معلمان واقعی باید پند و درس بگیریم و درسهای خودمان را در راه معلم اصلی و پروردگار عظیم امتحان بدهیم و انشا الله امیدوارم که مقبول در گاهش قرار بگیریم.
و چرا ما چون انبیا عظام و ائمه اطهار (ع) قدم بر صحنه ی پیکار نگذاریم و با کافران مبارزه نکنیم از خداوند بزرگ میخواهم که قدم های ما را در راه خودش ثابت نگه دارد.
حتی به قیام سالار شهیدان حضرت اباعبد الله الحسین (ع) مینگرم و میبینم که هدف بزرگ این امام معصوم چه بوده است به خود میگویم که که چقدر من بیچاره دیر متوجه حرکتهای این بزرگ مرد تاریخ اسلام شدهام و افسوس از این که چرا ما نتوانستیم در رکاب آن آقا قدم بگزاریم و مبارزه نماییم و با خون خودمان صحنههای پر نور اسلام را رنگین نمایم .
و ای خدا تو ما را آفریدی و به ما آگاهی دادی و به ما قوه درک فردی را دادی از تو میخواهم که من بنده ضعیف را ببخشی و هر گناهی را که مرتکب شدهام و خودم غافل از آن بودهام عفو نمایی چون کرم و بزرگی تو آنقدر زیاد است که بنده گناه آلود خودت را خواهی بخشید.
خدایا صحنه هایی که در کردستان بودم و شهادت عزیزانی را میدیدم که چون گل پرپر میشدند و به خودم میگفتم که خاک بر سرت کنند ای جوادیان که تو هنوز لیاقت پیدا نکردهای یعنی اینکه تو هنوز خدای خودت را نشناخته ای و سخت در خوابی بزرگ قرار گرفته ای.
خدایا من هنوز نمیدانم که آیا تو را شناخته ام یا نه ولی میخواهم که در این لحظات حساس که عازم صحنه نبرد هستیم، خودت من گناه کار را ببخشایی و آن قدرت و وقار خودت را به من بدهی و در صحنه نبرد نیروی ایمان به من عطا بفرمایی که بتوانم دشمنان اسلام را را به کمک و یاری تو و ائمه مظلومت از پا در بیاورم و توانسته باشم با قطرات خون خودم دینم را به انقلاب شکوهمند اسلامی ادا نموده باشم (قو علی خدمتک جوارحی ) ذکر مصیبت آقا ابا عبدالله را برایم در سر قبرم بخوانید چون هیچ مصیبتی بزرگتر از مصیبت آقا اباعبدالله الحسین (ع) نمیباشد.
مصیبت فاطمه زهرا (س) مصیبت زینب صغری و کبری مصیبت علی اکبر، قاسم، مصیبت آقا ابوالفضل العباس (ع) که سقای لب تشنگان کربلا بود. وقتی که در روی نقشه برای ما میخواستند موقعیت جنگی را تشریح کنند و وقتی که به دجله و فرات رسیدند به یاد قمر بنیهاشم افتادم که رفته بود آب برای لب تشنگان کربلا بیاورد بچه هایی که از تشنگی لبان مبارکشان خشکیده شده بود. ای خدا این همه مصیبت.
قسم به آن خدا که به زیارت او مشرف شدم قسم به آن پیمبر بزرگ و عظیم الشان که به زیارت آن بزرگوار مشرف شده ام و زیارت ائمه بقیع. خدایا از تو میخواهم که بنده حقیر را مورد عفو خودت قرار بدهی و شرابی که نوشیدن آن رنج و تحمل سختیهای در راه تو را از بین میبرد به علی اکبرهای ایران بچشان و قطرهای هم به لبان تشنه من عطا بفرما تا اینکه مرضیه و راضی خودت قرار بگیرم.
برای من لذت دنیا هیچ فایده ای ندارد. دینا برای چون قفسی تنگ شده است که حتی مجال نفس کشیدن را به من نمیدهد من به پدر ومادرم میگفتم که من لذت و خوشی زندگانی را نمیخواهم و دوست دارم که لذت و شیرینی ایمان را در وجود خودم حس کنم و لذت و شیرینی دنیا برای من همین بوده است که همیشه با ایمان باشم و برنفس شهوانی و شیطانی خودم غالب باشم.
ای خدا تو خودت همه چیز رو برای بندگانت تمام کردهای، زبان من قاصر است تکلم نعمتهای تو باشم. میترسم که شاکر از دنیا نروم خودت شکران نعمتت را در وجودم قرار بده ( اللهم جعلن من الشاکرین ) خدایا مرگ من را شهادت در راهت قرار بده الهی آمین.
در آخر از پدر و مادر عزیزم کمال تشکر را مینمایم که بنده را بزرگ کرده و افتخار میکنم که چنین پدر و مادری دارم خداوند که ان شاالله به ایشان اجر عظیم عنایت بفرماید و تحمل و صبر نمایند و همان طوری که مادرم میگفت من خدای را شکر میکنم و افتخار میکنم از شهادت فرزندم و از درگاه خداوند متعال دعای خیر برای آنها دارم و از خانوادهام طلب حلالیت میکنم چند جمله تذکراتی دارم که جنبه عمومی دارد و امیدوارم که ان شاالله خودم هم در زمره این گونه افراد باشم این تذکرات را به تمامی دوستانم میکنم و میخواهم که آنها را رعایت کنند:
۱- در وحله اول برای اسلام و مسلمین دعا کنند و پیروزی نهایی را از خداوند متعال بخواهند.
۲- یکی از مواردی که انسان را به خداوند نزدیک میکند ذکر خداوند است و تفکر و صبر که حتما رعایت نمایند.
۳- امام نور چشمان را همیشه در نمازهای خودتان دعا کنید وسخنان پرگوهر بار امام را دقت کنید و روی آن تعقل کنید تا اینکه آگاه شوید.
۴- نماز را در اول وقت به پا دارید.
۵- به یتیمان و فقرا کمک و انفاق کنید.
۶- همیشه سخن حق را بگویید ولو اینکه به ضررشما هم باشد (سخنان مولای متقیان علی (ع)).
۷- همیشه سعی کنید راه راست را پیروی کنید وغیر را خیر.
۸- از خدا بخواهید که همیشه نوروی ایمان عطا بفرمایید.
۹- با خانواده شهدا همیشه رفت وآمد کنید و با یکدیگر صمیمی باشید تا اینکه خداوند از شما راضی باشد.
۱۰- از تمسخر یکدیگر بپرهیزید، چون همه شما مومن هستید وباید آئینه یکیدیگر باشید.
۱۱- از خواهران میخواهم که وقار و سکینه خودشان را یعنی حجاب خودشان را حفظ کنند و شوهرهای آنها غیرت داشته باشند و از خون شهدا خجالت بکشند و نگذارند که خداوند غضب خودش را به آنها نشان بدهد.
۱۲- به خانواده ام توصیه میکنم الخصوص ... نماز را حتما بخواند، چون اگر نماز را بپاندارند خداوند تمامی برکاتش را از آنها میگیرد و آنها کافر خواهند مرد.
۱۳- با ضد انقلاب داخلی به شدت مبارزه کنید و نگذارید که هدفهای شوم خودشان را به ثمر برسانند.
۱۴- در راه اسلام از جان و مال خود بگذرید و برای رضای خداوند بزرگ قدم بردارید مقدار پول در بانک دارم و مقداری کتاب که از زندگانی ام باقی مانده پولم را پدر و مادرم هر کاری خواستند میتوانند بکند و کتابهایم را اگر مطالعه نمیکنید وقف مسجد حضرت ابوالفضل بکنید.
از کلیه برادران وخواهران عزیزم میخواهم که بنده حقیررا ببخشند و من را حلال کنند و از دوستانم که در کردستان هستند طلب مغفرت و بخشش میکنم و به برادر عزیزم باقری خبر شهادتم را بگویید و ایشان در کردستان در جهاد سازندگی میباشند وسلام من را به همه دوستان برسانید و بگویید صابر باشید و برادر یعقوبیفر اگر توانستند سرقبر بنده به یاد خاطراتی که داشتیم نوحه سرایی کنند و روضه حضرت علی اکبر را برایم بخواند.
در آخر میخواهم بگویم که اگر شهادت نصیب بنده گردید و به فیض شهادت نائل آمدم برای من ولخرجی نکنید و افتخار کنید که خداوند شمارا زمره خانواده شهدا قرار داده است.
انتهای پیام/