مادر شهید تازه شناسایی شده "علی خالقی":

دلم برای دیدن فرزندم آرام و قرار ندارد

27 سال است که چشمم را به در خانه دوخته‌ام. هر روز منتظر آمدن فرزندم بودم. شاید برای شما باور کردنش سخت باشد، ولی خدا می‌داند هر روز پرده اتاق را کنار می‌زدم و چشم به راه فرزند بودم که بیاید.
کد خبر: ۴۴۹۶۹
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۵ - 19April 2015

دلم برای دیدن فرزندم آرام و قرار ندارد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از کرمان، شهید علی خالقی فرزند غلام عباس و فاطمه شاکری درسال 1349 در گلباف از توابع شهرستان کرمان متولد و در سال 67 در منطقه عملیاتی فاو جاویددالاثر شد.

به همین بهانه پای صحبت ها و دردل های مادر شهید علی خالقی نشستیم:

لطفا خودتان را معرفی کنید.

من فاطمه شاکری مادر شهید علی خالقی هستم . دارای دو فرزند پسر و دو فرزند دختر هستم که پسر اولم علی به شهادت رسید و  چند روز است از شناسایی پیکر مطهر شهیدم خبر دار شدم.

چگونه متوجه شدید که هویت فرزندتان مشخص شده است؟

درخانه مشغول کارهای روزانه ام بودم که از بنیاد شهید وامورایثارگران در خانه را زدند و گفتند خبر خوشحالی برایتان آوردیم. بی صبرانه منتظر خبرشان بودم.

گفتند: فرزند مفقودت پیدا شده، وقتی شنیدم نمی دانستم چه کار کنم. آرام و قرار نداشتم و بدنم شروع به لرزیدن کرد. خودم را کنترل کردم و فقط خدا رو شکر می کردم. ما سال 93 آزمایش DNA دادیم وامسال علی شناسایی شده و الان سه روز است که خبردار شدیم علی در اردیبهشت سال 92 دراستان اردبیل به عنوان شهید گمنام خاکسپاری شده است.

از آنچه که در طول این 27 سال بر شما گذشت بگویید؟

27 سال است که چشمم به درب خانه است. هر روز نماز صبح و در بیشترمواقع  نماز مغرب وعشاء منتظر آمدن فرزندم بودم تا درب خانه ام را بزند. شاید برای شما باور کردنش سخت باشد، ولی خدا می داند هر روز پرده اتاق را کنار می زدم و چشم به راه فرزند بودم و می گفتم هر لحظه ممکن است علی بیاید. ولی یاد سختی ها وصبوری های حضرت زینب مرا آرام می کرد.

زمان دیدار با فرزند شهیدتان را اعلام کرده اند؟

قراراست 13 اردیبهشت امسال مصادف با ولادت حضرت علی (ع) که ایام سالگرد شهیدم است به اردبیل برویم. دلم آرام و  قرار ندارد. حقیقتاً دو روز اول صبر داشتم، اما الان دیگه صبر ندارم و فقط می خواهم سر مزارش بروم و او رادر آغوش بگیرم.

در این چند روز حس می کردید در خانه قرار است اتفاقی بیفتد؟

چند روز قبل از اینکه بگویند پسرم کجاست، چند بار خوابش را دیدم که با پسرم احمد در حیاط خانه به من کمک می کردند و من فردای آن روز صدقه می دادم و می گفتم مادر، دلت برای احمد تنگ شده؟ نکند می خواهی احمد را با خودت ببری و مرا تنها بگذاری؟ تا اینکه بعد از چند روز که به من خبر دادند فرزند عزیزم پیدا شده و در اردبیل آرمیده است.

گفتنی است پیکر این شهید در تاریخ ششم اردیبهشت ماه سال ۹۲همزمان با ایام فاطمیه در استان اردبیل به عنوان شهید گمنام به خاک سپرده شده بود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار