پشت پرده «شب بازداشت» در اردن/ کدام سناریو محتمل است؟

آنچه که شب گذشته در اردن اتفاق افتاد، یک کودتای واقعی نبود، بلکه سناریویی برای سرکوب مخالفان بود و در عین حال، عمق اختلافات در صفوف خاندان سلطنتی اردن را نمایان ساخت.
کد خبر: ۴۴۹۸۱۸
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۹ - 04April 2021

پشت پرده «شب بازداشت» در اردن/ کدام سناریو محتمل است؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، اردن طی شب گذشته آبستن حوادث ناگهانی بود. شاهزاده «حمزه بن حسین» بزرگترین پسر «ملک حسین» به اتهام دسیسه چینی برای سرنگونی برادر ناتنی خود «عبدالله دوم» بازداشت شد. دستگاه اطلاعاتی اردن همچنین به صورت شبانه حدود ۲۰ تَن دیگر را به اتهام «تهدید علیه ثبات کشور» دستگیر کرد.

در میان افراد بازداشت شده اسامی شخصیت‌هایی همچون «شریف حسن بن زاید» یکی از اعضای خاندان سلطنتی اردن به همراه «باسم عوض الله» یکی از نزدیکان ملک عبدالله که مدتی در سمت وزیر دارایی اردن فعالیت کرده است، به چشم می‌خورد. مقامات اردنی بازداشت شاهزاده حمزه بن حسین را تکذیب کردند، اما او با انتشار یک فایل صوتی ادعای آن‌ها را رد کرد و گفت: «من در حال حاضر در بازداشت خانگی به سر می‌برم. معتقدم که دولت حاکم یک دولت بی کفایت و فاسد» است.

کارشناسان سیاسی بر این باورند که آنچه شب گذشته در اردن رخ داد یک کودتای واقعی نبوده است، زیرا سلسله حمایت‌های دستگاه‌های خارجی از امان از جمله «سیا»، «موساد» و سرویس اطلاعاتی انگلیس، عملاً مانع از وقوع کودتا در اردن می‌شوند؛ کما اینکه تاکنون نیز اینگونه بوده است. ناگفته پیداست که اردن خط قرمز آمریکا و انگلیس برای تامین منافع اسرائیل است.

نگاهی هرچند گذرا به تاریخ شکل‌گیری کشور اردن نشان می‌دهد که این کشور در سال ۱۹۲۱ میلادی با کمک انگلیس تأسیس شد. درست به همین دلیل است که اردن در مقایسه با دیگر کشور‌های عربی از ساختاری متفاوت برخوردار است؛ ساختاری که در آن، نظامِ حاکم به تبعیت از سیاست‌ها و استراتژی‌های انگلیس، در عرصه‌های گوناگون و به ویژه در صحنه سیاسی، با رژیم صهیونیستی همراه می‌کند؛ به ویژه اینکه اکنون نیز وطن جایگزین فلسطین محسوب می‌شود و از این نظر، بقای نظام پادشاهی کنونی برای تل آویو از اهمیت بسزایی برخوردار است.

در واقع، اردن کشوری است که رژیم صهیونیستی همواره بر روی حمایت‌های آن از سیاست‌های تل آویو در سطح جهان عرب و جهان اسلام، حساب باز کرده است. امضای یک پیمان صلح میان اردن و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۴ خود به تنهایی می‌تواند نشانگر عمق روابط میان امان و تل آویو باشد. در حقیقت، می‌توان از اردن به عنوان اولین کشور عربی که وارد فرایند عادی سازی روابط با صهیونیست‌ها شد، یاد کرد.

بر اساس آنچه که گفته شد، پُر واضح است که اردن در طول دهه‌های گذشته همواره از سوی سرویس‌های جاسوسی «سیا» وابسته به ایالات متحده آمریکا و «موساد» وابسته به رژیم صهیونیستی مورد حمایت‌های گسترده امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفته است. درست به همین دلیل است که در طول سالیان متمادی گذشته و به ویژه در زمان وقوع انقلاب‌های مردمی در کشور‌های عربی، کمتر شاهد حوادث امنیتی در اردن بوده‌ایم.

این در حالی است که اردن در طول تمامی این سال‌ها در مقایسه با کشور‌های عربیِ هم‌طراز خود، همواره به دلیل مشکلات و معضلات سیاسی و اقتصادی از ظرفیت بیشتری برای مخالفت‌های مردمی و طغیان شاهزادگان خاندان سلطنتی، برخوردار بوده است. با این حال، سرویس‌های جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس در برهه‌های زمانی مختلف مانع از ایجاد تنش برای نظام حاکم در اردن شده‌اند.

دولت اردن در حالی ادعای وقوع کودتا علیه نظامِ حاکم در این کشور را مطرح کرد که در طول سال‌های گذشته همواره با حمایت‌های گسترده از سوی سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی واشنگتن، تل آویو و لندن، تمامی مخالفان خود را سرکوب کرده است. قریب به یک دهه پیش در شرایطی که انقلاب‌های مردمی کشور‌های عربی را فرا گرفته بود، اردن به دلیل همین حمایت‌ها از سوی سرویس‌های خارجی در آرامش به سر می‌بُرد؛ لذا ناگفته پیداست که سرویس‌های مذکور همچون گذشته اجازه انجام کودتا علیه نظامِ حاکم در اردن را نمی‌دهند. نظامِ حاکم در اردن، در واقع از رهگذر مطرح ساختن سناریوی ساختگی کودتا علیه «عبدالله دوم»، تلاش می‌کند تا زمینه برای سرکوب مخالفان خود را فراهم آورد.

این بدان معناست که می‌توان سناریوی کودتا علیه نظامِ حاکم در اردن را در چارچوب تلاش «عبدالله دوم» برای تحکیم ارکان قدرت خود در این کشور ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، پادشاه اردن با متوسل شدن به سناریوی ساختگی کودتا، به سراغ هسته‌های پنهانی رفت که ممکن بود روزی برای او و قدرتی که در دست دارد، دردسرساز شوند. بازداشت شبانه مقامات بلندپایه سابق و نیز مأموران نظامی برجسته بازنشسته خود به تنهایی گواه بر این مدعاست.

بر این اساس، ناگفته پیداست که سرکوب مخالفان نظامِ حاکم در اردن یکی از اهداف اصلی و اساسی از مطرح شدن سناریوی کودتا بوده است. اما ماجرا به همین نقطه ختم نمی‌شود. آنچه که شب گذشته در اردن اتفاق افتاد همچنین بیانگر وجود اختلافات گسترده در میان خاندان سلطنتی این کشور نیز هست. به نظر می‌رسد که اردن در این زمینه از عربستان سعودی تقلید کرده است.

ولیعهد سعودی نیز طی سال‌های گذشته شاهزادگان زیادی را به اتهام فساد مالی از صحنه قدرت بیرون راند و اکنون نیز همان سناریو در رابطه با برخورد «عبدالله دوم» با شاهزادگان اردنی قابل مشاهده است. این مسأله حکایت از آن دارد که «عبدالله دوم» در حال حاضر خطرات ناشی از موج مخالفت‌های مردمی از یک سو و اختلافات با خاندان سلطنتی از سوی دیگر را به خوبی درک کرده‌اند.

بدیهی است که نظام حاکم در اردن باید برای رهایی از اعتراضات به ناکارآمدی‌های خود در اداره کشور، اقدامی را صورت می‌داد که هم ارکان قدرت خود را تقویت سازد و هم افکار عمومی را از واقعیتِ مشکلات و معضلات کنونی کشور منحرف سازد. وجود فساد اقتصادی گسترده در ساختار نهاد‌های دولتی در اردن و نیز در دربار پادشاهی، مسأله‌ای است که همواره خشم مردم این کشور را به دنبال داشته است.

به هر حال، آنچه که واضح به نظر می‌رسد، این است که اقدام دستگاه امنیتی اردن در بازداشت شبانه شماری از شاهزادگان با هدف باورپذیر ساختن سناریوی کودتا علیه «عبدالله دوم» صورت پذیرفته است، زیرا از آنجایی که اردن تحت حمایت‌های سرویس‌های جاسوسی خارجی است و ساختار امنیتی آن نیز بر مبنای ساختار «موساد» تعریف شده است، عملاً راه برای اقدام علیه نظامِ حاکم در این کشور مسدود است.

منبع: مهر 

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها