به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، کامران شرفشاهی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر در برنامه «گفتگوی فرهنگی» رادیو گفتوگو درباره اینکه آیا میتوانیم چیزی به وقایعی که در ارتباط با زندگی ائمه اطهار علیهم السلام است بر اساس فکر شاعرانه اضافه کنیم گفت: پرسش اینجاست دست شاعر در ساحت شعر آیینی چقدر باز است؟ تا کجا قادر است جلو بیاید؟ آن حرمتها و این مسایل را حفظ کند و دست به خلاقیت بزند. اگر به دوران صدر اسلام برگردیم فضای شعری نخستین شعرهای آیینی سروده شده توسط شاعرانی، چون حسان بن ثابت و... بسیار متفاوت از کارهایی که بعدها وارد این قلمرو شد میباشد.
وی با اشاره به ورود شاعران به شعر آیینی بدون باورمندی در در چند دهه تصریح کرد:بعضیها متاسفانه دنبال مطالعه نمیروند، سخنان بزرگان و ائمه علیهم السلام را مطالعه نمیکنند و عدهای هم به طمع دیگری وارد این حوزه میشوند. اینها صدمه به شعر آیینی ما میزند.
با آگاهی بخشی به مردم از حرمت زدایی در اشعار آیینی جلوگیری کنیم
شرفشاهی عنوان کرد: در گذشته وقتی کسی قصد داشت که نام از هریک از اهل بیت بزگوار را ببرد معمولا با کنیه و با احترام در این خصوص زبان به سخن میگشود، ولی به تدریج ما شاهد این هستیم که این حرمت گذاری کم رنگتر شده تا اینکه ما در نوحههای محرم میبینیم که اصلا نام امام حسین علیه السلام کامل تلفظ نمیشود. این نوعی حرمت زد ایی و تقدس زدایی است و این صمیمیت را شاعر یا گوینده با اهل بیت (ع) میتواند به یک شکل زیباتر رساتر و عالمانه تری ابراز کند.
وی لازمه جلوگیری از این نوع آسیب در شعر آیینی را آگاه سازی جامعه دانست و افزود: جامعه باید نسبت به این مساله آگاه شود و ما نقد هوشمندی داشته باشیم. کسانی که این چنین برخورد میکنند و آثاری که به این شکل منتشر میشود مورد نقد و اعتراض قرار بدهیم. اجازه ندیهم این مساله قدم به قدم جلوتر بیاید و متاسفانه در طول چند دههی اخیر روند پرشتابی داشته و ما شاهد این هستیم که به برخی به گمان نوآوری و خلاقیت و ایجاد صمیمیت و تحریک احساسات و عواطف مخاطب دست به چنین کارهایی میزنند که به اعتقاد من این کارها نشانه ناآگاهی و ضعف باور و عدم مطالعهی سراینده این آثار است.
شرفشاهی در ادامه حب بدون معرفت را پایینترین درجه دوست داشتن برشمرد و گفت: دوست داشتن بدون شناخت ارزش چندانی ندارد ما در احادیث و روایات هم بسیار شاهد هستیم رسیدن به این مرتبه معرفت دعوت شدهاند.
وی به واژگان معشوق و محبوب در شعر نگاهی مفهوم داشت و تصریح کرد: بعضی واژهها در ادبیات ما بدجوری دستمالی شدهاند و مورد سو استفاده قرار گرفتند. واژهی عشق یا معشوق یکی از واژههایی است که متاسفانه دچار این وضعیت شده است. گاهی در مواجه با بعضی واژهها در دورههایی متوجه میشوید آن واژه دیگر معنا و مفهوم اصیل خود را ازدست داده است شاید یکی از دلایلی که در شعر آیینی تاکید به واژهی محبوب میشود این مساله باشد، از این واژه سواستفادههای نابه جایی شده است خصوصا در دورهی بعد از مشروطه که ما شاهد رواج جریان رمانیسم اروپایی در ادبیات خودمان بودیم.
این نویسنده و شاعر ادامه داد: بحث غلو هم مسالهای است که اهل بیت (ع) به شدت با این جریان مخالف بودند و نسبت به این اعتراض داشتندو در منابع روایی ما آنچنان از غلو و مداحی منع شده است که در روایتی از امام منقول است که «احص التراب فی وجه من مدحک، بر صورت مداح خویش خاک بپاش» مساله به بعضی شاعران آن دوره بر میگشته است علیرغم که ما از صدر اسلام تا دورههای متمادی شاهد هستیم اهل بیت (ع) از شعر به عنوان رسانهی برتر یا حرکت آفرین تجلیل میکنند و شاعران را مورد تکریم قرار میدهند. اما جاهایی که متوجه میشوند طرف دچار اغراق بی رویهای شده است تذکر میدهند و مانع از ادامهی چنین جریانی میشوند که خوب است در تبعیت از اهل بیت (ع) شاعری که در این قلمرو کار میکند این نکته را در نظر بگیرد.
مطالعه، شاعر را از پراکنده گویی باز میدارد
شرفشاهی ادامه بیان داشت: یکی از نکات بسیار مهم این واقعیت است که حضرت امیر (ع) میفرماید: «آن کس کهشان خودر را نشناخت هلاک شد». ساحت شعر ساحت مقدسی است. شاعر میباید هم نسبت به شخصیت و مقام والای بزرگان دین آگاهی داشته باشد و لازمه این قضیه این است که شاعران ما زحمت مطالعهی کتابهایی راکه باقی مانده از آن روزگار ترجیحا نزدیکترین منابع به دوران صدر اسلام را حتما مطالعه کنند. این مطالعه کردن کمک میکند شاعر دچار پراکنده گویی نشود. بسیاری از شاعران ما یک دور نهج البلاغه وصحیفه سجادیه را مطالعه نکردند. یک دور حافظ را نخواندند. خود مرور این کتابها باعث میشود افقهای تازهای پیش روی شاعر باز شود.
شعرهایی که برای جایزه خلق شوند ماندگاری ندارند
این شاعر جایزه زدگی را آفت شعر امروز دانست و گفت: یکی از آفتهایی که دامن شعر آیینی ما را گرفت مسالهی سرودن بخاطر جایزه است. بسیاری از شعرهایی که ما به نام شعر آیینی میشناسیم با این مساله مواجه هستند که بیان دقیقی ندارند ادبیات شیعی باید ادبیاتی موضوعمند باشد و در عن حال درگیر با مسایل روزگار باشد پس شاعر باید از خودش بپرسد این شعری که من سرودم چه پاسخی به مسایل روزگار میدهد. وقتی که ما بررسی میکنیم نه تنها ادبیات آیینی را بلکه ادبیات جهان را بررسی میکنیم آثاری شاهکار شدند که با دو بال احساس و عقل به پرواز در آمدهاند. آثاری که صرفا متکی بر عقلانیت و اندیشه باشند عاظفه نداشته باشند حالت خشکی دارند. آثاری که عاطفی هستند ضعف اندیشه دارند این آثار به مرتبهی بالایی راه پیدا نکردند.
وی افزود: معتقدم آثاری که مرحلهی شاهکار شده و به قبول عامه و ماندگاری میرسند که علت تامه در آن حادث شود. شاعر صرفا از روی ذوق به سمت شعر نیامده است معرفت درآن باشد و جنبهی جوششی شعر داشته باشد. بسیاری از شعرهای ما در این چند دهه شاهدش بودیم بعضیها از جشنواره جایزه گرفتند جنبهی کوششی داشتند.
انتهای پیام/ 112