به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، کتاب «شیخ شهید» مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون حجتالاسلام «محمد رضایی» است که همرزمان و دوستان شهید، سیره عملی او را روایت کردهاند.
کتاب «شیخ شهید»، بعد از کتابهای «آن ۲۲ نفر»، «چله عشق»، «فاتح دلها»، «ذوالفقار فاطمیون» و «سرنوشت خونین» ششمین عنوان از مجموعه کتابهای شهدای مدافع حرم است که از سوی انتشارات «بوی شهر بهشت» منتشر شد.
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: انتشارات بوی شهر بهشت تولید آثار اثرگذار در حوزه سبک زندگی اسلامی و انقلابی را از مأموریتهای اصلی خود میداند و تولید کتاب برای معرفی و بزرگداشت شهدای مدافع حرم را در این مسیر تلقی میکند.
بخشی از کتاب
یک بار با شیخ محمد رضایی رفتیم زیارت. من بودم و سید ابراهیم (سید مصطفی صدرزاده) که بعداً شهید شد و از بسیجیهای تهران بود.
نماز جماعت خواندیم. بعد از زیارت حضرت زینب (س)، میخواستیم برگردیم که شیخ گفت: من میمانم.حسینیهای بود که بچهها میتوانستند آنجا بمانند. گفتم: باشد.
از زینبیه که آمدیم بیرون، سید ابراهیم همین طور تو فکر بود. گفتم: چی شده سید؟ میخواهی تو را هم بگذارم پیش شیخ؟
گریه کرد و گفت: شنیدی شیخ تو قنوتش چیگفت؟
گفتم: نه، چی میگفت؟
گفت:
شیخ میگفت: «اللهم ارزقنا توفیق الجهاد و الشهادة»؛ ولی من در قنوتم همیشه میگویم: «خدایا، من را از آتش جهنمت نجات بده.»
شیخ میگفت: «خدایا، توفیق جهاد و شهادت بده.»
سید ابراهیم آنجا گریه میکرد. بعد گفت: من که میروم حرم حضرت زینب (س) زیارت، میگویم: «خدایا، مرا حفظ کن که بتوانم برایت بجنگم.» توی دلم و به زبانم میگویم: «خدایا، میخواهم زنده بمانم» و زن و بچهام و خانواده و اینها در نظرم هستند. اما شیخ میگوید: «خدایا، من را شهید کن.» این خیلی حرف است.
شهید صدرزاده گریه میکرد و میگفت: ما کجای کاریم و شیخ کجاست!
کتاب «شیخ شهید» با شمارگان یکهزار نسخه در ۱۶۰ صفحه و در قطع رقعی در سال ۱۳۹۵ به زیور طبع آراسته شده است.
انتهای پیام/