سردار سرتیپ دوم پاسدار غلام عسگر کریمیان فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس اظهار داشت: در سال 56 و 57 که بیش از 14 الی 15 سال نداشتم به طور جدی وارد عرصه تظاهرات و درگیری ها شدم و یک بار هم در همین راهپیمایی ها کتک مفصلی خوردم.
وی به تشریح فعالیت های زمان انقلاب خود پرداخت و افزود: تمام دغدغه ی ما این بود که چگونه بتوانیم اعلامیه ی بیشتری بین مردم پخش کنیم یا چگونه زودتر بفهمیم در کجا تظاهرات شده که ماهم خودمان را به آنجا برسانیم تا اینکه به لطف پروردگار منان و زحمت های مردم با فرماندهی پیر جماران امام خمینی ( ره ) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی تصریح کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) فرمودند: "نیروهای نظامی که همان ارتش بود آمادگی داشته باشند تا نیروهای مردمی را آموزش دهند". در آن زمان خبری از بسیج و سپاه نبود، من وارد ارتش شدم و آموزش نظامی دیدم و بعد از یک مدتی با اینکه دوره ی آموزش من تمام شده بود به دلیل علاقه به کارهای نظامی به عنوان کمک مربی چند ماهی را در ارتش ماندم.
وی افزود: در اولین روزهای تشکیل بسیج مستضعفین بود که ما آموزش های بسیج را شروع کردیم و این آموزش ها همزمان با شروع درگیری ها در کردستان بود که من اعزام شدم به کردستان در مناطق جنوب غرب ماندم، تا اینکه در سال 62 در عملیات خیبر مجروح شدم و همان موقع به اسارت هم درآمدم و حدود 7 سال در عراق بودم و در سال 69 به آغوش میهن بازگشتم و تا به امروز در سپاه مشغول خدمت به نظام و مردم هستم.
فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی دفاع مقدس را نه برای دفاع از خاک بلکه برای دفاع از آرمان های انقلاب دانست و اظهار داشت: حمله ی دشمن هم برای همین بود که به بهانه ی لغو قرارداد 1975 الجزایر و ادعاهای خاکی و مرزی شروع به انجام عملیات بر علیه کشور ما کرد، اما اصالت کار این نبود؛ بلکه یک جنگ نیابتی بود از طرف آمریکا و استکبار، به خاطر ماهیت استکبارستیزی انقلاب اسلامی و سلطه ناپذیری این ملت و همه فهمیدند که جنگ بین ما و عراق جنگ بین حق و باطل بود و حمله به ایران حمله به یک خاک نبود حمله به یک ایدئولوژیک بود.
سردار کریمیان اذعان داشت: جنگ ما هنوز تمام نشده است، این جنگ بین حق و باطل است که هرگز تمام شدنی نیست. درست است که ما جنگ تن به تن نداریم و شکل ظاهری جنگ تمام شده است؛ اما محتوای جنگ همان است و تمام تلاش دشمن چه در 8 سال جنگ تحمیلی و چه اکنون فقط و فقط این است که می خواهد ما از اعتقاداتمان دست بکشیم و فرهنگ خودشان را به ما تزریق کنند و انقلاب ما را در ابتدا مهار و در نهایت با ابزارهای متفاوت ساقط کنند، یکبار با تهاجم فرهنگی بار دیگر با قتل عام مردم بی گناه، یکبار با ترور دانشمندان ما و بار دیگر با تحریم های همیشگی.
وی پایداری ملت شریف ایران را بر تمام تلاش های دشمن ستودنی دانست و گفت: اما این دشمن خار و پلید نمی داند که مردم ما در ابتدای انقلاب با فرمان های مقتدرانه ی امام سد راه آنان شدند و الان هم با پیروی مطلق از مقام معظم رهبری با تکیه بر ایمان و اعتقاداتشان و بصیرت هایشان مشتی محکم بر دهان دشمن خواهند کوبید و هرگز از این راه خسته نخواهند شد.
فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی از مجروحیتش در عملیات خیبر گفت و افزود: چند بار مجروح شده بودم؛ اما جدی ترین مجروحیتم در عملیات خیبر اتفاق افتاد که با شلیک تیر قناسه از ناحیه فک و صورت مجروح شدم در سال 62 که در منطقه طلائیه بودیم و همین قضیه باعث شد که من وسط میدان ماندم و تانک های دشمن رسیدند و تمام مجروحین را با تیر خلاص به شهادت رساندند بالای سر من یک افسرعراقی رسید و می خواست که تیر خلاص را بزند، قطب نما را در دست من دید در آن زمان قطب نما در دست دو گروه بود یا بچه های اطلاعات بودند یا فرمانده و این افسر عراقی بسیار باهوش بود و فهمید با اینکه من قطب نما را شکسته بودم که افسر عراقی فهمید و دست های من را با سیم بست و به اسارت برد.
وی افزود: من در آن زمان جزء اطلاعات عملیات و شناسایی بودم که خداراشکر متوجه نشدند و خوشبختانه چون از ناحیه ی فک و صورت مجروح شده بودم و نمی توانستم حرف بزنم زیاد کاری به کارم نداشتند؛ هر چند که حسابی از ما در بدو ورود پذیرایی کردند و برخوردهای نادرست با ما داشتند. برای مثال بخیه های صورت من را با بی حسی زدند که من فقط سه تای آن را تحمل کردم و بیهوش شدم تا ده یا دوازده ساعت به هوش نیامدم و حدود ده روزی طول کشید تا به اولین اردوگاه رسیدم که کمپ دو نام داشت و پذیرایی مناسبی صورت گرفت و از همان شب اول من هنوز جای زخم بر تن دارم و جالب ترین نکته این بود که به ما می گفتند شما میهمان ما هستید.
سردار کریمیان تلخ ترین خاطره اش را در دوران اسارت خبر رحلت امام دانست و افزود: یکی از تلخ ترین خاطره ای که هرگز از ذهن من پاک نمی شود خبر ارتحال امام (ره) بود. به خاطر اینکه امام (ره) عزیزترین فرد برای ما بود. حتی عزیز تر از پدر و مادرمان، به جرات می توانم بگویم در عرض نیم ساعت حدود 10 تا 15 نفر از بچه های اردوگاه به مشکل تنفسی و قلبی برخوردند که کارشان به بیمارستان رسید و بدتر از همه خوشحالی دشمن بود.
فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی در خصوص رابطه ایران با آمریکا افزود: ما باید هر کاری انجام می دهیم طبق دستورات رهبری باشد که سکان دار هدایت کشتی انقلاب است و تمام رفتار ها، کردارها و تصمیمات ما باید با فرمایشات حضرت آقا یکی باشد، اگر قرار است اتفاقی بیفتد. با نظر مستقیم مقام معظم رهبری خواهد بود.
سردار کریمیان تصریح کرد: ما تا آخرین لحظه برخلاف آن تهدیدات بی ثمر آمریکا به عنوان سرباز وفادار رهبری ایستاده ایم و تابع ولی امر خود هستیم و ما این وفاداری را از حضرت عباس (ع) یاد گرفته ایم و طبق گفته حضرت آقا "اگر کسی تعدی کند دهانش را خرد می کنیم"، ما تابع هستیم.
وی در پایان اظهار داشت: از جوانان می خواهم با حفظ محتوای دوران دفاع مقدس به بهترین نحو پیرو خط رهبری باشند و ماهیت انقلاب اسلامی را که انقلاب ما انقلابی استکبار ستیز است حفظ کنند تا ما بتوانیم با تکیه بر جوانان، انقلاب اسلامی را به آنها با خیالی راحت بسپاریم.