گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ سال ۱۴۰۰ با کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی به نام تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها مزین شده است. این اولین بار نیست که سال شمسی ایرانیان به نام تولید مزین میشود و احتمالا آخرین بار نیز نخواهد بود. تاکیدهای فراوان امام خامنهای در مورد تولید نشان دهنده اهمیت بسیار زیاد این مقوله از یک سو و مظلوم واقع شدن آن از سوی دیگر است.
علیرغم تاکیدهای مکرر و پیاپی رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول بیست سال گذشته مبنی بر رشد و توسعه و گسترش تولید و اداره مملکت بدون اتکاء به پول نفت همچنان شاهد این واقعیت دردناک و تلخ هستیم که ایران در حوزه اقتصاد همچنان بهشت دلالان و محتکران است و در برخی موارد جهنم تولیدکنندگان. به طور حتم نام گذاری سال ۱۴۰۰ برای تولید، رفع موانعها و پشتیبانیها به این منظور بوده تا این رویه نادرست اصلاح شود و ایران بهشت تولیدکنندگان شود و جهنم دلالان و محتکران.
صنعت سینمای ایران بهترین مثال و نمونه برای تعریف و ترسیم وضعیت تولید، صادرات و اقتصاد نفت محور ایران در سالهای گذشته است. تقریبا اکثر فیلمهای تولید شده در این سالها متکی بر پول دولت بوده اند، صادرات فیلم بسیار ناچیز و تقریبا نزدیک به صفر بوده است، بازاریابی و در نظر گرفتن سلیقه مشتری تقریبا هیچ اهمیتی برای تولیدکنندگان نداشته و کارآمدترین تخصص در این صنعت نه فیلم نامه نویسی، کارگردانی یا تهیه کنندگی بلکه مهارت در دریافت بودجههای دولتی بوده است. وضعیت حاکم در صنعت سینمای ایران به طور نسبی در دیگر صنایع ایران نیز قابل مشاهده است و میتوان صنعت سینمای ایران را به عنوان ویترین جامعه مشتی نمونه خروار دانست.
صنعت سینمای ایران در طول سالهای گذشته یکی از ناامنترین مقولهها برای سرمایه گذاری خصوصی بوده است. قانون کپی رایت در ایران وجود ندارد و آثار سینمایی که در قالب «دی وی دی» یا «وی او دی» عرضه میشوند در برخی اوقات در زمانی کمتر از ۲۴ ساعت کپی میشوند. چند قانونی که در این مورد توسط مجلس به تصویب رسیده بسیار ناقص و ناکارآمد هستند و برای جلوگیری از دزدی بازدارندگی لازم را ندارند.
در فضایی که کالای سینمایی تولید شده در کمترین زمان ممکن به سرقت میرود چگونه میتوان انتظار رونق تولید و حضور پررنگ بخش خصوصی را داشت؟
در اغلب کشورهای توسعه یافته دهها شبکه تلویزیون خصوصی وجود دارد و همین طور چندین و چند پلتفرم سینمایی و نمایشهای خانگی و پخشهای سینمایی متنوع داخلی و بینالمللی که همه اینها به عنوان مشتریان جدی و بازارهای مصرف همیشگی، بی صبرانه منتظر جدیدترین تولیدات سینمایی هستند تا امتیاز پخش آن را از آن خود کنند، اما متاسفانه در ایران چنین بازار متنوع و گستردهای برای بسیاری از محصولات سینمایی وجود ندارد.
علیرغم تاکیدهای مکرر و پیاپی رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر خصوصی سازی و عدم دخالت دولت در اموری که میتواند از طریق بخش خصوصی انجام شود همچنن شاهد این واقعیت تلخ هستیم که دولت از راههای مختلف در امر فیلمسازی مشارکت میکند. تزریق بی دلیل پول نفت به صنعت سینما باعث شده افراد فعال در این صنعت، تشکیل شرکتها و کمپانیهای بزرگ با تکیه بر سرمایههای شخصی را تقریبا کنار بگذارند و ترجیح دهند همچنان شریک اصلی آنها دولت باشد.
جشنواره فیلم فجر که باید محلی میبود برای تجمیع تمامی پخش کنندگان، خریداران و منتقدان بینالمللی تا با حضور این افراد بینالمللی و سرشناس، بازارهای جدید بینالمللی برای سینمای ایران به وجود آید در طول سالهای گذشته و در بسیاری از موارد از حد یک دورهمی داخلی فراتر نرفته و این طور که معلوم است تصمیمی هم برای خروج از این وضعیت ندارد.
علیرغم ایجاد توان فیلمسازی در همه نقاط ایران به مدد رشد و توسعه و گسترش تکنولوژی دوربینهای دیجیتال همچنان شاهد این واقعیت تلخ هستیم که تمرکز فیلمسازی در تهران است و همچنان این تهران است که پروانه ساخت فیلم و پروانه نمایش فیلم را صادر میکند.
انتهای پیام/ ۱۲۱