گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ سیدرضا اورنگ؛ روشنگری و شفافسازی، هم میتواند جلوی شائبهها و شایعه را بگیرد و هم از هدررفت بیتالمال تا حد زیادی جلوگیری کند. مردم دنیا، بهخصوص ایران، دوست دارند که در ساختار زندگی و مملکتداری، همه چیز، چون آب چشمه شفاف باشد.
مطمئناً وقتی همه چیز شفاف باشد و زیر و روی آدمها یکی باشد، دنیا جای بهتری خواهد بود و لکه فساد بر دامن کسی نخواهد نشست.
مردم ایران وقتی ببینند کسی یا سازمان و ارگانی با آنان روراست است، با آنها محرم شده و همیشه و در همه حال همراهشان خواهند بود.
سازمان سینمایی وزارت ارشاد مدتی است که عملکرد خود را شفافسازی میکند؛ هرچند که این شفافسازی را صد درصد نمیتوانیم بپذیریم؛ چون شائبههایی در آن دیده میشود؛ اما بهعنوان یک اقدام اولیه برای آغاز شفافسازیهای حقیقی، حرکت خوبی است که باید تسرّی پیدا کند.
بنیاد روایت فتح و سازمان اوج که مانند وزارت ارشاد با بودجه بیتالمال اداره میشوند، بیش از هر سازمانی باید مقید به شفافسازی باشند؛ زیرا مهر انقلاب و دفاع مقدس بر پیشانیشان نقش بسته شده. بار این مسؤولیت بسیار سنگین است و قِران به قِران بودجه آن باید حساب و کتاب داشته باشد؛ زیرا هم حقالناس است و هم حقالشهدا.
این دو ارگان ملک شخصی هیچ احدی نیستند و متعلق به مردم هستند؛ بنابراین نباید در آنها تصمیمگیریهای شخصی صورت گرفته و مرزبندی خودی و غیر خودی وجود داشته باشد که متأسفانه وجود دارد.
امکاناتی که این دو ارگان دارند، باید در خدمت تمام سینماگران و کسانی باشد که میخواهند با موضوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و شهدا فیلم بسازند؛ البته در چارچوبهای تعیین شده.
متأسفانه الان چنین نیست و تنها افراد خاصی از امکانات و بودجه این دو ارگان مهم بهره میبرند. تولیدات آنها شاهد این مدعاست.
دفاع مقدس و شهدای گرانقدر آن، متعلق به تمام سرزمین ایران و مردم مقاوم و ایثارگر آن است. دیده و شنیده نشده رزمندهای گفته باشد که من فقط برای دفاع از قشر خاصی از مردم ایران به جنگ دشمنان میروم. وقتی تفکر رزمندگان ایران عزیز این است، چرا ارگانهایی مانند بنیاد روایت فتح، سازمان اوج و... مانند این بزرگمردان و بزرگ زنان نیندیشند و عمل نکنند؟
به همین دلیل محکم و غیر قابل انکار، تمام فیلمسازان حق دارند درباره دفاع مقدس و رزمندگانش فیلمهای ماندگار بسازند. وقتی مرزبندی وجود نداشته باشد و افراد توانگری وارد این حوزه شوند، بیشک آثار بهتر و حرفهایتری تولید خواهد شد.
متأسفانه در سالهای اخیر فیلمهایی که با موضوع دفاع مقدس و با بودجه دولتی این دو ارگان ساخته شدهاند، کارهای تاثیرگذاری نبوده و به هیچ وجه نتوانستهاند نمایشدهنده صورت و سیرت رزمندگان ایران و حماسه دفاع مقدس باشند، چرا؟ دلیل محکم آن مرزبندی بین سینماگران ایران است.
سالهاست که سینمای دفاع مقدس رو به افول است، سینمایی که در دهه ۶۰ ضعیفترین فیلم اش حدود دو میلیون بیننده داشت، امروز کمتر کسی حاضر میشود برای دیدن اینگونه فیلمها به سالنهای تاریک سینما برود.
برپایی جشنواره فیلم مقاومت نیز که برای حمایت از این نوع سینما راهاندازی شد، نهتنها باعث رونق آن نشد، بلکه معکوس عمل کرده و فقط بودجه بیتالمال را هدر داد.
اگر جشنواره مقاومت و دبیرانش درست عمل کرده بودند، الان سینمای دفاع مقدس باید در اوج بود، آیا اکنون این گونه است؟ آیا مدیران اسبق و سابق و امروز بنیاد روایت فتح، تاکنون جشنواره مقاومت را آسیبشناسی کردهاند؟ اگر چنین کرده بودند، هرگز در اوج کرونا دوباره جشنواره را با آن حرف و حدیثها برگزار نمیکردند.
آیا رئیس و مدیران سازمان اوج فیلمهای دفاع مقدسی را آسیبشناسی کردهاند؟ اگر کرده بودند، همچنان به ساخت فیلمهای پرخرج غیر تأثیرگذار و بی تماشاگر اقدام نمیکردند.
بنیاد روایت فتح و سازمان اوج، برای رفع شائبههایی که در مورد عملکردشان وجود دارد، بهخصوص در مورد ساخت فیلمهای پر خرج سالهای اخیر که درباره بودجه ساختشان بسیار حرف و حدیث وجود دارد و همچنین برگزاری جشنواره مقاومت در دهه آخر قرن باید شفافسازی کنند تا همه چیز برای همه کس روشن شود.
شفافسازی، البته نه مانند سازمان سینمایی، بلکه حقیقی، باعث میشود تا شائبههایی که در اجتماع، به خصوص در عرصه سینما و رسانه وجود دارد از بین رفته و همچنین فیلمسازانی که قرار است با این دو ارگان همکاری کنند، حساب کار دستشان میآید که دیگر قرار است متخصصان مو را از ماست بیرون بکشند؛ بنابراین برآوردهایشان واقعیتر خواهد شد.
باید کارشناسان خبرهای را هم از اهالی سینما و رسانه در کنار خود داشته باشند تا بر کار کسانی که میخواهند با بودجه این ارگانها فیلم بسازند نظارت کنند.
مدیران این دو ارگان که همیشه بر سلامت کار خودشان تأکید دارند، مطمئن باشند که شفافسازی واقعی بیشتر به نفع آنان خواهد بود.
انتهای پیام/121