زندگی‌نامه شهید «حسن احمدی» + تصاویر

«حسن احمدی» فرزند «رمضان‌علی» دوم فروردین ۱۳۱۲ در شهرستان بهشهر به دنیا آمد و در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ بر اثر عارضه شیمیایی ناشی از جنگ تحمیلی در بیمارستان ساسان تهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۵۴۱۷۲
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۸ - 02May 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، در سالروز شهادت «حسن احمدی» زندگی‌نامه وی را از نظر می‌گذرانیم.

روستای «ابچین» از توابع شهرستان نکا، در دومین روز از طلوع بهاری سال ۱۳۱۲، چشم به راه آمدن نوزادی بود که نامش را «حسن» نهادند.  اگرچه حسن با اتمام دوره ابتدائی به ترک تحصیل روی آورد، اما بعد‌ها با ورود به جبهه، مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در مجتمع رزمندگان ادامه داد.

در بیان تقیدات دینی او، همین بس که به سبب تربیت صحیح والدین، همواره در ادای واجبات و مستحبات، اهتمامی ویژه داشت. علاوه بر آن، با قرآن، نیز مأنوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا.

به گفته فرزندش «ربابه»، «حسن برای نماز اول وقت، اهمیت ویژه‌ای قائل می‌شد. خانواده و خویشان را نیز به حضور فعال در صفوف نماز جماعت توصیه می‌کرد. نیایش‌های شبانه‌اش تا پاسی از شب، در فضای خانه طنین‌انداز بود. نماز شبش را با اخلاص می‌خواند و آن را با نماز صبح و تلاوت قرآن به پایان می‌رساند.»

«اسکندر» در تکمیل صحبت‌های برادرزاده‌اش اذعان می‌دارد: «رحل و قرآن او همیشه کنار دستش بود و در اولین ساعاتی که فرصت دست می‌داد، به تلاوت آن می‌پرداخت. علاوه بر آن، به نوه‌ها، خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌هایش که آیات الهی را قرائت می‌کردند، هدیه می‌داد و از این طریق تشویق‌شان می‌کرد.»

حسن که پیوسته خود را به زیور فضائل انسانی و خصائل نیکو می‌آراست، در رفتار و گفتار با دیگران، ادب و تواضع به خرج می‌داد. از این‌رو، محبوب همگان بود.

برادرش «یحیی» در این‌خصوص نقل می‌کند: «مادرم را در کودکی از دست داد، اما نسبت به پدرم احترام خاصی قائل بود. وی به عنوان پسر بزرگ خانواده، رفتار خوبی با خواهر و برادرهایش داشت. همیشه سعی می‌کرد که مشکلات‌شان را حل کند. به همین دلیل، او را دوست داشتند. حتی در رفع گرفتاری‌های اقوام و هم‌محلی‌ها نیز، اگر کاری از دستش بر می‌آمد، انجام می‌داد.»

حسن در سال ۱۳۵۴ در سازمان آب شهرداری بهشهر، به عنوان مسئول انشعابات شهری، مشغول به کار شد. مطالعه اعلامیه‌های امام خمینی، حضور در راهپیمائی‌های ضد رژیم و محافل مذهبی، از جمله اقدامات این مبارز آگاه در ایام انقلاب به شمار می‌رود.

با ظهور انقلاب و تشکیل بسیج، او به عضویت این نهاد مردمی در آمد و فعالیت‌هایش را در راستای تحقق دستاورد‌های انقلاب از سر گرفت. او که شرکت در جهاد را یک تکلیف الهی می‌دانست، با حضور در عملیات پیروزمندانه بیت‌المقدس، به عقیده‌اش جامه عمل پوشانید.

او در همین سال (۱۳۶۱) در عملیات‌های رمضان و والفجر مقدماتی نیز، نقش بسزایی ایفا کرد. البته حضورش در آوردگاه رمضان، منجر به جراحت و انتقالش به بیمارستان شیراز شد. عملیات‌های والفجر ۱ الی ۸، کربلای ۱، ۴، ۵ و ۱۰، از دیگر میادین حضور او محسوب می‌شود.

حسن در رزمگاه کربلای ۱ و ۱۰ نیز، آسیب دید و پایش را از دست داد. در طول مدت حضورش در دوران دفاع مقدس، در کسوت جانشین و معاون گردان ثارالله، و فرماندهی گروهان و گردان، خدمات شایانی از خود به یادگار گذاشت.

او از یازدهم دی ۱۳۶۶ الی ۱۶ آبان ۱۳۶۸، عهده‌دار مسئولیت ساخت پروژه آشپزخانه در هفت‌تپه بود. احمد که سرافرازی ایران عزیز را مرهون حماسه‌های فرزندان این مرز و بوم می‌دانست، جهت پاسداشت آنان و اشاعۀ فرهنگ ایثار و شهادت، همواره به دیدار خانواده‌های شهدا و دلجویی از آنان مبادرت داشت.

به گفته خانواده، «حسن همیشه از فداکاری رزمندگان صحبت می‌کرد. او از جبهه که می‌آمد، در خانه آرامش نداشت. دوست داشت زودتر مرخصی‌اش پایان یابد و مجدد به منطقه برگردد. وی علاوه بر حضور مستمر در مناطق عملیاتی، فرزندش را هم به جبهه فرستاد. او حتی دیگران را نیز، به شرکت در جهاد و دفاع از وطن تشویق می‌کرد.

«فرشته» از آن روز‌های پدر می‌گوید: «پدرم، چون هم‌زمان با شوهرم در جبهه بود، به من سفارش می‌کرد که صبر داشته باشد. از آن‌جا که بچه‌های کوچک داشتم، می‌گفت که باید برای آن‌ها، هم پدر باشی و هم مادر. مبادا موقع مشکلات گله‌ای داشته باشی! صبور باش و زینبی عمل کن.»

و عاقبت، حسن در دوازدهم اسفند ۱۳۸۸ به دلیل عارضه شیمیایی، در بیمارستان ساسان تهران، به شهادت رسید و در بوستان «بهشت فاطمه» سارو به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها