شهید «محمد اسفندیاری»:

مردم را با گران‌فروشی و احتکار نسبت به انقلاب بدبین نکنید

شهید «محمد اسفندیاری» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: ای کسبه‌، ای بازاری‌ها! عرصه زندگی را بر مردم شهیدپرور تنگ نکنید، با گران‌فروشی و احتکار مردم را از انقلاب بدبین نکنید با این مردم خوب تا کنید که اگر چنین نکردید، فردای قیامت، ما شهدا دامن شما را خواهیم گرفت و خون خود را از شما می‌خواهیم.
کد خبر: ۴۵۵۳۳۰
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۷ - 09May 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، «محمد اسفندیاری» فرزند «علی» دهم خرداد سال ۱۳۴۱ در بابل به دنیا آمد و ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۶۴ در منطقه بین چنگوله و مهران به شهادت رسید. همزمان با سالروز شهادت «محمد اسفندیاری» وصیت‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانید.

«وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ‌» سوره آل عمران - آیه ۱۵۸

اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید، غم ندارید که به رحمت ایزدی در پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد.

پس از حمد و ثنای پروردگار عالمیان و با درود بر پیامبر اکرم (ص) وصیتم را به نام پروردگار جل و جلاله آغاز می‌کنم.

در ابتدای وصیتم، شهیدان راه حق و حقیقت را یاد می‌کنم، همان شهیدان صدر اسلام و شهیدان انقلاب اسلامی‌اند و من از خدای بزرگ و سبحان می‌خواهم که در جنگ با کفار بعد از اینکه مدت‌ها جنگیدم و کفار را به هلاکت رساندم، اگر مصلحت دید و این لیاقت را در من دید، آن‌وقت مرا به درجه رفیع شهادت که آن‌هم بزرگترین درجات نزد اوست، برساند و ما را به سید شهیدان حسین بن علی (ع) محشور بگرداند ان‌شاءالله. از کلام خداوند است که می‌فرماید: هرکه را من عاشق او شوم، او را به درجه شهادت نائل می‌گردانم و شهادت را نصیب او می‌گردانم.

«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» از خداوند بزرگ می‌خواهم که وضع مرا طوری قرار داده که در خدمت اسلام و مسلمین باشم و جانم را که در این کالبد جسم خاکی است، فدای اسلام و قرآن کنم؛ چون همه‌چیز از اوست، فقط امانتی بود نزد ما و ما هم تنها به وسیله شهادت می‌توانیم این امانت را بدون خیانت به دست صاحب اصلی‌اش بپردازیم، مگر نه این است که سند اصلی ما قرآن می‌فرماید: «إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»

مردم را با گران‌فروشی و احتکار نسبت به انقلاب بدبین نکنید

«همه ما از خدائیم و به سوی خدا باز می‌گردیم» پس چرا صبر کنیم، چرا به سوی صاحب‌مان باز نگردیم، مگر در این راه شک و تردید داریم، اگر شک نداریم پس به گفته خداوند بزرگ که در قرآن گفته است «درآیه ۲۱۷-۲۱۸ می‌فرماید: (البته در سوره بقره آمده است)

آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت کردند و در راه خدا جهاد کردند، اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن‌ها بخشاینده و مهربان است. در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ... ذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ». (سوره توبه آیه ۱)

همانا خداوند جان و مال مؤمنین را به بهای بهشت از ایشان خریداری نموده که در راه خدا جهاد می‌کنند، پس می‌کشند و کشته می‌شوند و این پیروزی عظیمی است، آخر اگر ما برای مقصد اسلامی برای مقصدی که انبیاء خودشان را به آب و آتش زدند، اولیاء عظیم خودشان را به کشتن دادند، علماء بزرگ اسلام را به خاطر آن حبس کردند، تبعید کردند، حبس‌های طولانی کردند، اگر چنانچه برای این مقصد بزرگ بترسیم، دین نداریم. دین‌دار هم برای اینکه از اینکه خرقه از این عالم خاکی کند، می‌ترسد.

اگر ما برای این‌که به ماوراء این عالم اعتقاد داشته باشیم، باید شکر کنیم که در راه خدا کشته بشویم و به صف شهداء ملحق گردیم می‌ترسیم؟ از چه می‌ترسیم؟ آنان باید بترسند که غیر از این عالم جایی ندارند. الحمدلله خدای تبارک و تعالی به ما وعده داده که چنانچه به دین من رفتار کنید، جای خوبی داریم و ما امیدواریم که رفتار کنیم.

برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توأم با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامه‌های اسلام است؛ «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ».

اینان شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیرانسانی می‌خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین اسلام را بترسانند، آن‌ها گمان نکردند که از هر خون شهیدی که به زمین می‌ریزد، انسان‌های مصمم و مبارزی به وجود می‌آید، ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا می‌باشیم، آنکه ایمان و عقیده دارد و بپا خواسته است که جهاد کند در راه ایمان و عقیده و اعتقاد به این دارد که فداکاری در راه خدای تبارک و تعالی پیروزی است و رسیدن به مقام شهادت پیروزی دیگر است، یک همچنین ملتی شکست ندارد ما باید این توجه را هیچ‌وقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما بندگان خدا هستیم؛ و در راه او در سبیل او حرکت می‌کنیم و پیشروی می‌کنیم؛ اگر شهادت نصیب شد سعادت است.

ما از هیچ‌چیزی نمی‌ترسیم وقتی که خدا با ما باشد، برای اینکه اگر کشته بشویم و با خدا باشیم، سعادتمندیم و اگر بکشیم هم سعادتمندیم، ما تنها یک‌چیز را می‌دانیم و می‌گوئیم و آن را سرمشق زندگی خود می‌کنیم و آن اینکه امام ما در راه خدا کشته شد که آن هم شهید شده است و سید شهیدان هم می‌باشد که حسین بن علی (ع) می‌باشد. وقتی رهبر چنین باشد، امت باید چنین باشد تا پیروزی نصیب گردد.

مردم را با گران‌فروشی و احتکار نسبت به انقلاب بدبین نکنید

مردم! این امام عزیز را تنها نگذارید؛ این مرد خدا، این پیرجماران را تنها نگذارید که اگر تنها بگذارید قهر خدا شما را دامن‌گیر می‌شود و این نعمت بزرگ را از شما می‌گیرد؛ از او اطاعت کنید که خیر همه شما در اطاعت از اوست، اطاعت از او اطاعت از دین خداست و هر که دین خدا را اطاعت کند، در دو جهان سعادتمند است. از دودستگی‌ها و تفرقه‌اندازی‌ها جداً بپرهیزید وحدت خود را حفظ کنید از مواضع تهمت دوری کنید که هر عمل ناشایست بازگشت به خودتان می‌کند و ضررش به شما می‌رسد.

با دشمنان اسلام و قرآن به جنگ و ستیز برخیزید تا بر آن‌ها پیروز شوید که همانا دست خدا شما را نصرت می‌دهد، اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می‌کنند، پس شما مؤمنان با دوستان شیطان بجنگید و از آن‌ها هیچ بیم و اندیشه نکنید که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است. (سوره نسا، آیه‌های ۷۵-۷۶)

مردم! بر همه ماست که خمس و زکات را بپردازیم، این مسائل را ساده نپنداریم خیلی مهم هستند. تذکر می‌دهم که نماز شب را حتماً بخوانید که سعادتمند می‌شوید. انفاق کنید در راه خدا به یکدیگر اذیت و آزار نرسانید، باتقوا باشید تا خودت را نساختی پی‌عیب دیگران نگرد و غیبت نکنید.‌

ای کسبه‌، ای بازاری‌ها! عرصه زندگی را بر مردم شهیدپرور تنگ نکنید، با گران فروشی و احتکار مردم را از انقلاب بدبین نکنید با این مردم خوب تا کنید که اگر چنین نکردید، فردای قیامت ما شهدا دامن شما را خواهیم گرفت و خون خود را از شما می‌خواهیم. ما می‌دانیم که افرادی در بازار مسلمین هستند که در لباس دین و متدین بودن خود، خون این مردم شهیدپرور را می‌مکند که خدا این‌گونه افراد را لعنت کند ان‌شاءالله.

وصیت می‌کنم به خانواده ام به مادرم به همسرم و به خواهرانم که بر جنازه‌ام گریه نکنند که من راضی نیستم، چون من خودم چنین خواستم. گریه برای کسی کنید که دین ندارد، گریه برای خود کنید که مسئولیت شما در این مملکت بیشتر شده است. چون شهیدان که راه خود را انتخاب کردند و سعادتمند شدند و شما باید جواب شهیدان را که خون خود را برای احیای اسلام دادند بدهید، اگر حفظ نکردید انقلاب را.

مادر! بر سر جنازه‌ام گریه و زاری نکن. می‌دانم تنها پسر تو بودم تو جز من کسی را نداشتی، تنها مرد خانواده من بودم، این را درک می‌کنم، ولی خواهش دارم به خاطر زینب (س) و مقام او برای من گریه نکن، چون فردای قیامت اگر من راضی نباشم باید جواب زینب (س) را بدهی. زینب (س) در صحرای کربلا چقدر شهید داد تو که یکی دادی، پس گریه مکن، ان‌شاءالله خدا قربانی تو را در راه خودش قبول می‌کند.

خداوند در سوره آل عمران آیه‌های ۹۱-۹۲ می‌فرماید: شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید، رسید مگر آن‌که از آن‌چه دوست می‌دارید و بسیار محبوب است، در راه خدا انفاق کنید و هرچه انفاق کنید، محققاً خدا بر آن آگاه است.

از فامیل‌ها و آشنایان و دوستان می‌خواهم که به خاطر خدا اگر ناراحتی از من دیدند و داشتند، مرا عفو کنند، چون یک مؤمن باید گذشت هم داشته باشد من هم اگر از شما ناراحتی داشتم شما را می‌بخشم.

از برادران سپاه پاسداران می‌خواهم که مرا ببخشند، اگر بدی که از من دیدند، از همین‌جا که وصیت مرا گوش می‌دهید و این قسمت را خواندید توی دل‌های‌تان زمزمه کنید و مرا عفو کنید تا فردای قیامت پیش خدای خود و ائمه اطهار روسفید باشم ان‌شاءالله

وصیتی دارم باید حتماً عمل شود اگر عمل نشود من از مسئول خانواده‌ام راضی نمی‌شوم؛ باید پسرم «علی» را به حوزه بفرستید تا درس طلبگی بخواند، اگر خودش نخواست و راضی نشد راه مرا ادامه دهد و پاسدار بشود و خدمت به اسلام و مسلمین کند. دخترم «کلثوم» را هم به یک فرد مؤمن و مذهبی شوهر دهید. باید درس خود را حتماً بخواند او را خوب تربیت کنید تا در دامن اسلام بزرگ شود.

مادر! مرا عفو کن و با شهادت من تو پیش زینب (س) روسفید شدی. بیشتر به فکر یتیمان باشید، چون مسئولیت یتیم مسئولیت بزرگی است. مرا هم در آرامگاه معتمدی بابل دفن کنید در کنار قبور شهداء.

این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ختم می‌شود هوشیار باشید و بیدار فکر‌های بیهوده نکنید، چون آنچه از روایت می‌آید باید این انقلاب تا آن زمان ادامه داشته باشد و این سربازان در رکاب پسر فاطمه (س) شمشیر بزنند (ان‌شاءالله).

بارالها من نمی‌خواهم که در بستر بمیرم
یاریم کن تا به راهت در دل سنگر بمیرم

دوست دارم تشنه لب باشم به هنگام شهادت
جرعه‌ای نوشم ز دست ساقی کوثر بمیرم

دوست دارم چهره مهدی زهرا را ببینم
با تبسم بر آن حجت اکبر بمیرم

خدا ان‌شاءالله همه شهدا را با سید شهیدان حسین (ع) محشور بگرداند و مرا هم با او و شهدای دیگر محشور بگرداند (ان‌شاء‌الله).

مرگ‌بر آمریکا، مرگ‌بر شوروی، مرگ‌بر اسرائیل، مرگ‌بر ضد ولایت فقیه، مرگ‌بر صدام، مرگ‌بر منافق.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها