فتح خرمشهر، فتح خون/ وصیت‌نامه شهید «غلامحسن باقری»

برای خون دادن به اسلام از یکدیگر سبقت بگیریم

شهید «غلامحسن باقری» در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته است: «انقلاب اسلامی در مقابل ضربات دشمنان احتیاج به خون دارد، پس چرا برای خون دادن به اسلام از یکدیگر سبقت نگیریم و جان‌های ناقابلمان را با خدا به بهای بهشت به معامله نگذاریم؟».
کد خبر: ۴۵۵۳۹۶
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۸ - 10May 2021

برای خون دادن به اسلام از یکدیگر سبقت بگیریم

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از سمنان، غلامحسن باقری یازدهم آبان ۱۳۴۰، در شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت وی سرانجام در بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت فرمانده دسته در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای بهشت‌ زهرای تهران به خاک سپردند.

در بخشی وصیت‌نامه این شهید والامقام آمده است:
 
«بسم الله الرحمن الرحیم
 
مبادا فکر کنید پناه بردنم به شهادت فرار از زندگی و یا فرار از شما باشد خیر چنین نیست بلکه فرصت ایست که به دست آمده که بتوانم به ندای حسین زمانمان خمینی بزرگ لبیک گویم و فرصت دست یابی به فوز عظیم را که عین سعات است غنیمت بشمارم.
 
بنده که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم شاید شهادت باعث افتخارتان گردد و هدیه‌ای را که در راه اسلاام داده اید مورد قبول خداوند قرار گیرد؛ و باز هم همان طور که بار‌ها برایتان تعریف کردم وقتی که یکی از بهترین افراد یک خانواده مریض می‌شود و احتیاج به عمل جراحی دارد و خون می‌خواهد سعی می‌کنیم که هر طور که شده و حتی از خون بدنمان به او تزریق کنیم تا زنده بماند و خلاصه هر کاری که از دست ما بر آید انجام می‌دهیم و و حال انقلاب اسلامی ما هم حالت همان مریض را دارد که در مقابل ضربات دشمنان احتیاج به خون دارد پس چرا برای خون دادن به اسلام از یک دیگر سبقت نگیریم و جان‌های ناقابلمان را با خدا به بهای بهشت به معامله نگذاریم.
 
خواهرانم و مادرم از شما می‌خواهم همانند زینب باشید و صبر داشته باشید و از امام بت شکنان خمینی بزرگ درس بیاموزید که وقتی خبر شهادت حاجی مصطفی را به او می‌دهند فقط (انا لله و انا الیه راجعون) می‌گوید و می‌گوید همه از خداییم و به سوی او می‌روید و در جلوی دیگران گریه نمی‌کند که دشمنان شاد شوند از شما هم می‌خواهم که خود را کنترل کنید و گریه نکنید، چون شهید گریه نمی‌خواهد بلکه ادامه دهنده راه می‌خواهد و همان طور که می‌دانید بنده امانتی از طرف خدا نزد شما بوده ام که حال، خود او امانتش را پس می‌گیرد و من از شما می‌خواهم که برای طلب آمورزش و مغفرت دعا کنید که خداوند گناهان مرا ببخشد باز هم از همه شما می‌خواهم که صبر کنید و گریه نکنید، چون خون من در مقابل شهدایی، چون بهشتی – رجایی – باهنر و دیگر شهدا ارزشی ندارد که بخواهید گریه کنید.
 
از شما می‌خواهم که امام عزیزمان را تنها نگذارید و او را که امانتی از طرف خداوند در نزد ما می‌باشد تا انقلاب اسلامی ایران را رهبری کند یاری کنید خانواده عزیزم اگر بنده جنازه‌ای داشتم آن را در بهشت زهرا دفن کنید و اگر جنازه‌ای هم نداشتم ناراحت نباشید و خود را جای دیگرخانواده‌های شهدا قرار دهید که جنازه عزیزشان بر اثر گلوله‌های خمپاره خاکستر شده و عوض من بر سر قبر دیگر شهدا بروید و بگویید خدایا جوانمان را در راه تو داده ایم و او را از ما بپذیر و برایم طلب آمرزش کنید.
 
بارخدایا شاهد باش ما خونمان را به پای درختی ریختیم که ریشه‌ی آن ولایت فقیه می‌باشد به امید پیروزی حق بر باطل و به امید روزی که پرچم لااله الا الله در سرتاسر جهان بر افراشته شود.
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها