به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، ششمین قسمت از فصل چهارم برنامه اینترنتی رودررو منتشر شد.
در این قسمت ابوالفضل ظهره وند سفیر اسبق ایران در ایتالیا و افغانستان و عضو تیم سابق مذاکره کننده هستهای به سوالات امیرحسین ثابتی پاسخ داد.
در ابتدای این برنامه ظهره وند با اشاره به برخی از ریخت و پاشها در بین مسئولین و تفاوت نگاه آنها به مساله بیت المال، گفت: آقای جلیلی بر خلاف بسیاری دیگر از مسئولین از پروازهای اختصاصی با هزینه بیت المال پرهیز میکرد و با هواپیمای معمولی و در میان مردم سفرهای کاری خود را انجام میداد. در استقبال از آقای جلیلی استقبال کنندگان ایتالیایی با دیدن این مسئله تعجب کرده بودند.
وی افزود: برخی فکر میکنند اگر منِ دیپلمات با هواپیمای اختصاصی سفر کنم خیلی به چشم طرفهای خارجی میآیم در حالی که غربیها نگاهشان به این چیزها نیست و وقتی شما را مقایسه میکنند جی دی پی و میزان بدهی و ذخایر ارزی و سطح رفاه مردم یک کشور و... را میدانند و هرکاری هم بکنید میگویند از نظر ما اندازه شما طبق همان شاخص هاست.
ظهرهوند با بیان اینکه خروجی این کار تیم جلیلی بسیار عالی بود و حتی یکی از مسئولین ایتالیایی گفت که مسئولان ما باید از شما یاد بگیرند، تصریح کرد: دقیقا چند ماه قبل از سفر جلیلی به ایتالیا، آقای لاریجانی نیز به عنوان دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی با پرواز اختصاصی و به صورت پر خرج به ایتالیا آمده بود، اما با اینکه هزینه سفر لاریجانی ۱۰۰ هزار دلار و هزینه سفر جلیلی فقط پنج هزار یورو شد، خروجی سفرشان تفاوت چندانی نداشت.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا در واکنش به برخی خبرها مبنی بر اینکه زمانی که جلیلی شورای عالی امنیت ملی را برعهده گرفت بودجه سالانه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ۱۰ میلیارد بوده است، گفت: با آمدن جلیلی بخش زیادی از این بودجه را به بیت المال برگرداندیم، چون ایشان از همان اول به شدت جلوی ریخت و پاشها را گرفت بدون آنکه ذرهای از حقوق و مزایای کارمندان کم کند.
ظهرهوند ادامه داد: در دوره لاریجانی فقط چند میلیون به عنوان هزینه قهوه و شکلات و شیرینی برای مسئولین دبیرخانه پول کنار گذاشته بودند! یکی دیگر از کارهایی که جلیلی انجام داد این بود که همان ابتدا، دهها محافظ خود را کنار گذاشت و گفت نیاز به این همه تشریفات برای دبیر شورای عالی امنیت ملی نیست.
وی افزود: جلیلی در مدیریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تغییرات زیادی انجام داد، مثلا طبقه بندی اطلاعات اصل است و به همین دلیل، بهترین بایگانی ممکن را شکل داد. همچنین بهترین تیم کارشناسی را دورهم جمع کرد و نصف نیروهایی که بنا به توصیه دیگران و خارج از ضوابط آمده بودند را کنار گذاشت.
عضو تیم سابق مذاکره کننده هستهای در بخش دیگری از سخنانش گفت: قبل از مذاکرات سال ۸۲ که منجر به توافق سعدآباد شد، ما مدعی بودیم که مسئله ما با غرب پارادایمی و زیستاری است و مسئله ما هستهای نیست، ما میگفتیم عضو آژانس و ان پیتی هستیم و پرونده ما در آژانس بالذات فنی و حقوقی هست و طبق آنچه پادمان تعیین کرده اعضای آژانس با مسئله آژانس و شورای حکام درگیرند.
وی افزود: اروپاییها تاکید داشتند که باید با شما مذاکره سیاسی کنیم و ما میگفتیم که اجازه ندهید ما مستثنی بشویم و اگر مستثنی شدن را قبول میکردیم تمام حقوقمان کنار رفته و در بازی و تله افتاده ایم که متاسفانه همین هم شد و این خطا از زمان روحانی در دولت اصلاحات کلید خورد.
ظهره وند با بیان اینکه مسئله ما با غرب جوهری است، گفت: غرب جز مسئله قدرت مفهوم دیگری را نمیفهمد و زبان زبان قدرت است و اخلاقی در عرصه بین الملل وجود ندارد.
این کارشناس مسائل بینالمل ضمن بیان اینکه مفهوم مقاومت یک مسیر است، تصریح کرد: این یعنی مسیر جدیدی را میروید که غرب مخالف آن است و ما نمیتوانیم با تفکر سکولار اعم از سوسیالیسم یا لیبرالیسم تفکر مقاومت را عملی کنیم، چون باید در تفکر لیبرال یا سوسیال الزامات آنها را رعایت کنیم.
ظهره وند در ادامه با بیان مثالی در این باره گفت: حرف آخر امریکاییها این است که ایران را نرمالایز normalize کنند. یعنی کاری کنند تا ایران به تدریج تغییر رفتار بدهد تا این تغییر در رفتار نهایتا تبدیل به تغییر در ساختار نظام بشود. برای همین از هستهای شروع کردند و قرار بود کار را به مذاکرات دیگری برسانند. یک خاطره میخواهم بگویم. این خاطره را آقای کرزای میگفت که وقتی آقای خاتمی به کابل آمده بود، با او صحبت کردم و به او گفتم میدانید که من از طرفداران و ارادتمندان شما هستم. میخواهم اگر اجازه بدهید همانطور که در مساله افغانستان با امریکاییها همکاری و حتی کمک کردید صلح شود و ما روی کار آمدیم، همین دامنه همکاری را با امریکا توسعه بدهید تا بقیه اختلافات هم حل شود و اجازه دهید تا مساله هستهای هم حل شود؛ لذا بگذارید من واسطه شوم تا مشکل هستهای حل شود.
وی افزود: دور روز بعد آقای کرزای میرود با رییس جمهور امریکا حرف میزند، اما رییس جمهور امریکا میگوید پرونده ایران دست خانم رایس وزیر خارجه است، با ایشان صحبت کنید. کرازی میگوید با رایس هم صحبت کردم و مفصل گفتم که اشتباه میکنید و میشود مساله را حل کرد و ...، اما رایس گفت مساله ما با ایران مساله هستهای نیست، حتی مساله بمب اتم هم نیست، مساله ما عمیقتر از این حرفهاست، مساله ما مساله «هویت» است، مساله ما نظم جهانی است، مساله ما به چالش کشیده شدن هژمونی ما توسط ایران است.
سفیر سابق ایران در ایتالیا گفت: کشورهایی، چون آلمان، ژاپن و کره به دلیل هویت مستقل و فراگیر خود پیشرفت کردند نه وابستگی به آمریکا، لذا ما نیز بعد از چند صد سال توانستیم هویت مستقل بگیریم و در چنین شرایطی تهدیدها و فرصتهای مشترک شکل میگیرد.
ظهرهوند در بخش دیگری از سخنانش گفت: باند نیویورکیها در وزارتخارجه ایران نماد طیف فکریای بود که در معاونت بینالمل شکل گرفتند و زمانی که آقای خرازی در نیویورک سفیر شد قوت گرفتند و کسانی که در معاونت بین المل بودند میتوانستند به نیویورک بروند و آقای سیروس ناصری نقش لیدر را در این مسئله داشت. آقایان ظریف، حسین فریدون، موسویان، بعیدی نژاد و صادق خرازی با این باند مرتبط بودند.
این دیپلمات و سفیر سابق با اشاره به علت عزل ظریف در سال ۸۶ تصریح کرد: احمدی نژاد در وزارت خارجه تغییراتی ایجاد نکرد جز اینکه ظریف و عادلی را کنار گذاشت، چون گزارش میکردند که عادلی علیه رئیس جمهور سخنرانی میکند و در موضوع ظریف هم این بود که در یک نشست سازمان ملل منع هلوکاست را تصویب کردند و ظریف هم آنجا بوده و رای داده است و به همین دلیل ایشان را برگرداندند.
ظهرهوند در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اختلاف جلیلی و احمدی نژاد در مورد مذاکره با آمریکا خاطر نشان کرد: در مذاکرات ژنو در سال ۸۷ ویلیام بِرنز نماینده امریکا در مذاکرات خیلی صرار داشت که با آقای جلیلی به طور خصوصی مذاکره کند که در نهایت جلیلی نپذیرفت، زیرا معتقد بود که این کار یک تابوشکنی هست و بحث دیگر بحث هستهای نیست و آنها هدف دیگری از مذاکره خصوصی و دوجانبه با ایران دارند.
وی افزود: من اصرار برنز را میدیدم که چگونه ملتمسانه دنبال مذاکره با دکتر جلیلی بود، چون بهرهبرداری در محیط داخلی آمریکا و مانور دادن بر مساله مذاکره با جلیلی برایش بسیار مهم بود و به همین دلیل نماینده امریکا کاترین اشتون و سفیر چین و نماینده روسیه را جلو فرستاد تا برای گفتگو با جلیلی واسطه شوند. همانجا وقتی صحنههای التماس آنها برای مذاکره با جلیلی را دیدم به فیلمبردار در محل مذاکرات گفتم روی چهره آنها زوم کن و التماس آنها برای مذاکره با مسئول تیم ایران را ثبت و ضبط کن. اینها برایم قابل مباهات بود، چون آنها دنیا را تحقیر میکردند، اما در مذاکرات به جلیلی التماس میکردند که با او گفتگوی خصوصی انجام دهند و جلیلی نمیپذیرفت.
ظهرهوند با بیان اینکه بیانصافی است که برخی میگویند جلیلی در مذاکرات مذاکره نمیکرد و فقط بیانیه میخواند، تصریح کرد: اگر جلیلی میخواست به توافق ضعیفی مثل برجام برسد خیلی راحت میرسید و در آن مقطع احمدی نژاد هم همکاری میکرد، ولی بعضیها شیطنت کردند و پایههای مواضع ضد آمریکایی اش را مثل موریانه خوردند و آن موریانه کسی مثل صالحی وزیر خارجه بود.
وی گفت: صالحی با واسطه با مشایی بیشتر به احمدی نژاد نزدیک شده بود و در جلسات تنها کسی که موضع ضد پارادایمی و همسو با آمریکا میگرفت صالحی بود و تفکرش طوری بود که از تیپهای من و جلیلی خوشش نمیآمد.
سفیر سابق ایتالیا با بیان اینکه احمدی نژاد در آن ۶ سال باید ساختارهای وزارت خارجه را تغییر میداد، امّا این کار را نکرد، گفت: بعضی از کسانی که در جمعهای مختلف به احمدینژاد جسارت میکردند جایزه شان را هم گرفتند و سفیر ایران در کشورهای مهمی شدند.
ظهرهوند با تاکید بر اینکه من حساب آقای احمدی نژاد را از برخی عناصر برانداز که میخواهند غرب در اینجا حاکم شود جدا میکنم، اظهار داشت: وقتی رویکرد تغییر کند تفکر مقاومت کنار میرود و مشکل احمدی نژاد این است که مفهوم پارادایم را خوب فهم نکرده است.
وی در انتهای این گفتگو در واکنش به اسم احمدی نژاد گفت: زحمت زیادی کشید، ولی متاسفانه اینگونه شد.
سفیر سابق ایتالیا «سوار نگاه ابزاری به دین را در واکنش به اسم روحانی بیان کرده و درخصوص لاریجانی نیز «فرهنگ قاجاری» را عنوان کرد.
ظهره وند در اشاره به تیم B «بزک کردن چهره آمریکا و غرب» را عنوان کرده و در واکنش به محسن امین زاده «مرد در سایه برای اصلاحات» را بیان کرد.
وی منوچهر متکی را «غیرقابل طرح» دانسته و ثمره هاشمی را «چهره متدین» عنوان کرد و همچنین سیدحسین موسویان را «کارگزار تیم نیویورکیها» دانست.
سفیر سابق ایتالیا در مورد عباس عراقچی هم «نماینده خاندان سالاری» را عنوان کرد و در واکنش به حامد کرزی «درسآموخته از تجربه همکاری با آمریکایی ها» بیان کرد و درمورد محمدجواد ظریف هم «شرمنده تاریخ» عنوان کرده و سعید جلیلی را «مرد مقاومت» دانست.
وی همچنین علاءالدین بروجردی را «برباد رفته» و زلمای خلیل زاد، نمایندهٔ ویژهٔ آمریکا در افغانستان را «نماینده شیطان» دانست و در آخر کمال خرازی را «مثل متکی» عنوان کرد.
انتهای پیام/ 112