به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، جنگها بیشتر در مرزها درمیگیرند، اما گاهی وقتها پای جنگ را به شهرها میکشانند. شهرها را برای جنگ نساختهاند، شهر جایی است برای زندگی. وقتی جنگ به شهر میرسد، ماهیتش عوض میشود؛ مانند این است که دعوای کسی به دیگری به خانهاش کشیده شود. وقتی مردم شهری تصمیم میگیرند در مقابل هجوم دشمن از زندگیشان دفاع کنند، یک موقعیت بینظیر تاریخی شکل میگیرد، در تاریخ شهرهایی مثل استالین گراد به خاطر چنین مقاومتی جایگاهی بینظیر یافتهاند و نماد شدهاند.
خرمشهر هم به خاطر مقاومت بینظیرش به یک نماد بدل شده است. ما طی چند قرن هر بار با کشوری درگیر میشدیم یا میجنگیدیم، قسمتی از خاک کشورمان را از دست میدادیم. بعضی وقتها هم بدون درگیری و جنگ، قسمتی از خاک که نه، کشوری را از دست میدادیم، نمونهاش بحرین. سرزمینی که فقط هفت سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آن را از دست دادیم. عراق هم با حمایت قدرتهای جهانی و با همین خیال آمده بود و امیدوار بود حداقل خرمشهر را برای خودش نگه دارد که نتوانست.
آزادی خرمشهر نقطه عطفی در انقلاب ماست؛ هم ایرانیها و هم جهانیان. پیش از این بارها، در پایان هر جنگ سخت یا آسان، بخشی از خاک ایران از دست میرفت و نقشه ایران کوچک میشد. اما ایرانِ انقلابی داستانی دیگر داشت؛ در طولانیترین و سختترین جنگ تاریخ ایران، مهاجم نتوانست حتی یک وجب از خاک ایران را بگیرد. مهاجمی که خیلیها از او حمایت میکردند.
عملیات بیت المقدس با شرکت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروهای بسیج مردمی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و با پشتیبانی جهاد سازندگی، نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از تاریخ دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ به مدت ۲۶ روز در جنوب غربی اهواز انجام گرفت. یکی از درخشانترین کارنامههای عملیاتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران علیه متجاوز به شمار میرود که علاوه بر پایان دادن به ۱۹ ماه اشغال نظامی، قسمتی از حساسترین نقاط خوزستان، ضربهای قاطع به نیروهای متجاوز عراق و توان و میل جنگجویی او وارد آورد.
دستاورد نظامی و سیاسی این نبرد بسیار عظیم بود و بهحق میتوان گفت که با پایان گرفتن نبرد بیت المقدس، جنگ ایران و عراق وارد مرحله جدیدی گردید، مرحلهای که عراق در وضعیت انفعالی و ایران در موضع قدرت نظامی قرار گرفت. عراق در پی آمد این عملیات بهدرستی دریافت که دستیابی به اهداف توسعه طلبانه و تجاوزکارانهاش در خلیج فارس، اروند و خوزستان، با توسل به تهاجم نظامی امری غیرمقدور بوده و ناگزیر از چشم پوشی از آن است. بیدلیل نبود که بیست روز پس از پایان این عملیات، رژیم عراق تحت تأثیر ضربه کمرشکنی که این شکست بر ارتش او وارد نمود و بیم از آسیب پذیری بیشتر در مقابل تهاجمات گستردهتر نیروهای مسلح ما، در پوشش شعار صلح طلبی و لزوم آمادگی برای نبرد با اسرائیل به مناسبت اشغال لبنان در آستانه تشکیل کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد، بهصورت یک طرفه اعلان آتش بس داده و دست به عقب نشینی عمومی از سایر مناطق اشغالی زده و شکست خفت بار خود و بهویژه از دست دادن خرمشهر را، یک عقب نشینی تاکتیکی عنوان کرد.
از پایان فتح المبین تا آغاز بیت المقدس تنها یک ماه فاصله بود. آماده کردن نیروهای مردمی و غیرحرفهای در آن زمان کم از کارهای مهم سپاه بود. در این فاصله اندک رزمندگان برای آماده سازی عملیات اقدامات بسیاری انجام دادند: انجام شناساییهای دقیق از خطوط مقدم و مواضع در عمق دشمن از طریق اعزام نیروهای زبده گشتی- شناسایی سپاه و گرفتن عکسهای هوایی از مواضع دشمن از سوی نیروی هوایی ارتش. اعزام و سازماندهی نیروهای مردمی بهعنوان بسیجی ونیروی کادر در سازمان سپاه و جایگزینی نیرو و امکانات و تغییرات در سازمان ارتش. نقل و انتقال گستردهی امکانات و جنگ افزارها از منطقه عملیاتی فتح المبین به محورهای سوسنگرد، اهواز و آبادان. طراحی سازمان رزم و ادغام نیروهای رزمنده سپاه و ارتش، تعیین خط حد و محورهای عملیاتی و مراحل پیش بینی شده در آفند، تعیین محل و چگونگی پایان عملیات و خطوط پدافندی مورد نظر. آموزش نیروها متناسب با نوع عملیات. پیگیری و تهیه امکانات لازم از جمله کارهایی بود که در این مدت انجام شد.
عراقیها همه راههای خرمشهر را بسته بودند. بعد از روزها بررسی و شناسایی، فرماندهان به این نتیجه رسیدند که اگر از رودخانه کارون عبور کنند، ارتش عراق را غافلگیر میکنند. هدف عملیات را نابودی نیروهای دشمن، رسیدن به مرز بینالمللی و آزادی مناطق اشغالی جنوب، از هویزه تا خرمشهر، تعیین کردند. منطقهای به وسعت ۵۳۰۰ کیلومتر مربع که اگر آزاد میشد اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و جاده اهواز. آبادان از برد توپ خانهی دور برد دشمن دور میشدند. نیروها در سه محور و سه قرارگاه تقسیم شدند: قرارگاه قدس محور شمالی، قرارگاه فتح محور میانی و قرارگاه نصر محور جنوبی. نیروهای ما در محور شمالی باید به خاکریزهای مقدم دشمن در جنوب رودخانه کرخه حمله میکردند و سر پل مناسبی را میگرفتند و دشمن را درگیر نگه میداشتند تا نیروهای قرارگاههای نصر و فتح به سمت اهدافشان پیش روی کنند. در محور میانی هم قرارگاه فتح باید از کارون عبور میکرد و در غرب رودخانه سرپل را میگرفتند و اول خود را به جاده اهواز- خرمشهر میرساندند. در محور جنوبی هم نیروها باید از کارون میگذشتند، سرپلشان را میگرفتند و تأمین میکردند. بعد پیشروی میکردند و پس از نابود کردن دشمن، خرمشهر و مرز را هم تأمین میکردند. در عملیات بیت المقدس نیروهای مختلف ارتش، سپاه و جهاد خوب همکاری کردند. از ارتش لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی و ۲۱ پیاده و تیپهای ۵۵ هوابرد، ۵۸ ذوالفقار، ۳۷ زرهی، ۲۳ نوهد و تیپ ۳ پیاده از لشکر ۷۷ شرکت داشتند. از سپاه هم تیپهای بیت المقدس، ۲۷ محمد رسول الله، ۷، ولی عصر، ۳۰ زرهی، ۸ نجف اشرف، ۳۱ عاشورا،۱۴ امام حسین، ۳۷ نور، ۲۱ امام رضا، ۴۱ ثارالله، ۲۲ بدر، ۴۶ فجر و ۲۵ کربلا شرکت کردن.
اما عبور از کارون کار پیچیدهای بود که با کمک و همراهی نیروهای سپاه و ارتش و جهاد مهندسی ممکن شد. آنها چند شبانه روز کار کردند تا توانستند پلهای لازم را طراحی و نصب کنند. ساختِ جاده و خاکریز هم بر عهده نیروهای جهاد بود که تأثیر بسیاری در سرنوشت عملیات داشت. عکس برداریهای هوایی نیروی هوایی کمک مهمی برای انتقال نیرو بود و پشتیبانی هوایی هوا نیروز نقش مهمی در تداوم پیروزها داشت. تیپهای پشتیبانی، مخابرات و بهداری هم بسیار مؤثر عمل کردند. بهتر و کاملتر این است که بگوییم همه ایران برای آزادی بخشی از کشورشان که حالا بخشی از وجود و هویتشان شده بود آمده بودند. خرمشهر هویت یک ملت شده بود. در ادامه این نوشتار قدم به قدم با رزمندگان سال ۱۳۶۱ پیش میرویم، از روزی که رمز عملیات با یا علی بن ابی طالب آغاز شد تا آب و جاروی مسجد خرمشهر…
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۹۱۱