به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «محمدمهدی بهرامی» کارشناس مطالعات فلسطین در گفتوگویی در پاسخ به این سؤال که با توجه به تفاوتهای این جنگ با جنگهای قبلی در حوزه برقراری موازنه رعب و حملات موشکی مقاومت، آینده مقاومت فلسطین پس از این جنگ، چه تفاوتهایی با گذشته دارد؟ اظهار داشت: ورود فلسطینیهای ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ عامل اصلی تغییر موازنه خواهد بود.
بهرامی مطرح کرد: «ما سلاح تأثیرگذاری به اسم موشک را در جنگ قبلی در تلآویو هم داشتیم. در جنگ قبلی برد موشکها بیشتر شد و به تلآویو رسید و اکنون برد بیشتر شده و به ایلات رسیده است. این یک مسئله قابل پیشبینی بود و قطعاً توسط صهیونیستها نیز علیه آن برنامهریزی کرده بودند که اگر بخواهد جنگی شکل بگیرد قطعاً آنها انتظار افزایش برد موشکی فلسطین و حماس و دیگر گروههای مقاومت را داشتند، اما آنچه که همه را غافلگیر کرد و خارج از انتظار بود و عرصه بازی را عوض کرد یکپارچگی فلسطین بود.»
بهرامی گفت که برای اولین بار برای حمایت از مسجدالاقصی یک اتفاق سیاسی افتاد و به طبع آن تصمیم گرفته شد که ورود نظامی شود و گروههای مقاومت در غزه اولتیماتوم داده و به حمایت از کرانه باختری و مسجدالاقصی ورود کردند و تا اینجا عمده مسائل قابل پیشبینی بود، اما کسی انتظار ورود فلسطینیهای ساکن ۱۹۴۸ را نداشت این مسئله باعث خالی شدن پشت جبهه صهیونیستها شد و به آنها آسیب زد که این اتفاق در نوع خود بینظیر بود.
این کارشناس حوزه فلسطین افزود: «چندی پیش در کلاب هوس میزبان آقای قدومی نماینده حماس بودم، از ایشان پرسیدم که شما آیا در مجموعه خود انتظار این را داشتید؟ گفتند ما هم ارزیابی و انتظاری نداشتیم. در انتفاضههای قبلی هم ساکنین اراضی ۱۹۴۸ هم به آن شکل ورود نکرده و بهنوعی ورود فلسطینیهای ۱۹۴۸ برای اولین بار بود و موازنهی جدیدی برقرار کرد و اینها در پی ورود مقاومت غزه به میدان آمدند. البته آنها سابقه تحرکات بهاصطلاح مدنی و مسالمتآمیز در بحث ام الفتح و دیگر مناطق داشتند، اما این بار شاهد بودیم که شهر الُّد یک شب بهطور کامل آزاد شد و به دست فلسطینیها افتاد و این مسائل در این عرصه اتفاقات جدیدی بود.»
بهرامی در ادامه گفت: «حجم آتش و بحث زیردریاییهای کنترل از راه دور و پرندههای بدون سرنشین مقاومت، مسائل جدیدی بود، اما در ارزیابیهای دشمن عجیب نبود، وقتی ما قبلاً بحث نیروی دریایی مقاومت را به یک معنا در بحث غواصها داشتیم. انتظارش میرفت که بهطور مثال مینهای دریایی و زیردریاییهای بدون سرنشین با توجه به سلاحهایی که دیگر گروههای مقاومت در این منطقه دارند، گروههای فلسطینی نیز از این سلاحها برخوردار باشند، بهخصوص اینکه در شش سالی که جنگ نبود، فلسطینیها توانستند خودشان را تجهیز کنند.»
این کارشناس حوزه فلسطین در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص تأثیر جنگ ۱۱ روزه بر تحولات سیاسی رژیم صهیونیستی بهخصوص شخص نتانیاهو، پاسخ داد: «مسئله خیلی پیچیده است، اکنون دو سال است که ما شاهد تزلزل در تشکیل کابینه در رژیم صهیونیستی هستیم و این در واقع در دراز مدت به استقرار سیاسی این رژیم آسیب میزند، اما در کوتاهمدت به نفع نتانیاهو است. از یک سو دولت در دست او، مستقر است و بالاخره هرچه این اتفاقات ادامه پیدا کند و به نتیجه نرسد دولت مستقر در دست او است و فرصت برای لابیگری دارد. از سوی دیگر ماجرایی که اکنون اتفاق افتاد هم به نفع او هم به ضرر او بود و طوری نبود که بتوان یک سویه گفت کار را به نفع یا ضرر خود یکسره کرده است. در واقع از سمتی گروههای تندرو از او به دلیل برآورده نکردن انتظاراتشان برای ورود ارتش به کرانه باختری و یکسره کردن کار، فاصله گرفتند و از آن طرف نیز احتمال داده میشد که گروه سیاسی آقای منصور عباس که عربهای ۱۹۴۸ را نمایندگی میکند به میدان بیاید که این موضوع منتفی شده و وی قصد ائتلاف با هیچ گروهی را ندارد و از سمت دیگر هم از لحاظ جایگاه مردمی بر مبنای نظر سنجیها این ارزیابی وجود دارد که اگر نتانیاهو خط تندروها را پیش بگیرد، اتفاقاتی که اکنون افتاده تشدید خواهد شد، سیاست یکی به نعل و یکی به میخ نتانیاهو در سالهای گذشته علیرغم افزایش راستگرایی هیچ وقت موجب خروش فلسطینیهای ۱۹۴۸ نشده بود و بهنوعی جواب میداد و اکنون نیز میطلبد تا نتانیاهو به همان سیاست باز گردد.»
او در پایان این بخش تأکید کرد که در واقع اکنون در محافل داخلی رژیم صهیونیستی آشوب وجود دارد که فی نفسه این آشوب در کوتاه مدت به نفع نتانیاهو است، چون صهیونیستها به نتیجه نخواهند رسید و نتانیاهو بهعنوان دولت مستقر خواهند ماند، اما در طولانی مدت نیز به نظر میرسد جریان به سمت راست تندرو پیش خواهد رفت.
بهرامی در ادامه به این پرسش پاسخ داد که چشمانداز نابودی رژیم صهیونیستی از نگاه وی چگونه است و در این باره گفت: «در طی گفتوگویی که چند روز قبل با علاقهمندان این حوزه داشتیم، بنده گفتم که در صورت برگزاری یک انتخابات سراسری کار تمام است. منظور انتخاب داخلی در فلسطین نیست، منظور انتخاباتی که شامل کلیه مناطق اشغالی باشد. اکنون با فضای موجود مطرح شدن برگزاری انتخابات یکپارچه میتواند راهگشا باشد و میتوان روی این مسئله تأکید کرد، فرض کنید که وزیری از حماس بخواهد در کابینه بشیند، این مسئله قابل هضم در چارچوب این رژیم نیست و عین تجربهای که در آفریقای جنوبی شاهد آن بودیم که آن فضای آپارتاید کنار رفت و همه آن رسم چارچوبی که قبلاً شده بود از بین رفت، رژیم صهیونیستی نیز متزلزل است.»
او به نکته دیگری اشاره کرد و گفت: «به قول سید حسن نصرالله که گفتند اگر آمریکا از منطقه برود آنان خود از منطقه میروند و اصلاً نیازی به جنگ نیست، این اتفاق متضمن آن است که آمریکا نظرش را از روی شرایط فعلی اسرائیل بردارد و اجازه برگزاری انتخابات را بدهد، یا حمایت کند و یا سکوت کند. با این اتفاق اخیر که باعث دیده شدن سستی در سازه صهیونیستها بهخصوص در مسئله خیزش چهل و هشتیها شد، ارزیابی من این است که هرچند گزینه نظامی، یکی از گزینههای اصلی است چه بسا راهکار سیاسی هم نقشی در تزلزل و فروپاشی این رژیم داشته باشد.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱