به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «روزهای زخمی» عنوان کتابی از محمد صدری است که سفرنامهگونه تجربه حضور در جنگ عراق و شام را به نگارش در آورده است و انتشارات سوره مهر آن را در 265 صفحه منتشر کرده است.
صدری در بخشی از «روزهای زخمی» آورده است؛
اولین باری که به جنگ رفتم 33 سال قبل بود. اما در آن صبح پاییزی، که هنوز حتی به 20 سالگی نرسیده بودم، هرگز فکر نمیکردم سرنوشتم اینگونه با جنگ گره بخورد. در تمام آن جنگها، هر بار گلولههای دشمن نشانهام رفتند و جان سالم بهدر بردهام.
گویی اولین بار است پا به میدان جنگ گذاشتهام. همه ترسها، امیدها، آرزوها، خاطرات و همه اتفاقاتی که در آن لحظات برایم رخ داده است شبیه هم بودهاند. یک تجربه مدام مشترک.
اولین بار جنگ را در دفاع مقدس تجربه کردم. آن سالها بارها به جبهه رفتم. بعد از قطعنامه 598 و پایان جنگ، فکر میکردم مثل دیگران به زندگی آرام روزمره برمیگردم و دیگر خبری از جنگ نخواهد بود. اما انگار سرنوشت من با بوی باروت عجین شده؛ سه چهار سال بعد از جنگ، و با شروع بحران در منطقه بالکان، به بوسنی و هرزگووین سفر کردم. آنجا هنوز آرام نشده به قره باغ رفتم.
جنگ میان جمهوریهای تازه استقلال یافته آذربایجان و ارمنستان بود. هنوز دعوای قرهباغ تمام نشده بود که بوی باروت از کشمیر بلند شد. خودم را به بحران هولناک میان مسلمانان کشمیر و هندوهای هند رساندم. بعد نوبت به قاره سیاه رسید؛ سودان و جنگهای مدام با همسایهها مرا راهی این کشور کرد.
تا اینکه آتش جنگ در افغانستان بالا گرفت. سرزمینی که جنگ در آن تمامی ندارد. از کابل دوباره راهی بالکان شدم. جنگ این بار میان استقلالطلبان کوزوو با ارتش صربستان بود. حالا به عراق میروم، به جنگ با داعش. اما در تمامی این جنبگها نه تکتیرانداز بودهام، نه آرپیجیزن و نه حتی امدادگر. کار من ثبت جنگ است. چه زشت باشد چه زیبا. من مستندسازم.
از روزی که قصد سفر به عراق کردهام، یک ماه گذشته است. کارهای اداری و هماهنگیهای لازم را همزمان با تهیه وسایل تصویربرداری پیشبردهام و بالاخره، ساعت چهار بعد از ظهر روز یکشنبه دوم شهریور 1394، با یک هواپیمای عراقی، به سوی بغداد پرواز میکننم.
حدود سه ماه قبل، در شامگاه 19 خرداد 1393، نیروهای دولت اسلامی عراق و شام معروف به داعش از مرز شرقی سوریه به عراق حمله کردند. در این مدت روزی نبوده که رسانههای دنیا به اخبار پیشرویهای همراه با قتل و غارت این گروه خشن نپرداخته باشند.
ترس از داعش در ایران هم فراگیر شده. این روزها همه مردم از کوچک و بزرگ درباره هیولایی به نام داعش حرف میزنند. هیولایی که مدام ایران را تهدید میکند. این نوع جنگ جنایتکارانه قبلتر توسط صربها در بوسنی و طالبان در افغانستان، صورت گرفته بود، اما آنوقتها رسانهها مثل امروز فراگیر نبودند و ترس به یک اپیدمی تبدیل نشده بود؛ البته میان تمام اینها داعش پرده جدیدی از خشونت و وحشیگری را پیش چشم مردم جهان رونمایی کرد.
انتهای پیام/ 121