به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «بعثیها میدانستند اگر از روی پل کرخه بگذرند، دزفول را بگیرند و جادهاش را ببندند کل خوزستان در محاصره قرار میگیرد؛ این چیزها را نظامیها روی نقشه میبینند و میفهمند و خوب بلدند، بههمینخاطر از همان روز اول شروع کردند به موشکباران، بمبباران و توپ باران دزفول، ۱۷۶ موشک دوربرد «فراگ» و «اسکاد» به دزفول زدند و با هواپیما ۴۹۰ دزفول را بمباران کردند و ۵ هزار ۸۰۰ گلوله توپ بهسوی این شهر مقاوم شلیک کردند؛ امیدشان این بود که مردم، شهر را تخلیه کنند و بروند و شهر بیدفاع بماند.
دزفول پساز یک حادثه فاجعهآمیز!
در دزفول که از نظر بعثیها کلید اشغال خوزستان بود، روحیه مردم چگونه بود؟ از بیانات رهبر انقلاب، دقیق معلوم میشود چه حالی داشتند دزفولیها: «بعد از آنی که در شهر دزفول مردم بیپناه و بیدفاع مورد تجاوز سلاحهای دورزن مزدوران عراقی قرار گرفتند که ما همان شب اتفاقاً در دزفول بودیم، من صبح وارد شهر شدم و در خیابانها حرکت میکردم. شب را در پایگاه نیروی هوایی گذراندیم که خارج شهر است. روز گفتم بروم ببینم با این حادثه فاجعهآمیزی که در این شهر رخ داده است و شاید بیش از صد نفر زن و مرد و کودک بیگناه و بیدفاع نیمه شب کشته شدند، بروم ببینیم روحیه مردم چگونه است.
در این شهر نشانهای از حیات ایمانی و عزم و تصمیم به چشم میخورد. در مقابل عظمت و شجاعت این مردم ـ چه زنشان و چه مردشان و چه جوانشان و چه پیرشان ـ انسان مبهوت میماند. رژیم مزدور عراقی برای اینکه دزفول را تخلیه بکند از مردم و نیروهای انقلابی را از آنجا خارج کند دست به این توطئه رذالت آمیز و پست زده است، مردم شهر را هدف موشکهای دورزن قرار میدهد...، اما مردم مثل اینکه هیچ اتفاقی در شب گذشته در شهرشان نیفتاده است.
البته جوانهای پرشور شعار میدادند، میگفتند به ما سلاح بدهید تا ما برویم انتقام بگیریم. من برای مردم صحبت کردم عصر همان روزی که شبش آن حادثه اتفاق افتاده بود هزاران نفر جمعیت، با شور، با هیجان، در مسجد جامع شهر دزفول جمع شدند... مردمان شجاع، مؤمن، متوکل به خدا».
نتیجه امتحان دزفولیها
در تمام روزهای دفاع مقدس دزفولیها نه ترسیدند، نه سست شدند، نه مغازه و کسب و کارشان را تعطیل کردند، نه نماز جمعهشان را تعطیل کردند، نه همدلی و تعاون را رها کردند و نه تسلیم سختیها شدند. هر بار هم موشک یا بمب میخورد به خانههای مردم برنامهشان همین بود که یک شاهد عینی از ساکنان دزفول تعریف کرده است: «پس از هر بار موشکباران، مردم به تکاپو میافتادند نه برای ترک شهر بلکه برای ساخت آن؛ تعدادی غذا میپختند، تعدادی خرابهها را جمع میکردند و عدهای آستین بالا میزدند و شروع به ساخت خانهها میکردند». اینطوری بود که سال ۱۳۶۲ امام خمینی (ره) پیام فرستادند برای دزفولیها و چه پیام خوشی و سخنان والایی و خدا میداند چقدر دلگرم شدند دزفولیها: «شما دزفولیها امتحان دادید و از این امتحان خوب بیرون آمدید. شما دِین خود را به اسلام ادا کردید».
آخر جنگ، عددها را که شمردند و جمع بستند و آمارها را که نگاه کردند، یک «ای والله» گفتند به دزفولیها؛ بیش از ۲۰ هزار واحد خانه مردم و ساختمانهای شهری خسارت دیده بود و ویران شده بود و از جمعیت ۲۰۰ هزار نفریشان بیش از ۱۲ هزار نفر به جبهه رفته بودند و ۲ هزار ۶۰۰ شهید داشتند و ۴۰۰ جانباز و ۴۵۰ آزاده و ۱۴۷ جاویدالاثر؛ حالا تقویم هم به دزفولیها ای والله میگوید.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱