نگاهی کوتاه بر زندگی سید محمد صادق دشتی؛

پرچم به دست برای محرومیت زدایی از سیستان/ جهاد در دریای بی کران گمنامی

صادق علم و پرچم به دست گرفت و برای محرومیت زدایی از چهره مردم سیستان و بلوچستان راهی آن دیار شد و ضمن فعالیت در کمیته کشاورزی به کارهای فرهنگی و تدریس در مدرسه راهنمایی پرداخت.
کد خبر: ۴۵۹۱
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۲ - 17October 2013

پرچم به دست برای محرومیت زدایی از سیستان/ جهاد در دریای بی کران گمنامی

خبرگزاری دفاع مقدس: سال 1342 همزمان با سالروز تولد نبی اکرم حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع)، در روستایی اطراف فسا، به نام "دستجه" کودکی پا بر عرصهی هستی نهاد که او را به یمن آمدنش، محمد صادق نام نهادند.

صادق از همان کودکی در خانواده ای مذهبی رشد کرد و چشمه جوشان ایمان بود. با وجود سن کم در سال 1355 به گروه مخالفان رژیم شاهنشاهی پیوسته و در مسجد عکس امام را به دست آورد و فعالیت های سیاسی مذهبی او شروع شد.

در سال  1356 برای ادامه تحصیل راهی فیروزآباد شد. روحیهی ضد ظلم او باعث شد که بر علیه رژیم ستم شاهی قیام کرده و به صف مجاهدین بپیوندد.

محمد صادق  در سال 1357 به همراه سه تن از دوستانش یک تیم عملیاتی تشکیل داد تا به سکوت حاکم بر شهر خاتمه دهد و خفتگان را بیدار نماید. قدم اول، آتش زدن مرکز نشر فساد "سینما کورش" بود و قدم دوم، ترور سرگرد قربانی، رئیس شهربانی شهر.

مرحلهی اول عملیات آغاز شد و سینما به آتش کشیده شد. اما همان شب، صادق را دستگیر کردند. با تجمع مردم و تحسن و تظاهرات، شهربانی به ناچار گرفتن یک تعهد کتبی صادق را آزاد می کند. در تمام روزهای مبارزه و راهپیمایی صادق پا به پای مردم در تمام حرکات شرکت می نمود. با پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی (ره)، صادق این بار علم و پرچم به دست گرفت و برای محرومیت زدایی از چهره مردم سیستان و بلوچستان راهی آن دیار شد و ضمن فعالیت در کمیته کشاورزی به کارهای فرهنگی و تدریس در مدرسه راهنمایی پرداخت.

در اسفند ماه سال 1360 به همراه اکیپ اعزامی جهاد شیراز به آبادان رفت تا به قول خودش در دریای بی کران گمنام بجنگد و گمنام بمیرد.

صادق به صف جهادگران و سنگر سازان بی سنگر جهاد پیوست و در واحد مهندسی رزمی جهاد شروع به خدمت کرد. با حضور کوتاه در جبهه ها لیاقت و توانایی های شهید بر همگان آشکار شد و او به عنوان فرمانده مقر پشتیبانی  جهاد خدمت کرد.

حضور 4 ساله صادق در جنگ ثمرات زیادی داشت. از جمله طراحی و راه اندازی واحدهای فنی ، مکانیکی ، پل سازی ، جاده سازی ، ماشین های ترابری و... که با سامان دادن نیروهای اعزامی و دسته بندی و گروه بندی آنها در مکان های مناسب سبب شد تا هم این نیروها از سردرگمی در جبهه رها شده و هم از توانایی های آنها در مکان مناسب استفاده شود.

ساختن جاده اصلی و پل مهم عملیات والفجر، آماده سازی خاک ریز های اصلی و خط مقدم و پل های متحرک از نمونه فعالیت های شهید در کنار دکل های مهم دیده بانی در مناطق حساس و بدون اینکه توجه دشمن را جلب کند می توان نام برد. فرمانده ای که مانند سرباز بسیجی معمولی  لباس می پوشید، رفتار می کرد، بیل و کلنگ و فرقون دست می گرفت و نگهبانی می داد، تا اینکه سید محمد صادق دشتی، در 22 مهر ماه سال 1364 برای احداث سکوی پروازش به منطقه رفت و پس از ساختن سکوی تانک در محل، از همان سکو به سوی معبود پر کشید و به شهادت رسید.

نظر شما
پربیننده ها