مردی از نسل زبرالحدید

زکریائی‌عزیزی در یادداشتی، یاد فرمانده شهید علی قلی‌نژاد را گرامی داشت.
کد خبر: ۴۵۹۴۹۰
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۱ - 30May 2021

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «حسین زکریائی عزیزی» در یادداشتی یاد فرمانده و جانباز سال‌های دفاع مقدس و رزمنده مدافع حرم، حاج علی قلی‌نژاد را گرامی داشت؛ که متن کامل آن به شرح زیر است:

نسل متفاوتی در این مملکت بودند که امام‌شان را از نزدیک ندیدند و لبیک گفتند و از جان و زندگی‌شان مایه گذاشتند.

علی آقا از جمله این نسل و از خیل این بچه‌ها بود که در سن نوجوانی پا به عرصه و صحنه کارزار دفاع مقدس گذاشتند و تا پایان جنگ هم ایستادند.

مردی از نسل زبرالحدید

نکته جالب اینجاست که علی آقا درعملیات «کربلای ۱» یعنی تیرماه سال ۱۳۶۵ در منطقه مهران و قلاویزان، شکمش توسط کالیبر مستقیم دشمن کلاً پاره و بخشی از احشای بدن از شکم خارج شد و به همین دلیل طحال او را از بدنش جدا کردند و بخشی از روده‌اش را هم بریدند، ولی به‌محض برگشت سلامت، البته سلامت نسبی، نگفت من جانبازم و باید پشت جبهه بمانم بلکه با همان حالش دوباره برگشت و تا پایان جنگ هم در جنگ ماند و در عملیات‌های متعددی شرکت کرد که دیگر اعضای بدنش نیز بعد‌ها مورد اصابت تیر و ترکش قرار گرفت و حتی در سرش ترکش به یادگار مانده بود.

این اواخر نیز به خاطر همین جانبازی‌اش بدنش طبیعی بود تعدیل برود، ولی با همه این مشکلات باز هم آرامش نداشت و با اصرار و پیگیری‌های زیاد، دوستان و فرماندهان را راضی نمود که برای دفاع از حرم اهل بیت (علیهم السلام) به سوریه برود که موفق هم شد؛ و بسیار دوست داشت که به شهادت برسد. اصلاً این مرد دنبال شهادت می‌گشت. من در جریان روند درمانش بودم و پر واضح بود که بر اثر همان نارسایی‌هایی همچون نداشتن طحال، بخشی از روده و همچنین ریه‌های شیمیایی شده، به شهادت رسیده است.

مردی از نسل زبرالحدید

خوش‌برخورد و خوش خنده بود. همیشه لبخند گوشه لبش بود. به خودش هم به تأسی از اهل پیامبر (ص) و اهل بیت علیهم‌السلام و آن چیزی که در آموزه‌های دینی ما بود می‌رسید و همیشه خوش چهره و خوش تیپ می‌گشت.

صراحت لهجه از دیگر خصوصیات حاج علی بود. حتی در موضوعات سیاسی. با کسی تعارف نداشت و از مواضع نظام و رهبری کوتاه نمی‌آمد و با بصیرتی همچون دوران دفاع مقدس حتی در فضای مجازی از منویات آقا و امام و شهدا دفاع می‌کرد.

عشق به اهل بیت در تک تک سلول‌های بدنش متبلور بود. از دوران نوجوانی در دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی مداحی می‌کرد؛ از جمله در مراسمات تشییع شهدای دفاع مقدس اگر در منطقه عملیاتی نبود و در شهر حضور داشت، میدان‌دار و مداح اصلی بود و صدای بسیار خوشی نیز داشت و از اشعار پرمغز و درس آموز استفاده می‌کرد. یادم است هر ساله مساجد برای دعوت از ایشان و مداحی در مراسم زنجیر زنی سبقت می‌گرفتند و رقابت داشتند و این، حاصل اخلاق حسنه و صدای خوش و البته استفاده از اشعار پرمغز و باکیفیت ایشان بود.

مدیریت و تدبر ایشان هم زبانزد بود. از دوستان و همرزمان ایشان نقل است که عموماً معتقدند حاج علی به‌عنوان فرمانده در عملیات‌های متعدد نیرو‌های تحت امر را به نحو احسن مدیریت می‌کرد و الان هم اگر از آن‌ها بپرسید می‌گویند حاج علی فرمانده مقتدر و موفقی در جنگ بود.

از ریا به‌شدت بدش می‌آمد و هیچ نسبتی با مال دنیا نداشت. بروید زندگی و اموالش را ببینید. نیازی به گفتن من نیست؛ حتی یکی دو بار در مورد مباحث مالی با او حرف زدم که گفت آدم باید به‌اندازه داشته باشد تا سبکبال باشد و بتواند راحت دل بکند.

آدرس بنیاد شهید و قبل‌ها بنیاد جانبازان را هم بلد نبود. بسیاری از دوستان نزدیک ایشان همین گونه‌اند.

نسبت به رفقا و اهل فامیل هم دغدغه داشت و دلسوزی می‌کرد. بار‌ها از نزدیک دیدم که نگران اهل فامیل است و دوست داشت قدمی برای حل مشکلات‌شان بردارد و تا جایی که توانش را داشت دریغ نمی‌کرد.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار