گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ مرتضی بریری، کارشناس حوزه ارتباطات، فرهنگ و حقوق در یادداشتی نوشت: امام سید روح الله موسوی خمینی یکی از معدود اندیشمندان و متفکران دینی تاریخ معاصر جهان است که توانست به احیای اندیشه سیاسی اسلام بپردازد و بازخوانی عملی و تئوری حکومتی اسلام را ممکن سازد. به عبارتی امام (ره) مصلحی تمدنساز بود که توانست مجموعه باورهای فلسفی خود را که بهطور مستقیم به اداره امور جامعه مربوط بودند، نظاممند کرده و از طریق آن حکومت را به خواستِ مردم در دست گیرد.
در تاریخ معاصر ثبت شده است که امام خمینی (ره) از تاریخ اول بهمن ۱۳۴۸ در خلال درس خارج بیع در نجف، مبحث ولایت فقیه را آغاز و آن را تا پایان بیستم بهمن همان سال طی ۱۳ جلسه به پایان بردند. میدانیم که در این جلسات بهترین مدل حکومت از منظر اسلام در عصر غیبت ارائه شد و کتاب آن نیز پس از پیادهسازی دروس و ویرایش و تایید نظر امام، منتشر شد و طبیعتا به سرعت در زمره کتابهای ممنوعه قرار گرفت.
اما مبحث ولایت فقیه چیزی نبود که امام یک شبه یا صرفا در عرض چند سال به آن رسیده باشند. ایشان مسئله حکومت مجتهدان را نیز ابتدای دهه ۲۰ ذیل مباحث کتاب «کشف الاسرار» مطرح کرده بودند؛ بنابراین مسئله و تئوری حکومت و ولایت فقیه در طول سالها کار فکری امام (ره) به عنوان یک فیلسوف، فقیه و اندیشمند برجسته عصر، پخته شده و بعدها ارائه شد و خوشبختانه مورد پذیرش عامه مردم قرار گرفت، مردم نیز خود آن را به عنوان نظام مطلوب تاسیس کردند.
با استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، ضرورت ترویج حاکمیتیِ اندیشه اسلامی در عرصههای مختلف مربوط به اجتماع پیش آمد. مسئلهای که امام تئوریزه کرد و به سامان رساند «مردمسالاری دینی» بود که دو مولفه مهم را برجسته میکرد: «اسلامیت» و «جمهوریت»؛ بنابراین مفهوم و مسئله آزادی در نظام مردم سالاری دینی برعکس نظام دیکتاتوری پیشین، معنای تازهای یافت و توسط حکومت جدید - به شرط آنکه ذیل حیات معقول بشری قرار گیرد - بر آن صحه گذاشته شد.
همین امر که امام خمینی (ره) «مردم سالاری دینی» و نظام دموکراسی و جمهوری را پیش کشید و بر آن تاکید ویژه داشت خود نشان دهنده آن است که آزادی سیاسی نزد ایشان پذیرفته شده بود. به همین دلیل نیز امام خمینی (ره) همیشه بر آزادی مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی تاکید میکرد. تاکید و اصرار ایشان بر مطبوعات آزاد از دوران حکومت پهلوی آغاز و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با شدت بیشتری پیگیری شد. یک نمونه از اندیشههای امام (ره) درباره مطبوعات نیز در سخنرانی ایشان در بهار ۱۳۴۳ ایراد شده است.
در روزهای اندوهباری که امام خمینی (ره) از پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ تا پانزدهم فروردین ۱۳۴۳ در زندان رژیم پهلوی و در محاصره بودند، رسانههای این رژیم با خط گرفتن از دربار سعی در بدنام کردن روحانیت و امام داشتند. چند روز پس از آزادی امام، روزنامه اطلاعات با چاپ مقالهای در هجدهم فروردینماه ۱۳۴۳ از هماهنگی جامعه روحانیت با برنامهها و اصول انقلاب، به اصطلاح شاه و مردم خبر داد. ضمن اینکه از پیشتر، مطبوعات وابسته، از روحانیت با عنوان «مرتجعین» یاد میکردند؛ یعنی رژیم پهلوی قصد داشت از طریق رسانههای وابسته خود ذهنیت مردم را نسبت به رهبری قیام ۱۵ خرداد تغییر دهد. پس از آن، امام (ره) سخنرانی ارزشمندی کردند که از بسیاری جهات دارای اهمیت است. ایشان در بخشی از این سخنرانی لزوم مطبوعات آزاد را بدین شرح بیان کردند:
«شما که میگویید ما قانونی هستیم، دموکرات هستیم، شما که میگویید که ما جلو رفته هستیم، مترقی هستیم، این قانون اساسی ماست؛ میگذاریم زمین. به قانون اساسی عمل کنید، اگر ما حرفی زدیم. به این متمم قانون اساسی، شما عمل کنید که علمای اسلام در صدر مشروطیت جان دادند برای گرفتن این، و رفع کردن اسارت ملتها؛ شما بنشینید به این قانون اساسی عمل کنید. قانون اساسی مطبوعات را آزاد کرده است، شما آزاد میکنید؟ ما مرتجعیم که میگوییم بگذارید به قانون اساسی عمل بشود، بگذارید مطبوعات آزاد باشد.»
میتوان از این سخن چنین برداشت کرد که امام (ره) به تاثیرگذاری رسانه بر جامعه اعتقاد ویژه داشت. به همین جهت نیز ایشان آن دسته از مطبوعاتی که در رژیم پهلوی به اسلام و روحانیت توهین میکردند یا این را که مروج بیحیایی و فساد بودند؛ مورد انتقاد قرار داده و جلوگیری از انتشار آنها را خواستار بودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امام (ره) بارها و به مناسبتهای مختلف تاکید کردند که مطبوعات خاصیت دوگانه دارند، یعنی هم میتوانند کشوری را رشد بدهند و هم میتوانند عکس آن عمل کنند. اینجاست که باید به مسئله آزادی در حیات معقول توجه ویژه داشت. ایشان به دلیل همین حیات معقول به کارکرد تربیتی رسانه و همچنین منعکس کردن مشکلات مردم توسط رسانهها تاکید ویژه داشت و طبیعتا رسانهها در صورت آزادی میتوانند این کارکردها را پوشش دهند.
بنیانگذار انقلاب اسلامی در جایی فرمودند که: «تمام رسانهها مربی یک کشور هستند، باید تربیت کنند کشور را، افراد یک کشور را و باید خدمت کنند به ملت.» (رجوع شود به صحیفه امام، جلد هفتم) همچنین در جای دیگری نیز به ضرورت انعکاس مشکلات و مسائل جامعه توسط مطبوعات اشاره کردهاند: «باید مطبوعات در خدمت کشور باشند، مطبوعات باید منعکس کننده آمال و آرزوی ملت باشند. مسائلی که ملت میخواهد آنها را منعکس بکنند.» (رجوع شود به جلد هفتم صحیفه امام)
از دل همین سخنان میتوان به اندیشههای مترقی امام درباره مطبوعات و ضرورت آزادی آنها پیبرد و البته که میتوان با تفسیر این سخنان و همچنین کار فکری روی آنها به یک نظامنامه درخصوص مطبوعات رسید. امام خمینی با تاکید بر نقش تربیتی و همچنین ضرورت انعکاس مشکلات و مسائل مردم کارکرد و وظیفه مهمی را برای مطبوعات در نظر میگیرند. بر اساس همین کارکردهاست که میتوان مسائلی را تبیین کرد که مطبوعات نباید به سمت آن بروند. فیالمثل انتشار خبر دروغ، تهمت یا ترویج بیبندوباری و مسائل ضداخلاقی با کارکرد تربیتی نشریات همخوان نیست و اگر نیک بنگریم و اگر مطبوعات به این سمت بروند اتفاقا خود، مخل «آزادی» هم میشوند.
در پایان ذکر این نکته الزامی است که عمده مسائل و مباحث در نظام فکری و هندسه معرفتی امام خمینی (ره) بهعنوان فیلسوف و اندیشمندی تمدنساز، پیرامون اجتماع وجود دارد؛ فقط ضرورت دارد که برای حل مسائل به این اندیشه و این نظام فکری مراجعه کرد. همچنین برای تدوین نظامنامهها و قوانین مربوط به حوزه مطبوعات نیز باید اندیشههای امام راحل را از دل سخنرانیهایشان پیرامون مطبوعات مورد بررسی قرار داد.
انتهای پیام/ 121