گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- علی عبدالصمدی؛ مدتی است فصل دوم سریال «زیر خاکی» به کارگردانی «جلیل سامان» روی آنتن شبکه اول سیما است.
سریالی که فصل اول آن با آغاز جنگ تحمیلی به اتمام رسید، در فصل دوم در فضای جنگ و جبهه، جهاد و شرایط اجتماعی- سیاسی آن دوران جلو میرود.
فریبرز قهرمان داستان برای جا به جا کردن سکههای عتیقه سعی میکند از مرز عراق خارج شود که البته به دام نیروهای عراقی میافتد و نهایتا به شکل معجزه آسایی با کمک یکی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی نجات پیدا میکند.
البته نیازی هم نبود صرفا فریبرز از مرزهای غربی کشور فرار کند. او میتوانست به عنوان مثال، از مسیر خلیج فارس فرار کند. زمانی که فریبرز به تهران بازمیگردد به خاطر آشنایی با پیرمردی انقلابی و خوشنام به نام مروت پور برای اشتغال وارد جهاد سازندگی میشود.
طراحی شخصیت فریبرز باغ بیشه کمی خاکستری و نامشخص است. او چند ماه قبل یعنی در دورانی که در زندانهای رژیم گذشته به سر میبرد فرق بین جلال نویسندهی معروف (جلال آل احمد) و جلال خوانندهی مردمی آن زمان را از هم تشخیص نمیداد. هنوز فرق بین جهان اول و جهان دوم و جهان سوم را نمیدانست ولی به عنوان یک قهرمان انقلابی معرفی شد. در فصل دوم نیز فریبرز در بحبوحه ی فرار از چنگال نیروهای بعثی چمدان حاوی عتیقه و دلار و ارز را در مرز خاک میکند و حالا تلاش میکند با بازگشتن به مرز ایران و عراق به بهانهی جنگ و مبارزه و جهاد به چمدانی دست پیدا کند که سرمایهی معنوی و فرهنگی یک کشور است.
به راستی فریبرز باغ بیشه کیست؟ یک قهرمان یا یک ضد قهرمان؟ هدف و انگیزه های اصلی او چیست؟ مبارزه با صدام برای خلاصی کشور از شر اهریمنان بعثی یا رسیدن به چمدان حاوی سکه و عتیقه و دلار و زیر خاکی؟ رفتار او گاه نشان از بلوغ شخصیتش نسبت به فصل اول را دارد و گاه اشتباهاتی دارد که بیننده مشکوک میشود که آیا فریبرز از فصل اول تا کنون به بلوغ فکری رسیده است یا خیر؟
افرادی که فریبرز را در محله و محل کارش احاطه کردهاند کاملا هوشمندانه طراحی شدهاند؟ به راستی در آن دوران پرتلاطم تشخیص سره از ناسره کار بسیار دشواری بود و تمیز دادن تفاوت بین دوست و دشمن و خودی و ناخودی بسیار سخت بود. شخصیت پردازی اطرافیان فریبرز کاملا دقیق و هوشمندانه بوده است.
شخصیت فرهاد برادر فریبرز در این فصل از سریال حذف شده و هنوز برای بیننده مشخص نشده است که به چه علت او مفقود است؟ آیا فرهاد باغ بیشه در جنگ تحمیلی مفقودالاثر شده است؟ پاسخ به این سوال برای مخاطب غیر ممکن است. به عبارتی دیگر چرایی نبودن فرهاد به راستی مشخص نیست. داستان نیز هیچ سرنخی به مخاطب جهت پاسخ به این سوال را نمیدهد.
شخصیت دختر رمال با بازی «ستاره پسیانی» چند وجهی است اما به این معنا نیست که صرفا این بازیگر میتوانست این نقش را ایفا کند. بازیگر مذکور به شخصه آنقدر شناخته شده نبوده و نیست که در تیتراژ سریال به صورت ویژه نامش قید شود. به نظر میرسد او فقط یدککش نام پدر، مادر و مادربزرگش است تا اینکه از خودش هنر متعالی را به نمایش بگذارد.
در این فصل به اقوام و لهجههای مختلف کشور اهمیت داده شده و این از نکات مثبت این سریال است. لکنت زبان شخصیت اسکندر در فصل اول و دوم برای پنهان کردن شخصیت واقعیش نباید طوری طراحی میشد که موجب تمسخر کسانی شود که این حالت گفتاری را دارند.
بار کمدی فصل اول نیز بیشتر از فصل دوم بود. فصل دوم اصطلاحا بیشتر راحت باشهای کمدی دارد تا اینکه یک طنز تمام عیار را به نمایش بگذارد. حال باید دید آیا کارگردان فصل دوم را با پیدا کردن چمدان توسط فریبرز به نوعی به انتها میرساند یا باز هم باید منتظر فصلی دیگر از قصههای فریبرز باغ بیشه با بازی روان پژمان جمشیدی باشیم.
انتهای پیام/133