با شاعران انقلاب/ دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

«محمدرضا عبدالملکیان» شاعری که اصالت مردم روستا را به تصویر کشید

«محمدرضا عبدالملکیان» یکی از برجسته‌ترین پیشگامان شعر جنگ و دفاع مقدس است که اصالت ویژه مردم روستا را در شعر خود به تصویر کشید.
کد خبر: ۴۶۴۲۹۲
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰ - 29June 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس: «محمدرضا عبدالملکیان» متولد خرداد ۱۳۳۱ در شهرستان نهاوند از توابع استان همدان است. عبدالملکی به‌عنوان محقق و پژوهشگر از اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۷ در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران آغاز به کار کرد و به‌دنبال این تحقیق به روستاهای زیادی از کشور سفر کرد.

دستاورد این سفرها، گذشته از منابع پژوهش اداری کشاورزی و جهاد روستایی آب ـ خاک وزارت جهاد و کشاورزی، سبب رشد مهندس محمدرضا عبدالملکیان برای نوعی از تکلم بیان و واژگان اصیل برخی از روستانشینان کشور و ادبیات حاکم بر ممالک دام‌پروران و چوپان آن مناطق کشور شد تا با اصالت ویژه مردم روستا در شعرش به تصویر بکشد. مجموعه شعر «آوازهای اهل آبادی» او مبین این نوشتار است.

عبدالملکیان یکی از برجسته‌ترین پیشگامان شعر جنگ و دفاع مقدس است. او قبل از انقلاب اسلامی، توسن شعر را زین کرده بود و همگام با انقلاب و به‌خصوص شعر جنگ، لحظه‌ای درنگ نکرد؛ شعرهای ماندگار و تاثیرگذاری از او در زمان جنگ ولادت یافت. وی برنده جایزه ادبی نیما یوشیج در سال ۱۳۶۸ و حائز رتبه نخست در اولین دوره انتخاب شعر دفاع مقدس، «شعر نو» سال ۱۳۶۱، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.

«محمدرضا عبدالملکیان» شاعری که اصالت مردم روستا را به تصویر کشید

مجموعه شعر «ریشه در ابر» او توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به عنوان یکی از ۱۰ اثر برتر شعر دفاع با دست در سال ۱۳۶۰ انتخاب شد؛ همچنین، وی به عنوان یکی از ۱۵ شاعر برتر شعر دفاع مقدس در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ شناخته شد.

سرباز کوچک

سرباز کوچکی است

با جنگ بزرگ شده است

و از جنگ، هجده روز کوچک‌تر است

هر چیز و همه‌چیز در ذهن کوچک او

به جنگ می‌پیوندد

و بازی‌های هرروزه‌اش

چیزی فراتر از جبهه کوچک نیست

با بالش‌ها و پشتی‌ها سنگر می‌سازد!

و بی‌مسلسل کوچکش

از سنگر پای بیرون نمی‌گذارد

در ذهن کوچکش

نقش‌های مدور قالی

مین‌های دشمن است

همیشه پا را با احتیاط بر زمین می‌گذارد

در خیابان، به هر نظامی سلام می‌کند

و در اتوبوس، خود را تا کنار آن‌ها می‌کشاند

هر وقت کاغذ و خودکار می‌خواهد

می‌دانم که از جبهه نامه‌ای برای ما نوشته می‌شود

هر روز، نان سفره را میان سربازهای خیالش قسمت می‌کند

با آن‌ها بر سفره می‌نشیند

و با آن‌ها غذا می‌خورد

بر لیوان آب پل می‌بندد

و ریحان‌ها را از آن عبور می‌دهد

از نمک‌پاش نارنجک می‌سازد

از قاشق خمپاره

از جنگال چلچله

و لبه‌های نان بربری را با سبزی می‌پوشاند

«تانک را استتار می‌کند»

و روز...

«محمدرضا عبدالملکیان» شاعری که اصالت مردم روستا را به تصویر کشید

شاعر هنرمندانه و با زیرکی، رفتار کودک را زیر ذره‌بین نگاهش دنبال می‌کند و تمام بازی‌های جنگجویانه و عملکرد کودک را با خیال و احساس شاعرانه به تصویر می‌کشد؛ به‌ویژه رفتار هنرمندانه کودک را که با پشتی‌ها و بالش‌ها سنگر می‌ساخت و بدون مسلسل کوچک خود، پا از سنگر بیرون نمی‌گذاشت! و همچنین تصویر نقشه‌های مدور قالی را که در خیال سیال سیال کودک مین‌های دشمن به حساب می‌آمد.

اگر بخواهیم دیگر شعرهای دفاع مقدس عبدالملکیان را برشماریم؛ کم نیستند؛ شعر هایی چون «نامه، خیبر، به پسرم دروغ نگویید، فتح خرمشهر، بدرقه و شعر معروف (عطش بود و آتش) و دیگر شعرهای دفاع مقدس او در قالب‌های آزاد و کلاسیک چون رباعی، دوبیتی و چهارپاره‌ها که قابل تامل هستند.

عطش بود و آتش

چه مردان سبزی از آتش گذشتند

چه مردان سبزی در آتش

نفس تازه کردند...

«محمدرضا عبدالملکیان» شاعری که اصالت مردم روستا را به تصویر کشید

وی جوایز و مقام‌های نیز کسب کرده که تعدادی از آنها از این قرار هستند؛

مقام اول در اولین دوره انتخاب شعر دفاع مقدس (شعر نو) سال ۱۳۶۱، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. برنده جایزه ادبی نیما در سال ۱۳۶۸، از سوی موسسه فرهنگی گسترش هنر.

انتخاب مجموعه شعر «ریشه در ابر» به عنوان یکی از ۱۰ اثر برتر شعر دفاع مقدس در دهه شصت از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس.

انتخاب به عنوان یکی از ۱۵ شاعر دفاع مقدس در طول دهه‌های ۶۰ و ۷۰، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

تو چرا می‌جنگی؟
پسرم می‌پرسد؛

من تفنگم در مشت
کوله‌بارم در پشت
بند پوتینم را محکم می‌بندم

مادرم

آب و‌ آیینه و قرآن در دست
روشنی در دل من می‌بارد

پسرم بار دگر می‌پرسد:
تو چرا می‌جنگی؟
با تمام دل خود می‌گویم:
تا چراغ از تو نگیرد دشمن

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها