به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، نصرالله قادری نویسنده و کارگردان تئاتر در مراسم رونمایی از نمایشنامه «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» اظهار داشت: نگارش و تحقیقات این اثر از ۱۲سال پیش آغاز شد و داستان دراماتیک نمایشنامه «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» را هفت سال پیش نوشتم و قرار بود این نمایشنامه نوشته شود تا در همان ایام در یک فضای میدانی به اجرا درآید اما متاسفانه امکانات اجرای اثر فراهم نشد.
وی افزود: چهار سال پیش بار دیگر تصمیم گرفتم که مقدماتی را فراهم کنم تا این اثر به اجرا دربیاید اما باز هم بنا به دلایلی این اتفاق صورت نگرفت تا اینکه آقای کوروش زارعی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری خواستند تا من این طرح را برای حوزه بنویسم. این نمایشنامه از لحظه تولد تا شهادت شهید بهشتی را شامل میشود و در حقیقت مستندی است که بخش عمده آن را تخیل من آفریده و در هفت پرده نوشته شده است.
قادری افزود: برای نگارش نمایشنامه «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» براساس تئوری سام اسماعیلی از سه شیوه «لیریک»، «اپیک» و «دراماتیک» استفاده کردم که بتوانم تمام زوایای زندگی این شهید مظلوم را به تصویر بکشم.
وی با بیان اینکه «محمدرضا کلاهی» که به نام «علی معتمد» نیز شناخته میشود، عضو گروهک منافقین و طراح اصلی حادثه تروریستی هفت تیر ۱۳۶۰ است، گفت: داستان نمایش از زبان سه زن یعنی همسر کلاهی، مادر شهید بهشتی و همسر شهید بهشتی روایت میشود. تمام وقایعی که در نمایشنامه روایت میشوند مستند به زندگی شهید بهشتی و کتابهایی است که درباره ایشان نوشته شده است و همچنین برگرفته از اسنادی است که در رابطه با حادثه تروریستی سرچشمه وجود دارد.
این استاد هنرهای نمایشی ادامه داد: در این نمایشنامه برای شهید بهشتی از واژه «آخوند» استفاده کردم و روی این واژه تاکید ویژهای دارم، چراکه برای من بالاترین مقام در جهان اسلام آخوند است. از این منظر این سومین آخوندی است که من سراغ به تصویرکشیدن سیره و شخصیتش رفتهام. زندگی آن دوتای دیگر را به قالب رمان درآوردم و این یکی را در قالب نمایشنامه به تصویر کشیدم. یکی از آنها رضا سنگی، خطاط برجسته ایرانی است که در انفجار وحشیانه نماز جمعه نجف شهید شد و دیگری زندگی شهید شاهآبادی است که در جزیره مجنون به آرزوی خود رسید و به مقام شهادت نائل آمد.
وی ادامه داد: متاسفانه در ریشه پنهان هنر ما، حزبی حاکمیت دارد که مستاجر خانه دایییوسف است و به هر طریق ممکن بنیان نمایشنامههای مذهبی را میزند یا نمایشنامههایی را میپذیرد که به منزله دفاع بد از حقیقت خوب هستند. آنچنان این تفکر و پیروان آن در فضای امروز تئاتر جا افتاده که کوچکترین انتقادی به آنها هم مساوی با تشویش اذهان عمومی است و هرگز کسی به این امر رسیدگی نمیکند که چرا باید مثلا برای یک طرح مذهبی، اینقدر کم بنویسند؟ آیا واقعا عنادی با این مساله وجود دارد؟
وی ادامه داد: اگر شما پژوهشی در زمینه کمتر اجراشدن آثار مذهبی در حوزه تئاتر انجام دهید، خواهید دید که مقصر این مساله به هیچوجه نمایشنامهنویسان نیستند بلکه قصور در این زمینه به خاطر متولیان امر است که این حوزه اساسا مساله و دغدغه آنها نیست. مگر زمانی که سوژههای مذهبی مثلا زندگی یک شهید، یک جانباز یا یک آزاده برای آنها برد تبلیغاتی داشته باشد و بتوانند از آن استفاده شخصی کنند. در غیر این صورت پرداختن به مسائل اینچنینی بابطبع این کسانی که از آنها تعبیر به مستاجران خانه دایییوسف کردم نیست، چراکه مضامین اینچنینی در تئاتر بنیان اندیشه همین آدمها را هدف میگیرد.
قادری در مورد اجرای این نمایش و ملزومات آن گفت: این اثر یک نمایش چندرسانهای است و به تالار خاصی مثل تالار وحدت احتیاج دارد. اگر جایی باشد که امکانات لازم برای اجرای این اثر را در اختیارم قرار دهد و قصد مثلهکردن کار را هم نداشته باشم، حتما علاقهمند اجرا شدن این اثر هستم.
نصرالله قادری نویسنده نمایشنامه «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» پس از سخنان خود بخشی از نمایشنامه که مربوط به همسر شهید یعنی خانم «عزتالشریعه مدرس مطلق» است را نمایشنامهخوانی کرد.
انتهای پیام/ 121