إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاخلاقِ

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: براستى که من براى به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده‌ام.
کد خبر: ۴۶۴۷۸
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۶ - 15May 2015

إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاخلاقِ

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس – سرآغاز تاریخ اسلام از روزى شروع مىشود که پیامبراسلام صلى الله علیه و آله در خلوت محبوب، در دل غارى که در دامن کوهى در شمال مکه بود، صدایى شنید:«یا محمد اقرا»، گفت: بخوان. حضرت فرمودند: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمدبخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید.

«اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)

بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بستهاى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست، یاد داد.

جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود: «ارسلنى الله الیک لیتخذک رسولا» خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.

پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمان ها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد.

به مناسبت سالروز مبعث حضرت رسول اکرم(ص) چند حکایت پندآموز را از نظر میگذرانید.

تقسیم کار در سفر

پیامبر اکرم(ص) دریکی از سفرهایش دستورداد تا گوسفندی را برای غذای کاروان آماده کنند. در این میان یکی از کاروانیان و یاران پیامبر گفت: ذبح گوسفند با من. دیگری گفت: کندن پوست گوسفند با من. سومی گفت: پختن گوشت آن با من. پیامبر(ص) گفت: جمع آوری هیزم را من بر عهده میگیرم.

یاران پیامبر با شنیدن این سخن به ایشان عرض کردند: یارسول الله! ما خودمان کارها را انجام میدهیم.

حضرت فرمود: میدانم که شما کار من را انجام میدهید ولی من دوست ندارم میان شما مورد تبعیض در انجام کارها باشم همه کار کنند و من بنشینم، زیرا خداوند دوست نمیدارد بندهاش را در میان یارانش با وضعی متمایز و جدا از دیگران ببیند، طوری که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد. سپس حضرت برخاست و برای جمع آوری هیزم به سوی صحرا رفت.

منبع: کحل البصر/ص۶۸

برتری علم نزد پیامبر(ص)

نقل شده است که روزی پیامبر(ص) وارد مسجد شدند و در آنجا چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود، هر دستهای سرگرم کاری بودند.

یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دعا بودند و دستهی دیگر مشغول کسب علم و دانش. پیامبر(ص) هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها خوشحال شد و به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: این دو دسته هر دو کار نیک میکنند و هر دو دسته بر خیر و سعادتند، آنگاه جملهای اضافه کردند و فرمودند: لکن من برای تعلیم و آگاه کردن مردم فرستاده شدم.

حضرت پس از این بیان در جمع دانشجویان نشست و با آنها مشغول دانش پژوهی شد.

منبع: منیه المرید/ص۲۶

میهمان نوازی پیامبر(ص)

سلمان فارسی میگوید: روزی به خدمت پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شدم، در حالی که به تشک تکیه داده بود، وقتی من آمدم حضرت تشک را برای من داد و فرمودند: ای سلمان! هر مسلمانی که برادر مسلمانش برای او مهمان میرود او نیز تشک خود را برای احترام گذاردن به آن برادر مسلمان به او بدهد، خداوند او را میبخشد و از گناهان او میگذرد.

منبع: کحل البصر/ص۶۹

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار