به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، فاطمه حسینی مادر شهید مدافع حرم اهل بیت، «سید علیاحمد جعفری» از لشکر فاطمیون در نشستی با گروه دوستان شهدایی درباره فرزند شهیدش به گفتوگو پرداخت.
وی در ابتدا با بیان مختصری از زندگینامه فرزند شهیدش اظهار داشت: سید علیاحمد متولد ۲۹ فرودین سال ۱۳۶۹ در مشهد و فرزند چهارم خانواده بود. خانواده ما به امور دینی و مذهبی تاکید ویژهای داشت و سید علیاحمد هم در چنین خانوادهای رشد کرد. من و پدرش محبت خاصی به او داشتیم.
حسینی با اشاره به ویژگیهای فرزند شهیدش بیان کرد: بسیار خوش اخلاق، راستگو و خانوادهدوست بود، بسیار تواضع داشت و هیچ وقت حقی را ناحق نمیکرد. همیشه نگران از دست دادنش بودم، به قلبم الهام شده بود که خداوند روزی او را از من خواهد گرفت. او را بیمه امام جواد (ع) کرده بودم و هر ماه در منزل برایش روضه امام جواد (ع) میگرفتم که البته هنوز این مراسم روضهخوانی هر ماه به یاد فرزند شهیدم برپا میشود.
وی خصوص رفتن علیاحمد به سوریه گفت: دفاع از حرم را واجب شرعی میدانست و میگفت این راهی است که باید تا آخرش بروم. قبل از شهادت هر زمان به بهشت رضا (ع) میرفتیم من را به گلزار شهدای مدافعان حرم میبرد و شهدا را معرفی میکرد، اینکه فلانی در کدام عملیات بوده و چطور به شهادت رسیده. او برایم صحبت میکرد و من نمیدانستم که مدال افتخار شهادت نصیب فرزند من هم خواهد شد. جمعا شش بار به سوریه رفت، اولین بار اردیبهشت سال ۱۳۹۳ و آخرین بار ۱۵ آبان سال ۱۳۹۶. مدتی در یگان تخریب بود و بعد فرمانده گردان شد، شجاعت زیادی داشت، البته خودش هیچ زمان حرفی نمیزد. اینها را بعد شهادت از زبان همرزمانش شنیدیم.
مادر شهید افزود: اول هم خودم و هم خانواده و فامیل با رفتنش مخالف بودیم، ولی با حرفی که به من زد نظرم تغییر کرد و رضایت دادم. گفت اگر اجازه ندی میروم پیش معلوم قرآنت و شکایت میکنم که اجازه نمیدهی بروم و از حرم بی بی زینب (س) دفاع کنم.
وی ادامه داد: هر زمان که از سوریه برمیگشت به دیدم اقوام میرفت و برایشان هدیه میبرد. با خواهر و برادرها رفتارش توام با احترام بود، کم حرف میزد و درونگرا بود، چون عقیقه شده بود همیشه میگفت نگران نباشید برای من اتفاقی نمیافتد.
مادر شهید درباره مجروحیت پسرش گفت: یکبار اسفند سال ۱۳۹۴ از ناحیه پای چپ مجروح شد و چند روز اولی که برگشته بود تا بهتر شدن حالش به خانواده خبر نداده و به منزل دوستش رفته بود، حتی مجروحیت هم مانع رسیدن به هدف و آرمانش نشد.
حسینی درباره تفریحات شهید سید علیاحمد تصریح کرد: به طبیعت و کوه خیلی علاقه داشت و گاهی برای سر زدن به همرزمان شهیدش به گلزار شهدا میرفت. عاشق عطر و ادکلن بود، هیچوقت لباس مشکی نمیپوشید، بشدت به تمیزی و مرتب بودن سر و وضع لباس حساس بود.
وی با اشاره به شهادت فرزندش بیان کرد: بار آخری که اعزام شد به من الهام شده بود که فرزندم را نخواهم دید، روزی که سوریه رفت من هم برای اولین بار مشرف شدم کربلا و میدانستم سید احمد زنده برنمیگردد. تقریبا یک ماه بعد از شهادتش که ما بیخبر بودیم یکی از مسوولان فاطمیون به منزلمان آمد و خبر شهادت را به ما داد. روز ۲۸ آبان سال ۱۳۹۶ مصادف با روز شهادت امام رضا (ع)، ساعت سه و نیم بعدازظهر در عملیات آزادسازی بوکمال به دست گروه تروریستی داعش شهید شد.
این مادر شهید فاطمیون در ادامه تصریح کرد: به شدت معتقد و دوستدار ولایت فقیه بود؛ همیشه میگفت برای سلامتی سید علی (رهبر معظم انقلاب اسلامی) و سردار سلیمانی زیاد دعا کنید.
حسینی در رابطه با واکنشش به شهادت فرزندش گفت: مسلما ناراحت و غصهدار بودیم؛ غم از دست دادن جوان جانسوز و کمرشکن است، ولی این آیه قرآن که شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند مایه آرامش ماست. دلتنگ هستیم، اما پشیمان نیستیم.
مادر شهید در خاطرهای از فرزندش روایت کرد: به او میگفتم برا یکبار هم که شده با لباس رزم بیا تا تو را در این لباس ببینم؛ یکبار در جوابم گفت «مادرجان آن لباسها برای بیتالمال هستند، من که از تنم درمیآورم، میشویند تا رزمنده دیگری تن کند، آوردنش مدیونی دارد.»
انتهای پیام/ ۱۴۱