سوءاستفاده نظامی، سیاسی و اقتصادی ایالات‌متحده از قطعنامه ۵۹۸

درست یک روز بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸ آمریکا تصمیم خود را برای اسکورت نفت‌کش‌های کویتی در آب‌های خلیج‌فارس اعلام کرد و این اعلان‌جنگ با ایران در آب‌های خلیج‌فارس بود.
کد خبر: ۴۶۷۴۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۰ - 18July 2021

بهره‌برداری نظامی، سیاسی و اقتصادی ایالات‌متحده از تصویب قطعنامهبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، فشار‌های دیپلماتیک آمریکا از عوامل مؤثر تصویب قطعنامه ۵۹۸ بود. پس از تصویب قطعنامه، رونالد ریگان، رئیس‌جمهور آمریکا اظهار داشت: شورای امنیت امروز گامی تاریخی در جهت پایان دادن به جنگ فزاینده و مخاطره‌آمیز ایران و عراق برداشته است.

پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، آمریکا تصمیم گرفت از قدرت نظامی خود برای وادار کردن ایران به پذیرش آن استفاده کند.» [۱]

جنگ آمریکا با ایران

درست یک روز بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸ آمریکا تصمیم خود را برای اسکورت نفت‌کش‌های کویتی در آب‌های خلیج‌فارس اعلام کرد و این اعلان‌جنگ با ایران و اولین و مهم‌ترین گام ایالات‌متحده برای رویارویی مستقیم نظامی با ایران در آب‌های خلیج‌فارس بود.

«در تاریخ  ۳۰ تیر ۱۳۶۶ خبرگزاری رویترز در گزارشی اعلام کرد: روند رسمی نصب پرچم که نفت‌کش‌های کویتی را تحت حفاظت نیروی دریایی آمریکا قرار می‌دهد؛ امروز با به اهتزاز درآوردن پرچم این کشور (آمریکا) بر روی نفت‌کش‌های کویتی به اتمام رسید.

خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع آمریکایی که نامش را فاش نکرد، گزارش داد: نیروی دریایی آمریکا به‌منظور حفاظت از این کشتی‌ها در مقابل حملات ایران، کاروانی متشکل از هشت کشتی جنگی به‌علاوه ناو فرماندهی «لاسال» تشکیل داده است که دربرگیرنده سه رزم‌ناو، یک ناوشکن و چهار ناوچه می‌باشد. ناو هواپیمابر «کانستلیشن» و هفت ناو اسکورت، کمی دورتر از تنگه هرمز مستقر شده‌اند و آماده هرگونه رویارویی خواهند بود.

واینبرگر، وزیر دفاع آمریکا، درباره آمادگی برای حفاظت از کشتی‌های کویتی گفت: آمریکا آماده است به هر حمله ایرانیان علیه نفت‌کش‌های کویتی پاسخ دهد. ما معتقدیم که توانایی این کار را در دریا و هوا داریم و مطمئناً برای حفاظت از کشتی‌رانی از این توانایی‌ها استفاده خواهیم کرد.» [۲]

«آمریکا به‌طور رسمی از اواخر شهریور ۱۳۶۶ وارد جنگ با ایران در منطقه خلیج‌فارس شد. روز دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۶۶، دو فروند بالگرد جنگی آمریکایی، به کشتی لجستیکی ۸۰۰ تنی (ایران اجر) حمله کرده و ۵ نفر از ملوانان آن را به شهادت رساندند. سپس ناو‌های جنگی آمریکا این کشتی را توقیف کردند و به همراه ۲۶ نفر از کارکنان باقی‌مانده با خود بردند. بلافاصله پس‌ازاین اقدام، ریگان رئیس‌جمهور آمریکا در همین روز، طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل، ادعا کرد کشتی ایران اجر، مشغول مین ریزی بوده است.» [۳]

«در ۱۶ مهر ۱۳۶۶ در یک درگیری شدید نظامی در خلیج‌فارس، هلی‌کوپتر‌های آمریکایی به روی سه فروند قایق ایرانی آتش گشودند و آن‌ها را غرق کردند. در این درگیری رزمندگان اسلام در دفاع از خود، یک فروند از هلی‌کوپتر‌های مهاجم آمریکا را با موشک استینگر هدف قراردادند و ساقط کردند؛ و دو خلبان آن را به قعر دریا فرستادند.

در روز ۲۴ مهرماه سال ۱۳۶۶ نفت‌کش «سی ایل سیتی» با پرچم آمریکا در بندر الاحمدی کویت هدف یک موشک کرم ابریشم ایران قرار گرفت. در این حمله ۱۸ تن از خدمه کشتی مجروح شدند.

نیرو‌های آمریکایی بعدازظهر روز ۲۷ مهرماه، یعنی سه روز پس از حمله ایران به نفت‌کش کویتی، به میدان نفتی رشادت حمله کردند. میدان نفتی رشادت یکی از سه حوزه نفتی منطقه لاوان محسوب می‌شد و دارای سه سکوی بارگیری نفت بود.

وزیر دفاع آمریکا گفت: در این حمله هزار گلوله ۵ اینچی (۱۲۷ میلی‌متری) توپخانه دریایی به‌طرف سکو‌های ایران شلیک شد. دولت آمریکا انهدام سکو‌های نفتی ایران را پاسخی محدود و محتاطانه به حمله چند روز قبل ایران به نفت‌کش زیر پرچم آمریکا اعلام کرد.» [۴]

تشدید تحریم اقتصادی ایران

«آمریکا در تابستان سال ۱۳۶۶ بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران بود و روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت از این کشور می‌خرید. همچنین برخی اقلام صنعتی ازجمله مولد‌های کوچک، تجهیزات مربوط به ارتباطات، تراکتور و بعضی قطعات یدکی هواپیما را به ایران صادر می‌کرد.

پس‌ازاین زمان رئیس‌جمهور وقت آمریکا دستور تحریم کامل واردات از ایران را در اوایل آبان ۱۳۶۶ صادر کرد و صادرات به ایران را در حداقل قرار داد. آمریکا تلاش کرد دیگر کشور‌های صنعتی نیز در زمینه تحریم ایران در فروش کالا‌ها و فناوری‌های حساس و دومنظوره به آن کشور بپیوندند.

درعین‌حال آمریکا می‌کوشید قطعنامه تحریم جهانی تسلیحاتی ایران را در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کند، ولی بر اثر مخالفت کشور‌های شوروی، چین و فرانسه، نتوانست آن را در جلسه روز سوم مهر ۱۳۶۶ به تصویب برساند. در پی این ناکامی سنای آمریکا به‌اتفاق آرا ورود کلیه اجناس ایرانی به آمریکا را ممنوع کرد.

چین نیز تحت‌فشار آمریکا، حمل تسلیحات به مقصد ایران از راه دریا را از نیمه آبان ۱۳۶۶ متوقف کرد. فروش نفت ایران هم از اواخر آبان ماه سال ۱۳۶۶ دچار مشکل شد. به‌ناچار وزارت نفت با تخفیف به فروش ادامه داد و به حفظ بازار‌های صادراتی خود پرداخت.

تحریم‌ها علیه ایران در حالی صورت می‌گرفت که در این سال‌ها، انگلیس ۹۳ میلیون دلار، ایتالیا ۴۲ میلیون دلار، فرانسه ۸/۱۶ میلیون دلار و آمریکا ۷/۱۱ میلیون دلار، سلاح و تجهیزات به عراق فروختند.» [۵]

تلاش برای انزوای سیاسی ایران

گذشته از تلاش‌هایی که آمریکا از حیث نظامی و رویارویی مستقیم نظامی با ایران و همچنین فشار‌های اقتصادی در غالب تحریم به جمهوری اسلامی وارد می‌کرد، پروژه انزوای سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی ایران نیز ازجمله برنامه‌های بود که آمریکایی‌ها و متحدینش از طریق آن تلاش می‌کردند روزبه‌روز شرایط را برای ادامه جنگ توسط ایران سخت‌تر کنند.

در بعد بین‌المللی آن‌ها موفق شده بودند از طریق تصویب قطعنامه الزام‌آور ۵۹۸ ایران را در زمینه پذیرش بند‌های این قطعنامه ناعادلانه، تحت‌فشار قرار داده و در این خصوص یک اجماع جهانی ایجاد کنند؛ در بعد منطقه‌ای نیز متحدین عرب عراق تلاش می‌کردند، شرکای سنتی ایران را از این کشور جدا سازند.

«به همین دلیل، روابط ایران و سوریه در این دوره به پایین‌ترین سطح کاهش یافت. سوریه در این مقطع با اتخاذ رویکرد واقع‌گرایانه در سیاست خارجی خود در مورد ایران، هم از منافع سیاسی و اقتصادی رابطه با ایران بهره می‌برد و هم به‌طور همزمان با گسترش روابطش با کشور‌های حامی عراق، تلاش داشت موقعیت منطقه‌ای خود را ارتقا بخشد.» [۶]

«همچنین وزیر امور خارجه لیبی در اوایل دی‌ماه ۱۳۶۶ به بغداد سفر کرد و روابط لیبی با عراق از سر گرفته شد. معمر قذافی رهبر لیبی هم اعلام کرد: عاقبت این جنگ نابودی دو کشور است و اگر ایران بخواهد به‌صورت یک قدرت استعماری در خلیج‌فارس درآید، علیه او وارد جنگ خواهد شد.» [۷]«با توجه به وضعیت نظامی و سیاسی حاکم بر جنگ ایران و عراق و اوضاع جهانی و منطقه‌ای، موضع طرابلس در این مقطع تغییر کرد و تنش‌هایی در روابط ایران و لیبی پدید آمد که این امر، قطع کمک‌های تسلیحاتی لیبی به ایران را به دنبال داشت.

شوروی نیز به‌عنوان متحد نزدیک لیبی که نقش مؤثری بر سیاست خارجی این کشور داشت، لیبی را برای تغییر موضعش در برابر جنگ ایران و عراق، تحت‌فشار گذاشته بود.» [۸]

منابع

[۱]علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، انتشارات مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه ۳۶۶

[۲]یزدانفام، محمود، روزشمار جنگ ایران و عراق؛ اسکورت نفت‌کش‌ها (کتاب پنجاهم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ سوم، ۱۳۸۹، صفحه ۲۲

[۳]علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، انتشارات مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه ۳۸۸

[۴]جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق؛ جنگ محدود ایران و آمریکا در خلیج‌فارس (کتاب پنجاه و یکم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم ۱۳۹۰، صفحات ۲۹۱، ۴۲۶، ۴۷۱، ۴۷۲، ۴۷۴

[۵]علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، انتشارات مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحات ۳۷۷، ۳۷۸

[۶]سلطانی نژاد، احمد، سیاست خارجی سوریه در جنگ ایران و عراق، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، انتشارات صفحه جدید، چاپ اول، ۱۳۹۲، صفحه ۱۷۴

[۷]تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد ۲)، صفحه ۳۹۲

[۸]سلطانی نژاد، احمد، سیاست خارجی لیبی در جنگ ایران و عراق، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، انتشارات صفحه جدید، چاپ اول ۱۳۹۲، صفحه ۹۶

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها