پایان راه سینما را به رضایت مردم و حفظ آبروی جمهوری اسلامی ختم کنید

تاکنون تمامی راههایی که برای نجات سینما امتحان شده بر حسب تصادف یا تقدیر و یا هوشمندی بسیار زیاد دوستان رانت خوار به یک جا ختم شده است، به جیب فرصت طلبان ظاهر مذهب.
کد خبر: ۴۶۸۳
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۷ - 17October 2013

پایان راه سینما را به رضایت مردم و حفظ آبروی جمهوری اسلامی ختم کنید

خبرگزاری دفاع مقدس – اکبر صفرزاده: پرویز صیاد در تله تئاتر "محاکمه سینما رکس آبادان" که توسط شبکه های قاچاق در سطح کشور توزیع شده است با مطرح کردن بحث آتش سوزی سینما رکس آبادان و کشته شدن تعدادی از هم وطنانمان در این آتش سوزی استدلالهایی  را مطرح و با توجه به این استدلالها  نتیجه می گیرد که آتش سوزی سینما رکس آبادان کار نیروهای انقلابی و مسلمان بوده است و نه کار ساواک و عوامل رژیم پهلوی.

در مورد آتش سوزی سینما رکس آبادان تاکنون دو نظریه توسط دو گروه مطرح شده است؛ گروه اول انقلابیون مسلمانی هستند که با انقلاب و جریانات آن همراه و هم دل بوده وبا توجه به سیاسی بودن فیلم "گوزنها" و مخالفت صریح و آشکار این فیلم با رژیم پهلوی و مدارک مستند به جای مانده از این واقعه یقین دارند که آتش سوزی سینما رکس کارساواک بوده است.

گروه دوم ضد انقلابیون ناراضی از انقلاب هستند که ایران را ترک کرده و زندگی درغربت را به زندگی در زیر سایه انقلاب و اسلام ترجیح داده اند . اینان  رفتار ناپسند بعضی از مسئولان سینمایی دوران بعد از انقلاب با مقوله سینما و عوامل آن را دستاویز حمله به ارزشهای ناب انقلاب قرار می دهند و همانند پرویز صیاد آتش سوزی سینما رکس آبادان را گردن بچه مسلمانهای انقلابی می اندازند.

سوال بسیار مهمی که در این بین مطرح می شود این است که اگر رفتار مسئولان و بعضی از دست اندرکاران با سینما و عوامل آن بهتر از این بود و صنعت سینمای ایران با اصولی درست پیگیری می شد آیا امروز شاهد این بودیم که فردی مثل پرویز صیاد حادثه ای را از زیر خاکستر بیرون بیاورد و آتش آن را با نگاهی جانبدارانه شعله ور کند؟ خیر.

حضرت امام خمینی (ره) در سال 1357 به محض ورود به ایران وحضور در بهشت زهرا (س) بخش های عمده ای از سخنان خود را به سینما اختصاص داده و با گفتن این جمله که "ما با فحشاء مخالفیم نه با سینما" تکلیف خود و حاکمیت جمهوری اسلامی را با مقوله پیچیده ای به نام سینما اعلام کردند.

متاسفانه این فتوی و نگاه عمیق توسط مسئولان آن دوران تعریف و تبیین نشد و مسئولان و کارگردانها و عوامل سینمای آن دوران ترجیح دادند به جای تعریف جایگاه درست سینمای انقلاب در زندگی مردم رانت خواری پیشه کنند.

دوستان به بهانه استفاده از سینما به عنوان ابزاری برای هدایت عقول و نفوس دست در جیب مردم کردند و یک روز "نارونی" ساختند و یک روز "ملک سلیمان" و روز دیگر "کشتی راه ابریشم" و امروز "لاله" !

عملکرد بسیار بد دوستان در حوزه سینما باعث شد که تعداد سینماهای بعد ازانقلاب نسبت به قبل از انقلاب به یک سوم تقلیل یابد. لاله زار به عنوان منطقه سینمایی/ فرهنگی پایتخت به جای اینکه به خدمت انقلاب و اسلام در بیاید و در این راستا مدیریت شود حذف شد و جای خود را به لوسترفروش ها داد.

رانت خواری به بهانه تولید فیلم، حذف سینما سازی و رفتار نابجا و نابخردانه برخی از مسئولین با عوامل سینما کار را به اینجا کشانده است که امروز فردی مثل پرویز صیاد با اجرای تئاتر "محاکمه سینما رکس آبادان" در سالن های تئاتر اروپا و آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را مخالف فرهنگ وسینما و هنر وانسانیت و نوع دوستی معرفی می کند و به خود جرات می دهد تا کشته شدن تعداد بسیاری ازهم وطنانمان درسینما رکس آبادان را به گردن بچه مسلمانهای انقلابی بیاندازد.

جناب آقای ایوبی؛ در دوره ای، بحث سینما سازی در معاونت سینمایی شدت گرفت و وام های کلانی هم برای این امر پرداخت شد اما به نتیجه نرسید، در دوره ای دیگر تولید فیلم های جشنواره ای در دستور کار قرار گرفت اما به غیر از چند جایزه اروپایی برای چند تن از عوامل سینما چیز دیگری عایدمان نشد، در دوره ای دیگر هم به بهانه تولید فیلم فاخر، میلیارد میلیارد پول بیت المال خرج شد اما نه فیلم فاخری تولید شد و نه یک نفر به تماشاگران سینما اضافه.

تاکنون تمامی راههایی که برای نجات سینما امتحان شده بر حسب تصادف یا تقدیر و یا هوشمندی بسیار زیاد دوستان رانت خوار به یک جا ختم شده است، به جیب فرصت طلبان ظاهر مذهب.

در طول سی و سه سال گذشته برنامه ای که قرار باشد طبق آن یک نفر به مخاطبان سینما اضافه شود نه توسط مدیران سینمایی پیشنهاد شده و نه توسط عوامل سینما. هر دو گروه ترجیح دادند که به جای داشتن سینمایی فعال و صنعتی وفراگیر و کارآفرین و حلال، سینمایی داشته باشند به شدت تنبل وغیر صنعتی و محدود و مزاحم و رانت خوار و حرام.

دولت جمهوری اسلامی برای کمک به صنعت سینما و حفظ آبروی خود در سطح بین الملل و همین طور کمک به بالا بردن سطح فرهنگ مردم لازم است که به سینما کمک کند و تنها راه مطمئنی که می توان برای این کار متصور بود این است که سالی سی میلیارد تومان یا بیشتر در قالب کارت سینما به متقاضیان داده شود.  

این تقاضای بسیار بزرگ و این مشتری عظیم، صنعت سینما سازی را فعال می کند، تولید فیلم درست و مخاطب پسند را رونق می بخشد، به رانت خواری پایان می دهد، بین فیلم سازان رقابتی درست و در راستای ذائقه مخاطب ایجاد می کند ، صنعت سینما را شکل می دهد، دست دزدان را قطع می کند و از همه مهمتر اینکه آبروی نظام را در سطوح بین اللملی ارتقاء می بخشد و دهان یاوه گویانی چون پرویز صیاد را می بندد.  

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار