گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- علی عبدالصمدی؛ در دنیای امروز فضای مجازی جزء لاینفک زندگی روزمره اکثر مردم جهان شده است.
شبکههای اجتماعی به دلیل اینکه کاربران میتوانند محتوای مورد علاقهی خود را منتشر کنند و نیز با مخاطبینشان ارتباطی دوسویه برقرار سازند، مورد اقبال عمومی در سطح جهانی قرار گرفته است.
یقیناً تمامی دادههایی که از این طریق منتشر میشوند، قابلیت پذیرش یا عدم پذیرش را ندارند و نیازمند حلاجی و تعمق و تفکر هستند.
در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشور ما که به مسالهی فرهنگ اهمیت خاصی قائل هستند، متولیان فضای مجازی قوانین و اصطلاحا پروتکلهای ویژهای را برای استفادهی کاربران از فضای مجازی تهیه و تدوین کردهاند. یکی از مهمترین دادههایی که در فضای مجازی، بالاخص شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، اخبار مهم سیاسی و اجتماعی است. دادهها و اطلاعاتی مهم که نیازمند حلاجی هستند و نمیتوان به سادگی آنها را تایید یا تکذیب کرد.
سیاست عامل مهمی است که حتی بر روی سبک زندگی یک به یک افراد جامعه تاثیر میگذارد. گردش اخبار و مطالب سیاسی در اینترنت و شبکههای اجتماعی با اهداف مختلفی صورت میپذیرد. برخی از مطالب و دادههایی که در فضای مجازی اصطلاحا وایرال میشوند با اهداف و نیتهای خاص سیاسی و از سوی گروههای مختلف فکری مختلف رهسپار فضای لایتناهی اینترنت شدهاند.
«جان فیسک» نظریه پرداز انگلیسی با طرح نظریهی مخاطب فعال، مصرف کنندهی رسانههای مختلف را نه به عنوان موجوداتی زنده، اما منفعل قلمداد میکند بلکه از مخاطبین رسانهها به عنوان مصرف کنندگان یاد میکند که دارای هوش و ذهن و قدرت تجزیه و تحلیل هستند. او قدرت لایتناهی رسانهها را در نظریهی خود تقلیل داده و معتقد است تاثیر پیامی که رسانهها مخابره میکنند، براساس نوع فرهنگ و درونمایهی مخاطب متفاوت است.
در کشور ما به این نظریه و نظریههای همسو و همجهت با این تئوری عنایت خاصی مبذول شده است. مردم کشور ما به دلیل اینکه از تاریخ و فرهنگ مستغنیای برخوردار هستند قطع به یقین در مواجهه با اخبار و در سطح کلیتر آن در مقابله با دادههایی که در فضای مجازی منتشر میشود، به صورت منفعل عمل نکرده و فیلترهای اخلاقی و فرهنگی خاص خود را بر آن اعمال میکنند که بعضا منجر به سانسور بعضی از دادهها از فضای مجای به ویژه در قبال نوجوانان شده است.
نقش شورای نظارت بر فضای مجازی از یک سو و نقش فعال بودن مخاطبین از سوی دیگر باعث شده تا مخاطبین عام در استفاده و مصرف دادههای اینترنتی به صورت منفعل عمل نکنند و در قبال فرهنگی که از سوی رسانههای مختلف منتقل میشود، واکنش نشان دهند.
یقینا سانسور یک طرفه و پاک کردن صورت مساله منجر به حل یک مساله نمیشود و عامهی مردم و مخاطبین رسانههای نوین باید از سواد رسانهای برخوردار باشند. ارتقاء سواد رسانهای مخاطبین وظیفه رسانههای حاضر و نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم و تحقیقات و فناوری است.
یقینا این نهادها از آن جهت که متولی آموزش کودکان و نوجوانان و جوانان در ردههای سنی مختلف هستند میتوانند در ارتقاء سطح سواد رسانهای جامعه موثر باشند. رسانههای عمومی به ویژه صدا و سیما نیز با بذل عنایت به این نکته که دارای مخاطبین گستردهای هستند نیز در رشد سواد رسانهای مخاطبین بسیار کارآمد هستند.
انتهای پیام/133