به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، متن زیر قسمتی از کتاب «دِین» به کوشش علی مسرتی و برگرفته از خاطرات گردآوری شده بچههای مسجد جزایری اهواز است که انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است.
مطلبی که از این کتاب انتخاب شده، خاطره سید رکنالدین آقامیری است از مقاومتی که همراه با سایر رزمندگان اسلام در سوسنگرد مقابل نیروهای رژیم بعث به عمل آمد.
این خاطره به شرح زیر است:
«در منطقه کوت شیخ خرمشهر، روز ۲۹ آبان بعد از ظهر به بچههای مقر نیروی دریایی خبر دادند که یک لودر زیر آتش عراقیها گیر کرده است و به کمک نیاز دارد. با بچهها به آنجا رفتیم و با ایجاد یک خط آتش، مزاحم تیراندازی عراقیها شدیم تا آن لودر بتواند از آنجا خارج شود.
عراقیها شروع به شلیک خمپاره کردند و یکی از آنها در سه متری سمت چپ من منفجر شد و چند ترکش آن به بدنم اصابت کرد و من به زمین افتادم. از طرف چپ بدنم چند زخم برداشته بودم. مهدی خلفی فوراً من را به بیمارستان رساند و در بیمارستان طالقانی یک عمل اورژانسی با بیهوشی روی من انجام دادند و فوراً مرا به ماهشهر اعزام کردند.
چهار روز آنجا بودم و از آنجا برگه اعزام به تهران برای من صادر کردند، اما خانوادهام با اطلاع و راهنمایی محمدرضا نیلهچی آمدند، رضایت دادند و من را مرخص کردند.
در این مدت به دلیل شدت آتش توپخانه عراقیها روی مناطق مسکونی اهواز، خانوادهام به رامهرمز رفته بودند تا مدتی را موقتا در خانه قدیمی پدری زندگی کنند. به همین خاطر من را به رامهرمز بردند و حدود دو هفته آنجا بستری بودم. بعد به تدریج به کمک عصا راه رفتم و به اهواز برگشتم.»
انتهای پیام/ 118