شهید محمدتقی حقی: نماز ستون دین است

شهید محمدتقی حقی در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است «نماز را به پا دارید که ستون دین است و اگر بتوانید به جماعت نماز بگذارید خیلی بهتر است و از خواهران و مادران عزیزم می‌خواهم که نسبت به حفظ حجاب اسلامی مقید باشند و بدانند همه چیز برای شماست و تکمیل شما در حفظ احسن حجاب است.»
کد خبر: ۴۷۰۲۴۲
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۳ - 05August 2021

شهید محمدتقی حقی: نماز ستون دین است

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «محمدتقی حقی» از جمله شهیدان جهاددانشگاهی است که در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید.

وصیت‌نامه شهید محمدتقی حقی

«اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل ا... اموات بل احیا ولکن لاتشعرون

حمد و ستایش خدای را که خالق خلق است و هم اوست یکتای واحد همان خدایی که ستایشش موجب عزت است و به شکر اندرش مزید نعمت.

پروردگاری است که هرجا دل شکسته‌ای باشد آنجاست و او دل شکسته را دوست دارد و نوا‌های آن دل را پاسخ می‌دهد و ایزدی است که الله است و الله‌ها را نفی می‌کند. خدایا بهترین ایام عمرم و شیرین‌ترین، دلنشین‌ترین و جانبخش‌ترین لحظات زندگی‌ام زمانی است که با تو لب به سخن می‌گشایم و تو را عاجزانه می‌خوانم و اشکهایم با زیبایی در روی گونه‌ها سرازیر می‌شود و زنگاره دل را پاک می‌کند و غبار از روی بصیرت می‌شوید و بینشم پاک و افزون می‌شود. دل را جلا می‌دهد و سیما‌ها را خوش می‌بیند و دل جای تو می‌شود و مصفا به محبتت می‌شود و از محبت غیر تو رها می‌شود و نجات می‌یابد.

ما را سرو سودای کس دیگر نیست/ در عشق تو پروای کس دیگر نیست

جز تو دگری جان نگیرد در دل دل/ جای تو شد جای کس دیگر نیست

و شهادتم را اینگونه آغاز می‌کنم؛ و‌ای خدا شهادت می‌دهم که محمد (ص) رسول و نبی از جانب تو و جهت عالم کردن مردم جاهل به حقایق هستی مبعوث شده و علی (ع)، ولی اوست و پیوسته بر زبانم شعار پر طنین لا اله الاالله جاری است و امیدوارم آخرین کلام دنیایی‌ام نیز باشد که بر زبان جاری می‌کنم.‌ای خدا شهادتم را گفتم و نوایم را نیز سرودم، تقبل بفرما و پاسخم ده.

خدایا با مفاهیم پرمعنای کلمات زیبا و جان‌نشین شهادت محشورم کن.‌ای پروردگار،‌ای خالق همه که هر چیز هستی‌اش از توست،‌ای یاور همه، که هر کس پیروزی‌اش تویی متعال که آرزویی، هدف، منتهایی، مقصدی، دلنوازی، یاوری، دلنشینی، آورنده‌ای، بازگرداننده‌ای، ربی، پروردگاری، ایزدی، یاری رسانی، پرونده‌ای، مربی عالم دهری، سزاوار ثنایی، شایسته مدح و حمدی، کریمی، رحیمی، رحمن و بخشنده‌ای، رب العالمینی، صاحب روز جزایی‌....

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند/ فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/ دیوانه تو هر دو جهان را چه کند‌ای یاورم دل جای تو که شد جای کس دیگر نیست، قلب را محبتت و عشقت که پرکرد هیچ جاذبه‌ای و محبتی، عاطفه‌ای، مهری، عشقی، علاقه‌ای و وابستگی‌ای نمی‌تواند در آن دل سکنی گزیند و بساط پهن کند، چه هر عشق در مقابل عشق به تو جایی برای اعلام وجود ندارد و تکاملش در این است که گردن عبودیت در ماقبل عشق به تو کج کند و، چون قد علم کند سزایش نابودی است و، چون میل به عبادتت کند و رکوع و سجودت کند راه تکامل می‌پیماید؛ و خدایا وصیتنامه‌ام را دوست دارم مملو از نیایشت باشد و آغشته به مهر و محبت، ولی‌ای یاورم حال که راهی مسیری خونین هستم، حال که با کاروان ثارالله عازمم، حال که لشکرمان دنباله خط سرخ حسین (ع) را می‌پیماید و حال که... و اینک که آماده می‌شوم تا به یاری و عزت خداوند قادر متعال با لشکر عاشقان شهادت به مقصد شهادت برسم و اینک که خودم را از همه چیز بریده و آزاد و به تو دلبسته و مشتاق می‌بینم وظیفه دارم کلامی چند با خانواده مهربان و بزرگوارم بر زبان جاری کنم و در میان گذارم پس، چون سخن به اینجا رسید اینگونه آغاز می‌کنم:

سلام علیکم،‌ای پدر و مادر بزرگوارم، سلام‌ای مربیان دلسوزم و سلام‌ای معلمان با وفایم، آفرین بر شما که حق بندگی ادا کردید و فرزندی و فرزندانی تربیت کردید که در یاری دین خدا شتابند و سر از پا نمی‌شناسند و تو‌ای خدا شاهد بوده‌ای که والدین عزیز من ماموریت شرعی خود را به بهترین وجه انجام داده‌اند و ان‌شاء‌الله که سزاوار اجرا و ثوابند، ولی ما تقصیر داشته و گنهکاریم.

من بنده عاصی‌ام رضای تو کجاست/ تاریک دلم نور و ضیای تو کجاست

ما از تو بهشت اگر به طاعت بخشی/ آن بیع بود لطف و عطای تو کجاست‌ای والدین گرامی من که در این چند روزه دنیا جز اذیت و آزار و ناراحتی چیزی برای شما نداشتم، عمر دنیایی‌ام رنج بود از برای شما بلکه ان شاء‌الله با شهادتم ثوابی نصیب شما شود و در هر حال جا دارد تقاضای بخشش کنم و از شما بخواهم مرا حلال کنید و از سر تقصیرات من بگذرید، ولی تقاضای دیگری هم دارم که در شهادت من عجز نشان ندهید و استوار باشید و با مشت‌های خود بر دهان ضد انقلاب و ضد اسلام که قصد سمپاشی و تضعیف روحیه دارد بکوبید.

از شما می‌خواهم در مجالسی که به مناسبت‌های مختلف شهادت من تشکیل می‌شود کنترل کنید افرادی که وارد می‌شوند شئونات اسلامی را کاملا رعایت کنند و از قول من به فامیل و اشنایان بگویید در چند روز دنیا این حقیر در رابطه با عدم رعایت دستورات اسلامی از سوی بعضی فامیل و آشنایان خیلی رنج بردم، ولی هرچه بود در دل می‌ریختم و سعی داشتم در عین حال که با مهربانی و صبر با همه برخورد کنم، ولی رفتار و کردارم زبان گویایی بود که از دل سوخته‌ام بر می‌خاست و چشم بصیرت می‌خواست. باز هم اولا از همه فامیل و آشنایان تقاضا می‌کنم حلالم کنند. عاجزانه التماس می‌کنم همه چیزتان اسلام شود و خود را به دستورات اسلام مقید کنید.

نماز را به پا دارید که ستون دین است و اگر بتوانید به جماعت نماز بگذارید خیلی بهتر است و از خواهران و مادران عزیزم می‌خواهم که نسبت به حفظ حجاب اسلامی مقید باشند و بدانند همه چیز برای شماست و تکمیل شما در حفظ احسن حجاب است و شما‌ای برادران عزیزم ضمن عرض سلام برای همه‌تان آرزوی موفقیت و پیروزی می‌کنم.

برادران و خواهرم مرا حلال کنید. شما‌ای برادران عزیز امیدوارم ادامه دهنده راه شهدا باشید و با تکیه بر دستورات اسلام و پیروی از نصایح امام خمینی از سنگر‌های انقلاب دفاع کرده و به جمهوری اسلامی خدمت کنید و خواهرم نیز ضمن رعایت موارد فوق زینب‌وار، رساننده پیام شهدا نیز باید باشد.

پیوسته پیرو ولایت فقیه باشید.

از خداوند منان می‌خواهم به این بنده گنهکارش شهادت و به خانواده محترمم صبر و استواری عنایت بفرماید و به امام خمینی عمر طولانی همراه با عزت صحت، عافیت و موفقیت عطا فرماید و دست امام عزیز را به دامان حضرت مهدی (عج) برساند، تمام عمرم را فدای یک لحظه عمر امام بگرداند. رزمندگان اسلام را هرچه زودتر به پیروزی نهایی برساند و دعا‌های شرعیه همه را مستجاب فرماید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

بنده شرمنده خدا محمدتقی حقی روز دوشنبه ۶۵/۱/۴ ساعت ۱۱:۱۰ صبح مصادف با سالروز میلاد حضرت علی (ع).»

منبع: ایسنا 

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها