شهید «اسکندری پاینده»؛ از مدیریت فرهنگی تا مجاهدت در جبهه‌ها

«علیرضا اسکندری پاینده» علی‌رغم این‌که مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منطقه‌ شمال غرب کشور بود؛ اما پا به پای سایر جوانان عازم جبهه شد و جانانه با دشمن جنگید و به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۷۰۶۵۸
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۰ - 14August 2021

مدیری که تمام قد از کیان ایران اسلامی دفاع کردبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، با شعله‌ور شدن آتش جنگ رژیم بعثی علیه ایران اسلامی، جوانان غیرتمند و ایثارگر کشورمان از هر دیار این مرز و بوم، کمر همت بستند و برای دفاع از کشور اسلامی خویش، به مرز‌های جنوب و غرب کشور سرازیر شده و جلوی پیشروی دشمن جنایت‌کار را گرفتند.

«علیرضا اسکندری پاینده» نیز علی‌رغم این‌که مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منطقه‌ی شمال غرب کشور بود؛ اما پا به پای سایر جوانان عازم جبهه شد و جانانه با دشمن جنگید و به شهادت رسید.

زندگی‌نامه شهید «علیرضا اسکندری پاینده»

«علیرضا اسکندری پاینده» فرزند «علی اکبر»، سال ۱۳۳۳ در شهر «تبریز» دیده به جهان گشود. وی پس از دوران کودکی و پشت سر گذاشتن مقاطع ابتدایی و راهنمایی، دوره‌ دبیرستان را در مدرسه‌ی «منصور» (طالقانی) به پایان رساند و با توجه به هوش و استعداد بالا، توانست در کنکور سراسری سال ۱۳۵۲ در رشته «روانشناسی» دانشگاه تبریز پذیرفته شود. او با تحصیل در دانشکده روانشناسی به مدت چهار سال، موفق به دریافت مدرک لیسانس شد.

«علیرضا»، انسانی مومن و معتقد به مبانی اسلامی و از اوایل جوانی با مسائل دینی و عقیدتی آشنا بود و تمامی احکام دینی را رعایت می‌کرد تا این‌که اواخر سال ۱۳۵۶ از او برای همکاری در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دعوت کردند و با استعداد فوق‌العاده‌ای که داشت، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منطقه‌ شمال غرب کشور شد و نقش مؤثری در تعلیم و تربییت کودکان این منطقه ایفا کرد.

«علیرضا اسکندری پاینده» سال ۱۳۵۷ به صف مردم انقلابی پیوست؛ به‌طوری که مرتباً در تمامی راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها علیه رژیم پهلوی شرکت می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) نیز آن‌چنان خوشحال بود که دست از پا نمی‌شناخت و خداوند منان را شکر می‌کرد؛ چراکه زحمات رهبر کبیر انقلاب اسلامی به بار نشسته و خون هموطنان و دوستان شهیدش به هدر نرفته بود.

پس از مدتی، استعمارگران شرق و غرب به سرکردگی آمریکای جنایت‌کار، توطئه کردند و به قصد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، کمر بستند و راه‌های نفاق و طغیان برگشودند تا ملت فهیم ایران را از جمهوری اسلامی جدا کنند؛ بنابراین «علیرضا اسکندری پاینده» آبان سال ۱۳۵۸ برای دفاع از انقلاب اسلامی به جبهه‌‎های کردستان رفت و برای مبارزه با ضدانقلاب، مدّتی با گروه‌های چریکی شهید چمران همکاری کرد.

استعمارگران سال ۱۳۵۹ فتنه‌ بزرگ‌تری به راه انداختند و ارتش کشور عراق را با حمایت مستقیم آمریکا به جنگ با ایران فرستادند. رژیم بعثی عراق، بعضی از شهر‌های استان خوزستان را با ظلم و طغیان در اندک زمانی تصرف کرد؛ بنابراین «علیرضا اسکندری پاینده» نیز همچون بسیاری از جوانان دیگر، هرچه سریع‌تر خود را برای دفاع از کشور آماده کرد و پس از گذراندن آموزش‌های مقدماتی نظامی در ارتش، آموزش تخصصی تانک را در مدت ۲ هفته به‌طور کامل سپری کرد و به‌سوی جبهه‌های حق علیه باطل رهسپار شد.

وی در جبهه فرمانده یکی از تانک‌های گروه زرهی المهدی (عج) بود که در ایستگاه هفت آبادان برای جلوگیری از پیشروی دشمن، خط پدافندی تشکیل داده بودند.

۱۲ بهمن سال ۱۳۵۹ «علیرضا اسکندری پاینده» با صلابت کامل جلوی دشمنان ایستاده بود که ناگهان یکی از تانک‌های دشمن با تیر مستقیم، برجک تانک و سر مبارک او را زد. تانک آتش گرفت و روح ملکوتی «علیرضا اسکندری پاینده» به آسمان‌های بیکران پرواز کرد.

پیکر پاک شهید «علیرضا اسکندری پاینده» را به تبریز انتقال دادند و پس از شناسایی جسد سوخته‌اش توسط برادرش، با عزت و احترام فراوان او را تشییع کرده و در گلزار شهدای «وادی رحمت» تبریز به خاک سپرده سپردند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها