گروه بینالملل دفاعپرس- روزبه قمصری؛ جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان با رژیم جعلی صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ که مصادف با سال ۱۳۸۵ هجری شمسی بود، یکی از مهمترین درگیریهای منطقهای با این رژیم بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل بود که در میان مردم لبنان به نبرد «تموز» معروف شد.
اگر بخواهیم ریشه این جنگ یک ماهه را بررسی کنیم، باید اول از همه به این نکته توجه کنیم که این نبرد نابرابر بر اساس یک نقشه جامع از پیش تعیین شده توسط آمریکا، انگلستان و چند کشور دیگر اروپایی با همکاری برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس طراحی و اجرا شده بود.
این جنگ ۳۳ روزه با دلایل بسیار واهی و غیرقابل قبول و با حمایت و پشتیبانی آمریکا آغاز شد و در جریان آن، رژیم صهیونیستی به لحاظ مالی و سلاحهای جنگی به بهترین شکل تامین شده بود تا بتوانند از فرصت بدست آمده برای ضربه زدن و آسیب رساندن به محور مقاومتی که با حمایت و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه و ایستادگی در برابر رژیم جعلی صهیونیستی در لبنان شکل گرفته بود، استفاده کنند.
در واقع تمامی طراحیهای انجام شده در اتاق جنگ رژیم صهیونیستی که با مشاورههای نظامیان ارشد آمریکایی همراه بود، بر این اساس شکل گرفته بود که اولا این جنگ، جنگی کوتاه و محدود باشد، ثانیا، اسرائیل دستاوردهایی را در این نبرد به دست آورد تا به سرعت اعلام آتشبس کنند؛ اما عملکرد و نبرد جانانه نیروهای حزب الله لبنان به فرماندهی «سید حسن نصرالله» در این جنگ تمامی جهانیان بخصوص مقامات اسرائیل و آمریکا را غافلگیر کرد به صورتی که وقتی مشاهده کردند با گذشت ۳۰ روز نهتنها دستاوردی به دست نیاوردند، بلکه متحمل خسارات و تلفات فراوانی شدند، تسلیم شده و در نهایت نیز با تصویب قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت شکست خود را پذیرفتند.
پس از پایان جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی حالا منطقه خاورمیانه وضعیت و شرایط بسیار متفاوت و جالبی را تجربه میکرد. نخستین تغییر، ظهور حزب الله لبنان به عنوان یک قدرت نوظهور منطقهای بود که در یک جنگ ولو کوتاه در برابر اسرائیل تا دندان مسلح مقاومت جانانهای کرده بود و ضربات بسیار سنگین و فراموش ناشدنی را بر پیکره این رژیم جعلی وارد آورده بود.
اما دومین تغییر، اعتراف فرماندهان و مقامات اسرائیل به عدم کسب موفقیتی قابل توجه و اگر بخواهیم واقعبینانه بیان کنیم شکستی تاریخی در برابر حزب الله لبنان بود. این نبرد را میتوان زمینه خرد شدن و شکسته شدن اقتدار پوشالی رژیم اشغالگر صهیونیستی دانست. اگر میخواهید این ماجرا را بهتر و عمیقتر درک کنیم، باید به موضع مقامات آمریکایی اشاره کنیم که گفتند: هیچکس پیروز نشده است. در واقع همین لفظ بیانگر این موضوع است که حتی خود آمریکاییها هم به شکست ارتش اسرائیل اعتراف کردند.
حالا نتیجه جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان با اسرائیل ضمن اینکه قدرت نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را زیر سوال برد، همزمان حزب الله لبنان را به عنوان قدرتی جدید و جوان در خاورمیانه برای مردم این منطقه از جهان رونمایی کرد که مقابل ارتش اسرائیل مقاومت بی نظیری از خود نشان داده است.
از طرف دیگر شکست رژیم صهیونیستی در این جنگ موجب ایجاد شدن موج عظیم بی اعتمادی در بین مردم کشور اسرائیل شد. زیرا انها تا قبل از این جنگ قدرتی بسیار بالا و غیرقابل مقاومتی را برای ارتش کشور خود متصور بودند که الحمدالله این نبرد ۳۳ روزه این سراب و ذهنیت اشتباهی که توسط رسانههای غربی ایجاد شده بود را اصلاح کرد.
در واقع اینگونه میتوان گفت که پیروزی فلسطینیها در جنگ ۲۲ روزه با رژیم صهیونیستی و اعتماد به نفس بالای نیروهای حماس یکی از تاثیرات موفقیت حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل بود. در اصل شکست قدرت، چون رژیم صهیونیستی در برابر نیروهای مقاومت در منطقه ناکامی قدرتهای سلطه گر در برابر ملتهای آزادی خواه بود.
مردم ایران و خاورمیانه باید به این نکته بسیار مهم و استراتژیک توجه کنند که مقاومت و نبرد مجاهدانه حزب الله لبنان در نبرد ۳۳ روزه تمام اقدامات انجام شده قدرتهای استکباری در جهت تحقق طرح خاورمیانه بزرگ را به چالش کشید و توطئههای شوم صهیونیسم بین الملل و نظام سلطه جهانی را با شکست روبرو کرد.
انتهای پیام/ 134