شهری که نماز جمعه‌هایش زیر بمباران هم تعطیل نشد

در روزهایی که خرمشهر به اشغال دشمن درآمده بود و بعثی‌ها با تمام نیرو و تسلیحات و امکاناتشان به دنبال تصرف تمام خوزستان بودند، شهر دزفول با مقاومت و پایداری مثال‌‌زدنی‌اش یک تنه مقابل دشمن ایستاد و اجازه نفوذ به داخل شهر را نداد.
کد خبر: ۴۷۲۹۹
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۷ - 27May 2015

شهری که نماز جمعه‌هایش زیر بمباران هم تعطیل نشد

به گزارش دفاع پرس، مقاومت همه جانبه مردم در شهر دزفول باعث شد تا روز چهارم خرداد در تقویم رسمی کشور، مزین به روز «مقاومت و پایداری، روز دزفول» شود تا این حماسه جاویدان، برای همیشه در تاریخ ثبت گردد. در ادامه پس از مروری اجمالی به وضعیت دزفول در دوران جنگ، نگاهی بر نقش مهم و موثر آیتالله قاضی، در مقاومت و بالابردن روحیه مردم و رزمندگان میاندازیم.

شهری برای آرامش رزمندگان

شهر دزفول به لحاظ موقعیت سوقالجیشی دروازه شمالی خوزستان و به عنوان نقطه پیوند و گلوگاه این استان محسوب میشود و بعد از شروع جنگ، صدام برای تصرف خوزستان باید ارتباط شمال این استان با کشور را قطع میکرد. بر همین اساس دزفول برای صدام یک شهر استراتژیک و نظامی به حساب میآمد و باعث افزایش فشار به شهر میشد. به گونهای که با 2هزار و 700 روز مقاومت دزفول در دوران دفاع مقدس، این شهر 2هزار و 600 شهید را تقدیم انقلاب اسلامی کرد. صدام اعلام کرده بود که مرکز اصلی و نقطه پیروزی قادسیه دزفول است و بر اساس برنامهها و گفتههایش در یازدهمین روز از جنگ با حملات هوایی به این شهر درصدد تبدیل رؤیایش به واقعیت برآمد.

اما مقاومت بیبدیل مردم سدی محکم برای نیروهای عراقی میشود. مردم شهر علاوه بر اینکه عقبه مناسبی برای رزمندگان فراهم میکردند، خودشان نیز با دستهای خالی به مقابله با دشمنی پرداختند. در خانههای مردم به روی رزمندگان باز بود و آنها با بخشندگی تمام پذیرای رزمندگان بودند. نیروهای سپاهی، بسیجی و ارتشی هر گاه وارد شهر میشدند جنبوجوش را در شهر و مردم میدیدند و از اینکه زندگی در دزفول جریان دارد، روحیه میگرفتند. به دلیل بافت مذهبی شهر دزفول بسیاری از یگانها اصرار داشتند تا در اطراف این شهر مستقر شوند و از نمازجمعه و بازار دزفول استفاده کنند. حتی بازار شهر هم همانند دیگر روزها بدون تعطیلی محلی برای حضور مردم بود. رزمندگانی که سابقه حضور در دزفول را داشتند همیشه با خاطرهای خوش از این شهر یاد میکنند و آن روزها میگفتند ما به دزفول میآییم تا آرامش بگیریم.

در خیابانهای دزفول مردم در یکسو با هلهله رزمندگان را راهی جبههها میکردند و در سمت دیگر مراسم تشییع جنازه کسانی که در حملات هوایی به شهادت رسیدهاند را برپا میکردند. تناقضی عجیب که هر بینندهای را به شگفت وا میداشت. دزفول محل عبور رزمندگان بود و اگر شهر خالی و سوتوکور میشد رزمندگانی که از شهر عبور میکردند یأس و دلمردگی بر آنها حاکم میشد. با مقاومت دزفول چراغ امید در دل رزمندگان روشن میشد.

سابقه دینی دزفول

شهر دزفول به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیکش از لحاظ نظامی و دفاعی شرایط ویژهای در جنگ داشت که از دو منظر قابل بررسی است. یکی وضعیت دفاعی شهر با توجه به جغرافیای دفاعی که شهر دزفول دارد و دیگری از زاویه معنویتی که مردم دزفول داشتند، بسیار مهم است.

اگر مردم دزفول در روزهای ابتدایی جنگ شهر را ترک میکردند و شهر خالی از سکنه میشد سقوط خوزستان قطعی به نظر میرسید. دشمن در آغاز جنگ در طراحی نیروهای نظامیاش و برای تصرف خوزستان از شش لشکر استفاده کرد که دو لشکر مخصوص دزفول به کار گرفته شد. دزفول در شمالیترین نقطه خوزستان قرار داشت و با تصرف این شهر بعثیها میتوانستند کل خوزستان را به تصرف در آورند. طرح این استراتژی نظامی از سوی دشمن کاملا درست بود و آنها با زیرکی چنین نقشهای را طراحی کرده بودند.

مردم آن زمان برای دفاع از شهر مقاومت کردند و خیلی درگیر مسائل و استراتژی نظامی نبودند ولی عملا آثار این دفاع و مقاومت مانع از سقوط و تصرف خوزستان شد. مقاومت و حفظ شهر آنقدر کار بزرگی بود که بسیاری از کارشناسان نظامی دنیا روی این مسئله اتفاق نظر دارند.

مردم با وجود اینکه در شهرشان ماندند تا از تمامیت ارضی کشورشان دفاع کنند ولی آنها یک نیروی محرک دیگر داشتند که اگر آن روز نبود توان چنین مقاومتی به وجود نمیآمد. ریشه مقاومت مردم در دینداریشان بود. پیشینه مذهبی دزفول بسیار باسابقه است.

در مقاطعی از تاریخ این شهر 40 مجتهد صاحب رساله داشته و امروز وقتی به محلههای شهر نگاه میکنیم میبینیم نام بسیاری از محلات به نام این مجتهدان است. اینها نشان میدهد هر محلهای در گذشتهای نه چندان دور یک مرجع داشته است. ترکیب جمعیتی شهر را افراد مذهبی و مسجدی تشکیل میداد که وقتی موشکی خانهای را خراب میکرد روی تلی از خاک میایستادند و فریاد میزدند: به امام نگویید که چقدر شهید دادهایم بلکه بگویید هنوز فرزندانی برای شهادت در راه کشور و انقلاب داریم.

نماز جمعههای تعطیل ناپذیر

یک عامل بنام دیگر هم در ایجاد روحیه و بالا بردن مقاومت مردم نقش داشت و آن وجود شخصیتی همانند آیتالله قاضی در شهر دزفول بود. کسی که هیچگاه نماز جمعه شهر را تعطیل نکرد و با حضور پررنگ و فعالش در شهر، به نمادی از مقاومت و ایستادگی تبدیل شد.

سردار «عبدالمحمد رئوفینژاد» درباره نقش آیتالله قاضی، امام جمعه دزفول چنین میگوید: پیش از انقلاب آیتالله قاضی امام جمعه دزفول با حمایتش از مبارزان انقلابی یک پشتوانه محکم برای انقلابیون به شمار میآمد. مسجد شهر پایگاهی برای افراد انقلابی بود و آنها میدانستند که میتوانند روی حمایتهای همه جانبه آیتالله قاضی حساب کنند. با شروع جنگ ما باز نقش محوری و تاثیرگذار آیتالله قاضی را در شهر میبینیم. آیتالله قاضی در زمانی که شهر زیر گلولهباران و موشکباران است یک بار هم نمازجمعه را تعطیل نمیکند و حضور پررنگش در فعالیتها باعث میشود مردم هم به تبعیت از او شهر را ترک نکنند. رزمندگان با حضور در نماز جمعههای شهر با روحیهای بالا و مضاعف به جبههها باز میگشتند. حضور شخصیتی همچون آیتالله قاضی روحیه بسیار زیادی به مردم میداد.

در روزهایی که حجم موشکها و گلولههای دشمن جان انسانهای بیگناه زیادی را میگرفت، آیتالله قاضی استوار در شهر میماند و فعالیتهایش را با قوت ادامه میدهد. از 2 هزارو 610 شهید شهر دزفول فقط 900 نفر شهدایی هستند که در مناطق شهری و مسکونی زندگی میکردهاند و شهید میشوند. 120 شهید از طفل شیرخواره سه روزه تا نوزاد یکماهه و زیر یک سال است. 120 شهید هم کودکان یک سال به بالا تا زیر 10 سال است و حدود 400 تا 500 شهید هم دختران و زنان بیگناه هستند. رقمی که شدت حملات و قساوت صدام در بمباران شهر دزفول را نشان میدهد.

رئوفینژاد ادامه میدهد: در روزهای موشکباران و گلولهباران نگاه همه مردم به آیتالله قاضی بود و او یک الگوی تمام عیار برای همه به شمار میرفت. یک بار در اوج موشکباران شهر، عدهای پیش آیتالله قاضی میروند و با گلایه میگویند شما که مردم را به ماندن تشویق میکنید الان این همه شهید میدهیم و شما جوابش را چه خواهید داد. ایشان هم در جواب میگوید من کسی را مجبور و ملزم به ماندن نکردهام. من فقط اختیار خودم و خانوادهام را دارم و به کسی اجبار نمیکنم که بماند. آیتالله قاضی تاکید داشت هر جا تخریب و خرابی است باید به سرعت بازسازی شود. نمیخواست مردم خرابی شهر را ببینند و این ویرانهها بر روحیهشان تاثیر بگذارد. به همین دلیل مردم نوبتی مشغول به کار میشدند و اگر موشک به جایی اصابت میکرد سریع کار بازسازی را انجام میدادند. گاهی مجبور میشدند محلی را در دو هفته چند بار بازسازی کنند. دیگر گروهی متخصص این کار شده بودند.

نگاه میکردند تا ببینند موشک به کجا خورده و بعد با پای پیاده و با بیل و کلنگ به محل خرابی میرفتند و آثار خرابی را از بین میبردند. گروهی هم مشغول آواربرداری و نجات زیرآوار ماندهها و بیرون کشیدن شهیدان میشدند.

اگر آن روزها مقاومت همه جانبه مردم دزفول نبود، شاید هیچگاه خرمشهر از دست دشمن آزاد نمیشد. پس از مقاومت مثالزدنی مردم دزفول خبرگزاریهای جهان لب به تحسین میگشایند و با تعجب و شگفتی روی تلکس خبرهای خود میآورند: «شهری که تنها یک بیمارستان و یک جراح دارد با تمام قوا ایستاده است و مقاومت میکند.»

 

منبع: روزنامه جوان

نظر شما
پربیننده ها