به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» (قراویز) ۱۱ شهریور سال ۱۳۶۰ بهمنظور تکمیل اهداف عملیات «شهید چمران» و آزادسازی کامل شمال «کرخه کور»، به همت سپاه پاسداران، ارتش و گروه جنگهای نامنظم برگزار شد.
سرتیپ دوم پاسدار «رضا میرزایی» از رزمندگان شرکتکننده در این عملیات است که در گفتوگویی، به تشریح نقش رزمندگان همدانی در این عملیات پرداخته است.
آنچه در ادامه میخوانید ماحصل روایت سردار «میرزایی» از این عملیات است:
«سر پل ذهاب» صحنه جنگ تن با تانک بود
رژیم بعثی عراق در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ هجوم سراسری به ایران اسلامی را آغاز کرد، در منطقه «سرپل ذهاب» سپاه دوم ارتش عراق با لشکرهای ۶ زرهی و ۸ پیاده مأموریت داشت تا شهرهای «قصر شیرین» و «سر پل ذهاب» و پادگان «ابوذر» را تصرف کند.
در ابتدا، شهر قصر شیرین اشغال شد و سپس عراقیها از سمت «دشت ذهاب» و جاده قصر شیرین به پیشروی خود ادامه داده و وارد شهر سر پل ذهاب شدند. شهر در حال سقوط بود که رزمندگان سپاه استان همدان خودشان را به سر پل ذهاب رساندند و با کمک مردم محلی و نیروهای استان کرمانشاه، سدّ راه عراقیها شدند. من هم این توفیق را داشتم که از همان ابتدا بهعنوان یکی از مسئولین در کنار رزمندگان باشم و حماسهها و فداکاریهای رزمندگان را شاهد باشم.
در داخل شهر جنگ تن با تانک بود، درحالی رزمندگان ما با ابتداییترین سلاحها با ۲ لشکر مجهز درگیر بودند. سراسر شهر آتش و خون و حماسه بود؛ با این حال رزمندگان موفق شدند تا تلفات سنگینی را به لشکرهای ۶ زرهی و ۸ پیاده عراق وارد کنند و آنها را از داخل شهر بیرون برانند.
اگر رزمندگان همدانی نمیرسیدند، «سر پل ذهاب» سقوط میکرد
عراقیها بدون اینکه موانعی در سر راهشان باشد، بهسوی ارتفاعات «کوره موش»، «قراویز» و «بازیدراز» که مشرف به شهر بود، هدایت شدند و رزمندگان استان همدان در گام اول، در مقابل عراقیها خط پدافندی تشکیل دادند.
نقش نیروهای استان همدان در غرب بسیار مهم بود؛ چراکه اگر رزمندگان استان همدان نمیرسیدند، سر پل ذهاب سقوط میکرد.
بیرون راندن عراقیها به وسیله نیروهای همدانی کار بسیار مهمی بود؛ امّا مهمتر از آن حفظ منطقه بود که نیروهای استان همدان از شروع حمله عراق تا پایان جنگ در ارتفاعات «قراویز»، «کمین مجاهد» و شهرک «المهدی» که گلوگاه مهم شهر سر پل ذهاب بود، مستقر شدند و با کمترین نیرو و امکانات و در اوج محرومیت، منطقه را حفظ کردند.
تلاش فرماندهان مظلوم
عراقیها بارها تلاش میکردند تا شهر را تصرف کنند که بهوسیله رزمندگان با شکست مواجه میشدند؛ در این جا لازم میدانم اشارهای به گوشهای از تلاش فرماندهان مظلوم آن دوران داشته باشم؛
در روز سوم جنگ بود که یک گروه از رزمندگان به فرماندهی سردار «محمدرضا فراهانی» به ارتفاعات قراویز هجوم بردند و موفق شدند عراقیها را از ۲ ارتفاع به عقب برانند که در این عملیات سردار فراهانی به شهادت رسید.
۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۰ نیروهای عراقی با تعداد ۱۵۰ دستگاه تانک به قصد تصرف شهر، هجوم خود را آغاز کردند که سردار «مهدی فریدی»، «تقی بهمنی» و «حبیبالله مظاهری» بههمراه گروهی از رزمندگان در «کمین مجاهد» که در حاشیه جاده قصر شیرین قرار داشت، سد راه عراقیها شدند و با یک جنگ نابرابر تن با تانک، حماسه بزرگی را در تاریخ دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشتند و موفق شدند تعداد زیادی از تانک و نفرهای عراقیها را متلاشی کنند و پس از تحمیل شکست سخت به عراقیها سردار «فریدی» بههمراه تعدادی از رزمندگان در «کمین مجاهد» به شهادت رسیدند. سردار «تقی بهمنی» نیز با ۲ روز فاصله در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۱۰ زمانی که میرفت از پادگان ابوذر مهمات و آذوقه بیاورد، در سهراهی «سراب گرم» هدف توپخانه عراقیها قرار گرفت و به شهادت رسید؛ بنابراین بعد از شهادت این عزیزان، خط دفاعی ما از هم پاشیده شده بود و هر لحظه بیم آن میرفت تا عراقیها به سوی شهر پیشروی کنند؛ اما بلافاصله با یک گروهان از رزمندگان «تویسرکان» وارد عمل شدیم و آمدیم در تپه «تخم مرغی» که نزدیک «کمین مجاهد» بود، مستقر شده و جایگزین این عزیزان شدیم و پیکر شهدا را از صحنه نبرد جمع آوری کردیم و اجازه ندادیم دشمن شهر را بگیرد.
سردار شهید «حبیبالله مظاهری» بیشتر از همه در جبهه سر پل ذهاب بهعنوان فرمانده محور حضور داشت، دشمن در بالای ارتفاعات یک تیپ مستقر کرده بود؛ اما کل نیروهای ما چهار گروه حدود ۲۲ نفره بودند؛ یک گروه در تپه شهرک المهدی مستقر کرده بودیم و یک گروه در «کمین مجاهد» در پایین دامنه «قراویز» و در کنار جاده قصر مستقر بودند و یک گروه نیز در بالای ارتفاع «قراویز کوچک» که ما آن را تپه «کمیل» نامگذاری کرده بودیم، مستقر بودند و یک گروه از نیروها در شهر سر پل ذهاب بهعنوان احتیاط منطقه حضور داشتند. شهر سر پل ذهاب از ارتفاعات «قراویز» و «بازی دراز» در زیر دید و تیر و آتش سنگین دشمن قرار داشت؛ لذا لازم بود در روی ارتفاعات عملیاتی طراحی و به اجرا گذاشته شود.
برای آمادهسازی و انجام عملیات بهتدریج آماده میشدیم در آن موقع همه پاسداران از فرماندهان گرفته تا نیروهای معمولی، با هم یک دل و یک دست بوده و مهر و محبت، صفا و صمیمیت، ایثار و فداکاری در بین فرماندهان و نیروها یک اصل بود.
عملیات گشت و شناسایی شروع شد؛ در نظام معمولاً فرماندهان به خاطر حفظ جان نباید در منطقه به استقبال خطر بروند بهخصوص به گشت و شناسایی، معمولاً واحدهای اطلاعات و عملیات مسئولیت شناسایی را بهعهده دارند؛ اما در آن دوران همه فرماندهان بههمراه نیروها به گشت و شناسایی میرفتند، حتی بارها به عقبه دشمن نفوذ میکردند و دشمن را زیر نظر میگرفتند و با آگاهی کامل عملیات را طرحریزی میکردند.
بنده این توفیق را داشتم که در کنار این عزیزان حضور داشته باشم. در این جا لازم میدانم اشارهای به فرماندهان اصلی عملیات داشته باشم؛ ۱- سردار شهید محمود شهبازی فرمانده وقت سپاه استان همدان. ۲- سردار شهید حسین همدانی. ۳- سردار شهید حبیبالله مظاهری. ۴- سردار شهید علیرضا حاجیبابایی. ۵- سردار قدیر نظامی.
انتهای پیام/