به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، افغانستان با همکاری کشورهای اروپایی با آمریکا به اشغال درآمد و ۲۰ سال این کشور تحت اشغال آنها بود.
در طول ۲۰ سال اشغال افغانستان، این کشور با ویرانیها و مهاجرت بیشتر و جنگ ویرانگرتر همراه بود و هیچگاه روی خوش صلح و آرامش را که وعده آمریکاییها بود، ندید.
اکنون با توجه به وضعیت موجود در افغانستان، آینده این کشور نامعلوم است، اما میتوان درباره آینده روابط اروپا و آمریکا سخن گفت.
همگان اعتقاد دارند که آمریکا نیروهای خود را بیمقدمه و بدون هماهنگی با همپیمانان خود از افغانستان خارج کرده است.
اروپا بارها اعتراض خود را نسبت به خروج آمریکا از افغانستان اعلام کرد و در پی آن مجبور به خارج کردن نیروهای برخی از کشورها همچون انگلیس، آلمان و فرانسه شد.
در واقع نیروهای ناتو مجبور به ترک افغانستان شدند چرا که بدون حضور نیروهای آمریکایی پشتوانه خود را از دست داده و توان ماندگاری را نداشتند.
با وجود اقدام آمریکا برای خروج از افغانستان، دیگر کشورهای همپیمان شریک در اشغال این کشور، تصمیم واشنگتن را اشتباه خواندند و همچنان بر اعتراض و انتقاد خود پا برجا هستند.
چرایی این اعتراض و انتقاد به خاطر آن است که آمریکا فاصله زیادی از صحنه واقعی تحولات افغانستان دارد.
در واقع مهاجرت آوارههای افغانستان به آمریکا کار بسیار دشوار و حتی ناشدنی است.
نگرانی اروپا در این است که موج آوارههای مردم افغانستان بهسوی این قاره روانه خواهد شد و قطعاً برای اروپا مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد.
بار سنگین ورود آوارگان به اروپا چالشهای زیادی را برای آنها ایجاد خواهد کرد و در این چالشها آمریکا برای یاری به اروپا تنها تماشاگر خواهد بود و هیچ کمکی نخواهد کرد.
آمریکا بر این اعتقاد است که خود را از باتلاق افغانستان نجات داده، حال متحدانش هر چه اعتراض و انتقاد دارند برای آن اهمیتی ندارد.
همین اتفاقی که میان آمریکا و اروپا بر سر افغانستان افتاد، غیر قابل اعتماد بودن واشنگتن را حتی برای همپیمانانش را نشان داد و ثابت کرد که دیگر کشورها با توجه به روابط این دو، نباید به کاخ سفید اعتماد کنند.
زمانی که آمریکا به نزدیکترین همپیمانان خود پشت میکند و بدون آنکه آنها را در جریان اقدام خود برای خروج از افغانستان قرار داده و با آنها مشورت کند، از افغانستان خارج میشود و دوستان خود را تنها میگذارد، آیا چنین کشوری قابل اعتماد است؟
شاید اتفاقی که میان اروپا و آمریکا در بحران افغانستان افتاد، یک بازنگری جدی و عمیق میان این دو طرف را باعث شود.
در واقع اروپا باید در روابط خود تجدید نظر کند و نسبت به آینده روابط اتحادیه اروپا و آمریکا بازنگری عمیق داشته باشد چرا که واشنگتن به همپیمان خود خیانت کرده است.
«جو بایدن»، سعی کرد تا آمریکا را از تبعات ماندن در افغانستان دور کند و اروپا را وادار به تحمیل تبعات آن سازد.
آمریکا در این مقوله در بحث خروج از افغانستان در مقابل اتحادیه اروپا زرنگی و رندی کرد.
هزینههای خروج از افغانستان اکنون بر دوش متحد دیرین آمریکا یعنی اروپاست، علاوه بر آن برخی هزینههای دیگر اقدام آمریکا به کشورهای همسایه افغانستان تحمیل خواهد شد.
اما در هر حال مهمترین اتفاق، تغییر نگاهی است که اتحادیه اروپا نسبت به آمریکا پیدا خواهد کرد، اکنون نیز این تغییر آغاز شده و سخنانی از زبان برخی مسئولان اتحادیه اروپا شنیده میشود که نشان از این اتفاق دارد.
درستترین اظهار نظر را درباره خروج آمریکا از افغانستان، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت.
«جوزپ بورل»، میگوید «برخی اتفاقات در تاریخ مانند یک کاتالیست عمل میکنند؛ مثلاً خروج هرج و مرج گونه غرب از افغانستان درست همین نقش را دارند و به اروپا گوشزد میکنند که باید نیروی نظامی مشترک و واکنش سریع خود را مستقل از آمریکا داشته باشد.»
اندیشه بر روی تشکیل نیروی نظامی مستقل از آمریکا تنها بخشی از تبعات خروج آمریکا از افغانستان است و باید در انتظار بود تا سیاستهای اتحادیه اروپا با آمریکا با زاویه زیادی روبرو شود.
منبع: میزان
انتهای پیام/ ۹۱۱