به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس، عراق در حال فروپاشی است. شهر بزرگ دیگری -رمادی- در عراق به دست داعش سقوط کرد. این مسئله از این لحاظ دردناک است که ایالات متحده چند سال پیش بهای سنگینی برای آزادسازی آن از دست القاعده پرداخته بود. این در حالی است که کمپین مبارزه با داعش کمی بهبود داشته است. حتی در جاهایی که داعش عقب نشینی داشته است، شبه نظامیان شیعه و نه نیروهای چند فرقه ای ارتش عراق، بر روی زمین پیشرفت داشته اند.
به خاطر اختلاف میان شیعیان و سنی ها در مناطقی که از دست داعش خارج می شود، صلح و امنیت در این مناطق برقرار نمی شود. در عوض به ازای شهرهایی که توسط شبه نظامیان شیعه آزاد می شود، ترس از اختلافات فرقه ای وجود دارد.
استراتژی ایالات متحده تقویت توانایی دولت مرکزی عراق از طریق آموزش، تجهیزات و مشاوره به نیروهای امنیتی عراقی برای کنترل قلمرویش است. این استراتژی در حال شکست خوردن است. این استراتژی به خاطر فقدان پول، تجهیزات، مشاورین یا قدرت هوایی ایالات متحده شکست نخورده است. بلکه به این خاطر شکست خورده است که نیروهایی که ایالات متحده از آنها حمایت می کند، فاقد اراده برای مبارزه هستند.
داعش سال گذشته در عراق پیشروی کرد نه به خاطر این که آنها نیروهای نظامی قدرتمندی هستند - قدرت آنها بیشتر شامل نیروهای مسلح به همراه وانت و مسلسل بود- بلکه به خاطر عدم مبارزه نیروهای امنیتی عراقی. حمایت آمریکایی ها موجب تغییر این مسئله نشده است. نیروهای دولت عراق بدون کمک شبه نظامیان شیعه نمی توانستند در تکریت پیشروی کنند و در رمادی هم هیچ اقدامی نتوانستند انجام دهند. تنها نیروهای نظامی موثر از لحاظ زمینی در عراق ویژگی های فرقه ای دارند: پیشمرگه های کرد، شبه نظامیان شیعه و داعش.
ایالات متحده در روبه رو شدن با واقعیت، باید رویکرد جدیدی اتخاذ کند. اعزام نیروهای نظامی آمریکایی به عراق برای مبارزه مستقیم با داعش، هیچ چیزی را حل نمی کند. نیروهای ایالات متحده از عراق خارج شده اند و در 9 سال اشغال با حضور 160 هزار نیروی نظامی، ثبات در عراق به دست نیامد و بعید است که چند هزار نیرو بتوانند این امکان را فراهم آورند.
ارتش ایالات متحده این توانایی را دارد که مناطقی همچون رمادی و موصل را که در دست داعش است، آزاد کند، اما بعدش چه می شود؟ نیروهای آمریکایی باید چه مدت آنجا بمانند؟ چند نسل؟ به نیروهای امنیتی موثری برای بازپس گیری و حفظ اوضاع در غرب عراق نیاز است، اما آنها نمی توانند شیعیان یا نیروهای کردی باشند. راه حل این معضل قرار بود ایجاد واحدهای گارد ملی سنی، یعنی نیروهای امنیتی محلی موسوم به بیداری «فرزندان عراق» باشد. البته آنها تحت نفوذ و کنترل دولت مرکزی قرار می گرفتند. اما از کار افتادگی سیاسی در بغداد این تلاش ها را ناکام گذاشت.
ایالات متحده باید به طور مستقیم از قبایل سنی در مبارزه با داعش حمایت کند، حتی اگر نیاز باشد این تلاش ها باید خارج از دولت عراق صورت بگیرد، همان طور که سال گذشته ایالات متحده از نیروهای پیشمرگه کُرد حمایت کرد. در حالی که حمایت از نیروهای قبایل سنی از طریق دولت مرکزی ترجیح بیشتری دارد، انتظار دولت عراق ماندن هم اشتباه است.
پیشروی داعش در بخش های عمده ای از مناطق سنی نشین عراق به خاطر عدم موفقیت دولت مرکزی در عمل به وعده هایش مبنی بر مشارکت سیاسی و اقتصادی سنی ها در آینده عراق بوده است. استراتژی ایالات متحده برای شکست داعش به خاطر از کار افتادگی سیاسی در بغداد محکوم به شکست است. ایالات متحده نمی تواند سیاستش در قبال عراق را بر مبنای امید پایه گذاری کند. ایالات متحده باید با شرکای موجود، نه آنهایی که ترجیح می دهد، کار کند.
نیروهای قبایل سنی می توانند سدی در برابر داعش و خشونت های فرقه ای باشند. در کردستان، حضور نیروهای امنیتی محلی قدرتمند و مستقل -پیشمرگه- موجب ایجاد خودمختاری و ثبات شده است. به طور مشابه، قدرت دادن به سنی های میانه روی عراق به منظور تامین امنیت مناطق محلی شان علاوه بر شکست دادن داعش، از آینده عراق هم محافظت می کند.
نویسنده: پل شار
منبع: Defense One/
انتهای پیام/ک.ح